Skip to main content

ســـالام دوســـلار

ســـالام دوســـلار
lachin
عنوان مقاله:
یک پاراگراف از واژه های پارسی شیرین آقای تبریزی...

ســـالام دوســـلار..
آقای تبریزی سیتاره قئپ قیرمیزی و دوستان..من یک پاراگراف با ( واژه های پارسی ) این مقاله می نویسم و هر کسی که این پاراگراف را بفهمد یک جایزه خواهد گرفت.
دیروز در همایش کارفروش

یک کارفروشی یک وند شراب می فروخت و فریاد می زد که من وند دارم و با وند ثابت میکنم که شراب ضرری به انسان ندارد. ایشان با وند حرف میزد و می کفت من بی وند حرف نمی زنم چون وندآورد دارم و همیشه بی وند حرف نمی زنم. من بخاطر اینکه نگر, جستار, و وندآورد ایشان را بدانم به خانه آمده اول ( کش لقمه .. پیتزا حداد عادل ) خوردم و پیراهنم را با درازآویز زینتی ( کراوات.. حداد عادل ) پوشیدم و در جهت نسکستان که با یک کش در خیابان بوسیله کشا کشیده شده بود , بدون اینکه کشو تفنگم را بکشم , رفتم. یک نسک که در باره بومشاهی و تبارشناسی در یک ژیار قدیمی بود برداشتم. چم این نسک بوسیله یک زرسالار چمگری شده بود و جستار این نسک برایم اشنا نبود. بعد از خواندن چند جستار فهمیدم که این نسک دگرش داده شده است و اصلآ سامان ندارد و این نسک را بی وند چمگری کرده اند و در نسکستان گذاشته است.....
..................
آهورا پشت و پناه آریان باشد...