Skip to main content

جناب پورمندی. این درست که شاه

جناب پورمندی. این درست که شاه
محسن کردی
عنوان مقاله:
سیاهکل و سقوط سلطنت!

جناب پورمندی. این درست که شاه مهمترین عامل تغییرات سیاسی در کشور بود. و اگر چه میکرد و چه میکرد چه میشد. اما تنها عامل مهم هم نبود و انصاف نیست که کل تقصیر را به گردن او بیاندازیم. شما تصور میکنید که

تصور میکنید که اگر سیاست «فضای باز سیاسی» در سال 45 آغاز میشد، یک حرکت مسلحانه مانند سیاهکل رخ نمیداد؟ مشکل کمونیستهای ایران شخص شاه و نظام سلطنتی بود یا نظام بورژوایی حتا در دمکراسی شبیه فرانسه؟ رسوخ حزب توده در زمان نخست وزیری مصدق و قبل از آن رخ داد که به شهادت دوست و دشمن یک دمکراسی واقعی در کشور حاکم بود. نشان آن را از مقالات دکتر فاطمی، محمد مسعود و کریمپور شیرازی براحتی میتوان یافت. در کشوری که خاندان سلطنت را از سر خر میگیرند و از ته آن در میکنند که اینها حتا جرات شکایت به دادگاه بابت توهین هایی که به آنها حتا بصورت شخصیت حقیقی و نه حقوقی میشود ندارند، آیا میتوان از عدم رواداری سخن گفت؟ چه تفاوت میکند که شکل حکومت سلطنت چنین آدمهای بی سلاح و ضعیفی باشد یا یک رئیس جمهور؟ حزب توده میخواست کل نظام بورژوایی و ارزشهای آن نظیر دمکراسی را سرنگون کند و دیکتاتوری پرولتاریا که چیزی جز اقمار شوری شدن نبود بیاورد و برایش جمهوری و سلطنت تفاوت نداشت. برای همین هم در ارتش رسوخ کرده بود برای کودتا. در آثار جزنی و پویان و احمدزاده من نشانی از احترام به «دمکراسی متعفن غربی» نمی بینم. مشکل شاه نبود، مشکل چپ سیستم بورژوایی و سرمایه داری بود. این وسط شاه یا رئیس جمهور آیا تفاوتی داشت؟ تصور میکنید در جمهوری بورژوایی ایران کیسینجر و رئیس جمهور ایران در مورد بالابردن قیمت نفت اختلاف نظر میداشتند؟ در جمهوری لیبرال ایران قانون کاپیتولاسیون به تصویب نمیرسید و خمینی به ترکیه تبعید نمیشد؟ قانون کاپیتولاسیون را آمریکا با همه کشورهای منطقه داشت. منتها پنهانی و در لفافه. حالا حسنعلی منصور با بی سیاستی این را قانون کرد و به مجلس برد دلیل نمیشود که مغلطه خمینی بنمایه درستی داشت. همین امروز هم در این 40 سال کاپیتولاسیون برقرار بوده. دیده اید که یک عضو سفارت خارجی در دادگاههای اسلامی بخاطر جرمی عمومی محاکمه شود؟ جایی خوانده اید؟ فقط قانونی نکرده اند اما اجرا میکنند. و کاپیتولاسیون را خمینی نیمی از حقیقت را با حرامزادگی سیاسی اش مطرح میکرد و جبهه ملی هم خود را به بلاهت میزد و دل به دل او میداد. کاپیتولاسیون یعنی اگر خارجی همانطور که خمینی گفت در ایران یک مرجع تقلید را زیر بگیرد یا یک ژنرال را زیر بگیرد یا در نزاع بکشد محاکم ایران حق رسیدگی به آنرا ندارند. نیم دیگر حقیقت این بود که این فرد مجرم به حساب می آمد اما در دادگاه های حقوق بشری کشور خودشان محاکمه میشدند با قوانین آنها. امروز اگر شما در ایران با کسی درگیری پیدا کنید و طرف را بکشید، خانواده مقتول شما را مطابق قانون میتوانند قصاص کند و بکشند. اگر هم ببخشند راست راست در خیابان راه میروید. شما محاکمه در جمهوری اسلامی را می پذیرید یا محاکمه در سوئد بخاطر همین جرم که مرتکب شدید؟