Skip to main content

Jilow Askar : نوشته اَي پر

Jilow Askar : نوشته اَي پر
کیانوش توکلی

Jilow Askar : نوشته اَي پر معز بود ولي در دو مورد نكاتي دارم كه دكر ميكنم: از ديد بخشي از شهروندان اروپا و بر

نوشته اَي پر معز بود ولي در دو مورد نكاتي دارم كه دكر ميكنم: از ديد بخشي از شهروندان اروپا و بر اساس تجربه زنگي شخصي و اجتماعيشان، گلو باليزاسيون از جنبه هاي مختلف براي انها فلاكت بار بوده است. اين بخش از جمعيت پايه هاي اجتماعي احزاب نه تنها راست بلكه احزاب چپ ضد گلوباليسم را شامل ميشوند. نويسنده مطلب فوق فقط در حد ذكر احزاب دست راستي متوقف مانده و نه وارد دلايل واقعي نيرو گرفتن انها شده و نه اسمي از احزاب چپ گراي أنتي گلوبال برده است. در بريتانيا جرمي كوربين سوسياليست، رهبر سابق حزب كارگر و بخش بزرگي از جنبش مامنتوم در پشت سر وي طرفدار خروج بريتانيا از اتحاديه اروپا بودند. جرمي كوربين ضد امريكايي روابط بسيار نزديكي با اسلام گرايان بريتانيا كه در درون خود سنتهاي اسلامي را پاس ميدارند، داشته ودارد. بِنَا براين راست افراطي تنها نيروي ذينفع در اين رابطه نيست وبايد بخشي از نيروي چپ را هم در ان شامل كرد. نميشود هر پديده منفي از اين دست را فقط به راست افراطي نسبت داد. نكته دوم من، وجود بحرانهاي ساختاري در ليبرال دموكراسيهاي حاكم، در كشورهاي آزاد است كه بخشي از آن نتيجه مستقيم گلوباليزتسيون است و تاكنون نه اراده اَي جدي براي مقابله با انها ونه راه حلي قابل اجماع برايشان يافت نشده است وتا وقتي كه چنين است احزاب راست و يا چپ حاكم در اين كشورها مسءوليت مستقيم در راندن جمعيت ناراضي به سوي جريانات راست وچپ افراطي آنتي گلوبال دارند. متاسفانه در اين نوشته خبري از اين نيست. اما به عنوان يك ايراني واز نگاهي ديگر، ضمن موافقت با هشدارهاي نويسنده و تلاش براي ديدن آينده، با برخي نكات مرتبط با سياست كه وي ذكر ميكند، اصلا نميتوان موافق بود. طبق استدلال نويسنده بايد به اين نتيجه منطفي رسيد كه تضعيف حكومت حاكم در ايران به خاطر فشار امريكاي
ترامپ به ضرر كشور ماست. خوب اقاي نگهدار ونگهدارها هم همين را در توجيه حمايت خود از حكومت ايران ميگويند. تجارب تاريخي ديگري هم هستند كه صحت چنين استدلالاتي را زير سوال ميبرند.كردهاي سوريه براي حفظ موجوديت خود هيج انتخاب بهتري جز تكيه بر حمايت سياسي و نظامي امريكا نداشتند وهنوز هم ندارند. انها بين داعش حكومت روسيه تركيه وروسيه در حال خرد شدن اند. انتخاب هر يك از انها فاجعه اَي بدتر از نزديكي به امريكا براي انها رقم ميزند. آيا رضا شاه حق نداشت براي صنعتي كردن كشور با آلمان وارد مناسبات. متقابل شود؟ ويتمان با چين اختلافات مرزي ديرينه داشتند ودارند. آنها عليرغم اين در بيرون راندن امريكاييها به چين متكي شدند وبعد از پيروزي چين به منطقه مور اختلاف يورس برد و أنر ا اشغال كرد ولي ويتناميها به سرعت شكستشان داده و بيرنشتاين كردند و الان هم براي مقابله با خطر چين با دشمن ديروزي خود امريكا اتحاد نظامي بسته اند. مثالهاي بيشتري در اين مورد هست و من از انها ميگذارم. مطلبي در اين مورد از مزدك بامدادان در ايران امروز هست كه به اين بحث مربوط است.