Skip to main content

آقاي تجلي مهر گرامي

آقاي تجلي مهر گرامي
مجید تولّا
عنوان مقاله:
روند رهایی پندار و کردار از برتری فرهنگ پیرامون (نقد بر جنبش چریکی و عاشورا سازی

آقاي تجلي مهر گرامي
مقاله شما را بدقت مطالعه كردم، و از آن لذت بردم.
اگر اجازه بدهيد، ميخواستم نكاتي چند رو اضافه كنم.
آگوست كُنت پدر جامعه شناسي نوين، مراحل تكامل ذهني بشر رو به ٣ مرحله تقسيم بندي

ميكنه. مرحله خداشناسي(ديني)، مرحله متافيزيكي(فلسفي)، و مرحله علمي(پوزيتيو-اثباتي)
پس از او فلاسفه نوكانتي از جمله ارنست كاسيرر و انسان شناس معروف لوسين لوي برول هم كارهاي او رو پي گرفتند و هر يك نامي بر اين مراحل گذاشتند، اما فهواي كلامشون با كنت يكي بود. مثلا لوي برول مرحله اول رو ابتدايي و كاسيرر اسطوره اي ميخونه.

فشرده بحث فلاسفه فوق اينه كه در مرحله ابتدايي ذهن بشر، بشر چونكه شناخت درستي از عالم پيرامونش نداره، مدام سعي ميكنه رخدادهاي پيرامون در عالم طبيعي رو به دلايل فراطبيعي ربط بده و بدليل اين عدم شناخت، دست به مقدس سازي و اسطوره سازي ميزنه. به اين دوران از رشد ذهني بشر دوران انسان گونه پنداري هم ميگن، بمعني اينكه انسان خيال ميكنه، موجودي شبيه به خودش در آسمان ها يا عوالم نامرئي هست، كه رخدادهاي جهان رو كنترل ميكنه.

حتي طبق نظرات ژان پياژه،(روانشناس تكويني) در انسان عصر مدرن هم در طول دوران رشدش از كودكي به جواني، همون مراحل بالا طي ميشه. به اين ترتيب كه در كودكي انسان، ذهنيتش ديني يا ابتداييست، دو نوجواني شروع به شك ميكنه، و وقتي كه به بلوغ فكري رسيد زماني هست كه ديگه به مرحله عقلاني رسيده.

فلاسفه نام برده مشخصات هر كدوم از دوران ها رو بدقت ذكر كردن كه بخاطر اينكه كامنت طولاني نشه من از ذكرش خودداري ميكنم. فقط چونكه مقاله شما درباره روند رهايي ذهن از فرهنگ پيرامون بود، بد ندونستم كه توضيحي در تأييد مقاله شما بدم كه بله در مرحله ابتدايي يا ديني، ذهن تمايل به اسطوره سازي يا مقدس سازي داره. ذهن تمايل به دگماتيسم و تعصب داره، و از انتقاد فراريه.

مثلا در اعداد، عدد ٧ رو مقدس ميدونن يا براي مسلمون ها ١ نشان وحدانيت خداست يا براي مسيحيان ٣ نشان تثليث. يا در زمان، زمان زايش عيسي، زمان شروع رستگاري و قبلش دوران انحطاط فساد بوده يا براي مسلمونا كه پيش از اسلام رو جاهليت ميدونن. در مورد مكان، مكان هايي مثل كعبه يا امام زاده ها يا مساجد و ... اماكن مقدس ميدونن و براي ورود بهش كفش ها رو در ميارن و تعظيم ميكنن و ... در صورتي كه در ديد علمي، هيچ فرقي بين عدد ٥ با عدد ٦ نيست و فقط ٥ يك رقم كمتره. يا هيچ فرقي بين زمان پيش از اسلام، يا پيش از هجرت محمد با بعدش نيست، يا براي ما ايراني ها كه اسطوره يا خرافه اي داريم بدين مضمون كه وقت سال نو مثلا اگه تارنج درون تنگ آب بذاريم تكون ميخوره و... كه اينهم جز خرافه چيزي نيست و هيچ حركتي نميكنه.

بله واقعا كه ما بدليل روشنفكرنماهامون هنوز پس از گذشت حدود ٥ قرن از رنسانس اروپايي، هيچ گامي برنداشتيم و هنوز همون باورهاي كهن و ١٤٠٠ سال پيش خودمون هنوز با كمي زيادي يا كاهش داريم، و بهشون شك نكرديم و دست به پالايش نزديم. بعد هم انتظار داريم كه به جهان برسيم يا ازشون جلو بزنيم.

ذهنيت حاكم بر مردم ما و حتي روشنفكرانمون هنوز همون ذهنيت دينيه و حتي به مرحله فلسفي هم نرسيده. اصلا همين مسئله توهين. خود بزبون نياوردن بعضي واژه ها نظير واژه هاي جنسي، يا صحبت در مورد مسائل جنسي نشون ميده كه ما چقد از دنيا عقبيم. هر چيزي رو توهين ميدونيم. اساسا توهين رو توسط هر كسي به هر كسي فازغ از دليلش بد ميدونيم.
بعد هم كه يه حكومت ديكتاتوري بهمون حاكم شد و توهين به شخص حاكم رو ممنوع كرد و براش مجازات گذاشت، تعجب ميكنيم و بهش شاكي ميشيم!!!

واژه "شهيد" كه ديگه واقعا جاي خود داره. يك واژه كاملا اسلامي و داره بار ديني بمعني كشته شده در راه نبرد حق(ديني) عليه باطل(غير ديني!) و كشته شده چه بكشه، چه بميره به بهشت ميره. اين واژه رو اول بار شريعتي بكار برد، و گفت:"شهيد قلب تاريخ است." بعدش هم كه ديديم خميني در جنگ ايران و عراق چه استفاده ها كه ازش نكرد، الان هم داعش همينو ميگه.

اينا اگه اينا رو بگن آدم درك ميكنه، اما اون ماركسيست كمونيست كه بايد دين رو افيون توده ها بدونه و آتئيست-مترياليست باشه و مثل غرب مدافع آزادي ها و حقوق جنسي و حقوق زنان و ... چرا بايد به زير علم خميني بره و دقيقا شعارهاي اونا رو تكرار كنه و عكس علي و چه گوارا در اتاق خوابش كنار هم بذاره؟؟؟!!!

چرا بايد با اصلاحات مدرن شاه مخالفت كنه؟؟؟ جز اينكه از چپ و كمونيسم هيچي نفهميده و ذهنيتش هنوز دينيه؟! بعد هم ميگن انقلاب ما رو دزديدن! واقعا كه ملت رو بدبخت كردن. الان هم كه از تمام آزادي هاي اقتصادي و رفاهي و جنسي غربي همشون بهره مندند و اما هنوز دم از همون باورهاي مسخره سابقشون ميزنن و مذهبيون ميخوان مثل مجاهدين "جمهوري دموكراتيك ديني"