Skip to main content

سازمان اکثریت و حزب چپ بدنام

سازمان اکثریت و حزب چپ بدنام
تبریزی
عنوان مقاله:
پس کمونیسم چه شد؟

سازمان اکثریت و حزب چپ بدنام کن ایران - فدا کنندگان خلق چه پیوندی دارند با کمونیست های متعصب و دوآتشه سازمان چریک های فدائی خلق ایران در زمان رژیم پادشاهی؟ نویسنده این نوشتار .....

نوشته است: (..... جنبش فدائیان در طول حیات پنجاه ساله فراز و نشیبی بسیار را سپری می کند و نهایتا در قامت سازمان فدائیان خلق ایران - اکثریت رخ می نماید! .....)

فدائیان خلق زمان شاه کمونیست بودند اما اکثریتی ها و حزب چپ بدنام کن ایران - فدا کنندگان خلق رویزیونیست های پشیمان از کمونیسم هستند! چنین کسانی نه فدائی هستند و نه چپ! مدرک و سند می خواهید؟ شما اگر به همه گفته ها و نوشته های اکثریتی ها و حزب چپ بدنام کن ایران - فدا کنندگان خلق نگاه کنید خواهید دید که در این گفته ها و نوشته ها حتی یک بار نیز واژه کمونیسم دیده نمی شود! چنین کسانی پاک کن به دست گرفته و با دقت صد درصدی از مرامنامه و اساسنامه و همه گفته ها و نوشته ها و مقاله ها و اطلاعیه ها و بیانیه ها و ..... واژه کمونیسم را پاک کرده اند!

نویسنده این نوشتار نوشته است: (..... سازمان افتخار می کند در قامت فدائیان خلق - اکثریت وارث بیش از نیم قرن پیکار برای عدالت اجتماعی، آزادی، زدودن تبعیض و محو استبداد می باشد! .....)

کدام نیم قرن پیکار برای عدالت اجتماعی؟ کدام نیم قرن پیکار برای آزادی؟ کدام نیم قرن پیکار برای زدودن تبعیض؟ کدام نیم قرن پیکار برای محو استبداد؟ چرا این پیکارها را کسی تا کنون ندیده است؟ آیا هواداری از رژیم ولایت فقیه برای دچار شدن به بیماری دنباله روی از مردم کوچه و خیابان (پوپولیسم) و تکه پاره کردن بزرگترین سازمان کمونیستی در خاورمیانه پیکار برای عدالت اجتماعی، آزادی، زدودن تبعیض و محو استبداد است؟

آیا فراخوان های فراوان از مردم ایران برای شرکت در انتخابات گوناگون فرمایشی و نمایشی رژیم ولایت فقیه آن هم پس از قصابی و سلاخی شدن هزاران کمونیست از سوی این رژیم دوزخی و برخاسته از گور پیکار برای عدالت اجتماعی، آزادی، زدودن تبعیض و محو استبداد است؟ آیا هواداری از حسن روحانی در گفتگوهای هسته ای پیکار برای عدالت اجتماعی، آزادی، زدودن تبعیض و محو استبداد است؟ آیا پس از هزاران گندکاری در پیش گرفتن راه رویزیونیسم و کنار گذاشتن کمونیسم پیکار برای عدالت اجتماعی، آزادی، زدودن تبعیض و محو استبداد است؟

پس کمونیسم چه شد؟ چنین کسانی اگر خودشان را وارث سازمان چریک های فدائی خلق در زمان رژیم پادشاهی می دانند باید پاسخ بدهند که چرا از کمونیسم دست کشیده اند؟ و اگر دست از کمونیسم کشیده اند و از کمونیست بودن پشیمان هستند چرا برای نام گذاری خودشان واژه های چپ و فدائی را به کار می برند؟ البته هر کس هم که حرف حق می زند چنین کسانی او را چپ رادیکال می نامند و از پاسخ طفره می روند!