با همه ی احترامی که برای

این چه جور"روشنفکر" استکه فرصت طلب هم هست؟ اسم صفتی که میشود به چنین کسی داد,کتاب خوانده ی فرصت طلب است.پس نباید نام زیبای روسنفکری را بروی چنین شخصی نهاد.مثل اینست که بگوئیم سارق پاک دست.
دربخشی دیگر: اینکه دینی خود را آخرین دین معرفی کندوبهمین لحاظ تلاشی درجهت همه گیری این ایدئولوژی بنماید خاص تنها اسلام نیست و همه ی ادیان چنین سودائی در سر دارند حالا روشها شان قدری توفیر دارد.
ودرآیه ی مذکور هم اشاره دارد که خدا درآخرت غیرمسلم را عقوبت خواهد کرد.که این هم یک ادعا ودرحد تبلیغات است ودیگر ادیان هم چنین میاندیشند.
بخشی که اشاره به غزوات دارد کاملا درست است و هر شخص با عقل سلیم باید از خود بپرسد,اگر اسلام چنین زیباست که تبلیغ میشود پس چه نیازی به جنگ و خشونت برای حاکمیت داشته؟درایران بسیاری مارکسیست هستند که هرگز کارل مارکس بازور شمشیر آنها را مجبور نکرده که طرفدارش باشند.پس نفس اعمال خشونت خود دلیل محکمیست برای منطقی و اصولی نبودن ایده.
مسلمین باید بپرسند که چرا اسلام آخرین دین از طرف خدا است؟
آیا خدای قادر مدام دین و پیغمبر میفرستاده چون مدام سعی وخطا میکرده؟
چطورشد که این آخری دیگر نسخه ی کامل از آب درآمد؟
انسانها وتکنولوژی شان کامل شد؟ یا خدا بالاخره به کمال رسید.چرا دریک میلیون سال آینده دین نوینی لازم نمیآید؟
آیا نمیشود چنین پنداشت که خدا میدانسته که درقرون بعد از اسلام آدمیان به چنان رشد فکرو تمدن میرسند که دیگر نیازی به راهنما ندارند و خودشان از پس امورزندگی برآمده ورشد عقل و فکر و تمدن کلا بشریت را بینیاز از دین مینماید.
ولی در جائیکه نویسنده میگویند«الله حکم قتل غیرمسلمانان را میدهد شایسته بود ایشان سندش را ارائه میکردند(شاید در پاورقی).اینکه وعده ی دوزخ بدهد یا وعده ی بهشت فقط "وعده" است کی داده کی گرفته؟
اما اما این آیه ی «اطیعوالله واطیعوالرسول...» امری بسیار مهم است.وبکنه ی قوتیست برای پرسشگران دین.
اطاعت از الله و رسول قبول.الله که حرفش را در قران زده و رسول هم که مرده. حالا چه کسی اولی الامر مانده که امت از وی اطاعت کنند و اگر نکنند مسلمان نیستند؟
نخست با امامان شروع کردند و بعد یک نفر رشته را برید و آخری را برد توی چاه تا خودش و تبارش تا قیام قیامت بتوانند نایب او بشوند واولی الامر باشند. این یعنی طبق قران افسارامت در دست رئیس آخوندها. برای همینستکه هیچ مسلم(اگرواقعا مسلم و متدین باشد) نمیتواند بآن گردن نگذارد.
اینکه عده ای مدعی هستند که مسلمان هستند ولی خشونت نمیکنند دیگر اسمش مسلمانی نیست و بهتراست برای دین خودشان نام دیگری برگزینند.چون مسلمان یعنی پیروی از قران و رسول و اولی الامر.من نمازم را میخوانم وروزه هم گاهی میگیرم وموقع ازدواج هم آخوند میارم و سرقبرم هم آخوند دعا میخواند که نشد مسلمانی.مسلمان یا پیرو هر دین و هر منشی باید همه ی اصول و فروع ایدئولوژی خود را درزندگی بکاربرد در غیر اینصورت میشود کمونیسم شوروی که بیشتر سوسیال امپریالیست بود تا کمونیست.
درسوره بقره و آیه ی 221 هم چنین چیزی که نویسنده نوشته اند ذکر نشده.شایسته است نویسنده ی محترم دقت بیشتری مبذول دارند.