Skip to main content

ادامه نظر در زیر

ادامه نظر در زیر
محسن کردی
عنوان مقاله:
پرویز صیاد از خلق شخصیت صمد برای نخستین‌بار در تلویزیون ملی ایران می‌گوید

ادامه نظر در زیر

در ایران «طنز» سابقه نداشته بلکه بیشتر دلقک بازی و تمسخر و دست انداختن بوده که مردم را به خنده وا میداشته. و این میتوانست حتا تحقیری بیرحمانه هم باشد. ما در غرب با طنز در آثار نویسندگان آشنا هستیم اما در عوام در میان غربیان هم میتوان دلقک بازی های چارلی چاپلین که به کسی که خم شده بود اردنگ بزند و یا لورل هاردی پی ببرد. اگرچه در آثار چارلی چاپلین طنز هم جای خود را کم نداشت اما دلقک بازی بود که اشک از چشم بیننده سرازیر میکرد. در ایران نمایش روحوضی دلقک بازی خالص بود و ادا در آوردن و تمسخر که اشک خنده از چشم تماشاگر سرازیر میکرد و خبری از طنز نبود و اصولا عوام ایرانی چیزی از طنز نمیدانستند. در میان درصد بسیار کم باسوادان ایران که بیشتر در خانواده های اشراف بودند، البته با طنزهای گلستان و بوستان سعدی آشنا بودند.
صمد از همین رو در اوایل کارش فقط به کار خنده و مسخره بازی می آمد. اما کم کم با جا افتادن شخصیت صمد، پرویز صیاد با استادی این کاراکتر را تبدیل به طنز کرد و آنهم طنز پر معنا و عمیق. آنچه از صمد می دیدیم اگرچه هنوز ساده دلی و دل پاکی جوان روستایی را داشت اما آنچنانکه کارکترهای شهری می پنداشتند ساده لوح نبود و در پایان فیلم و نمایش این صمد بود که هم در دست انداختن و هم زرنگی شهری ها را دور زده بود. بعدها در تبعید کاکتر صمد نه با دلقک بازی که با طنز عمیق خود خنده به لبها می آورد. دو نمایش صمد به جبهه میرود و صمد از جبهه باز میگردد را بصورت زنده دیدم و بسیار خندیدم و لذت بردم. پرویز صیاد در آثار خود آگاهی اجتماعی هم بوجود می آورد و این امر جایگاه بایسته ای به او میدهد. جا دارد که دست اندرکاران هنر درست در همین زمان که زنده و سر حال است و چندان به پیری نزدیک نشده برنامه ای برای تقدیر از او و کارها و صمدش بعمل بیاورند.