Skip to main content

دشمنان رژیم گندیده و پوسیده

دشمنان رژیم گندیده و پوسیده
تبریزی
عنوان مقاله:
کدام انقلاب؟

دشمنان رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه با نداشتن ارزیابی های درست از رویدادهای گوناگونی که در ایران رخ داده اند و یا می دهند یا درجا خواهند زد و یا نابود خواهند شد! در بخشی از این نوشتار .....

..... آمده است: "..... پس از انقلاب شنیدم که عنایت زنده است! ....." و یا "..... ابراهیم لطف‌الله زاده و بیژن نوبری در سال ۱۳۵۶ به فلسطین رفتند و همزمان با انقلاب به ایران برگشتند! ....."

آیا در سال ۱۳۵۷ انقلابی در ایران رخ داد که ما رویدادهای پیش و پس از این سال را به پیش از انقلاب و پس از انقلاب بخشبندی کنیم؟ و آیا انتحار اسلامی را انقلاب نامیدن برابر با ارزیابی درست از رویدادهای ایران است؟

بی هیچ اما و اگری در سال ۱۳۵۷ هیچ انقلابی در ایران رخ نداد و جایگزین شدن دوزخ آخوندی به جای زندان آریامهری و بازگشت ایران و ایرانی به هزار و چهارصد سال پیش را نمی توان انقلاب نامید اما بدبختانه و با اندوه بسیار باید گفت که فراوانند گویندگان و نویسندگانی که از یک سو خود را دشمن رژیم دوزخی ولایت فقیه در ایران می دانند و از سوی دیگر رویدادهای سال ۱۳۵۷ در ایران را انقلاب می نامند!

حتی کسانی که دشمن تشنه به خون رژیم آخوندی هستند، حتی کسانی که سال ها در زندان ها و شکنجه گاه های رژیم دوزخی ولایت فقیه رنج برده اند، حتی کسانی که خویشان و دوستان و آشنایانشان به دست مزدوران رژیم دژخیمان و شکنجه گران کشته شده اند، حتی کسانی که هست و نیستشان را در دوزخی بی همتا در جهان رها کرده و به فرامرز گریخته اند و ..... و ..... و ..... گاه دیده می شود که رویدادهای سال ۱۳۵۷ را انقلاب می نامند و این مایه بسی اندوه و افسوس است!

اما روشن نیست که این دوستان بزرگوار از کدام انقلاب سخن می گویند؟ آیا بازگشت ایران به هزار و چهارصد سال پیش و به روی کار آمدن رژیمی که با فرهنگ و روش های زمان برده داری و شترچرانی آن هم در سده بیستم فرمانروائیش در ایران را آغاز کرد و دوزخ آخوندی را جایگزین زندان آریامهری کرد برابر با انقلاب است؟ و آیا به روی کار آمدن رژیمی که اقتصاد آن بر پایه مفت خواری، بانکداری آن بر پایه رباخواری، دادگستری آن بر پایه رشوه خواری، کشورداری آن بر پایه زورگوئی، فرهنگ آن بر پایه خرافات، هنر آن بر پایه زوزه کشی و همه تار و پود آن بر پایه دروغ و مردم فریبی است برابر با انقلاب است؟

این رژیم دوزخی و برخاسته از گور ولایت فقیه است که به رویدادهای سال ۱۳۵۷ نام انقلاب داده است اما در سال ۱۳۵۷ انقلابی رخ نداد و آن چه همگان در سال ۱۳۵۷ دیدند انتحار اسلامی بود نه انقلاب! چرا که انقلاب به دگرشی در یک سرزمین که ساختار کشورداری در آن سرزمین را دگرگون می کند و آن کشور پیشرفت می کند گفته می شود، مانند انقلاب بزرگ فرانسه، انقلاب اکتبر در روسستان، انقلاب چین و ..... اما هنگامی که پس از رویدادهای سال ۱۳۵۷ سرزمین ایران هزار و چهارصد سال به گذشته بازگشت آیا می توان سخن از انقلاب گفت؟ و آیا به روی کار آمدن رژیم دژخیمان و شکنجه گران در پی نا آگاهی مردمی که در سال ۱۳۵۷ می خواستند خود را از زندان آریامهری برهانند اما به جای انقلاب دست به انتحار اسلامی زدند برابر با انقلاب است؟

دوستان نازنین و بزرگواری که خود را دشمن رژیم برخاسته از گور ولایت فقیه می دانند باید بکوشند واژه هائی را به کار ببرند که رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه از آنها سود نبرد و نگوید که حتی دشمنان ما هم رویدادهای سال ۱۳۵۷ را انقلاب و ما را نیز انقلابی نامیده و دارنده و سردمدار انقلاب سال ۱۳۵۷ می نامند و دشمنان رژیم دژخیمان و شکنجه گران به جای انقلاب در سال ۱۳۵۷ باید سخن از انتحار اسلامی در سال ۱۳۵۷ بگویند و بنویسند!