Skip to main content

آقای اسدی گرامی، با نظرات شما

آقای اسدی گرامی، با نظرات شما
محسن کردی
عنوان مقاله:
تردیدها ، نگرانی‌ها ازاهمیت اثرات تصمیم شاهزاده رضا پهلوی

آقای اسدی گرامی، با نظرات شما کاملا موافقم. به نظر من هم نقطه نظرات شاهزاده در آن فایل صوتی نه تنها به جا نبود که نالازم هم بود و این نه از سر سلطنت طلبی من که هرکه اینجا در این ده بیست ساله ادامه نظر

هرکس در این ایران گلوبال شاهد فعالیتهای سالیان من بوده میداند که من وجود شاهزاده در این دوران مبارزه با جمهوری اسلامی را به همان دلیل که شما هم اشاره کردید، یک الزام تاکتیکی میدانم. سرنوشت ایران را مردم کف خیابان تعیین خواهند کرد. این مردم فرصت ندارند که فلسفه سیاسی امثال توماس هابز، ژان شاک روسو، و نظرات اقتصادی آدام اسمیت و فلسفه تفکیک قوای منتسکیو را مطالعه کنند. مردم اروپای غربی دمکرات هم اکثریت چیزی از این فلاسفه نمیدانند. اما مردم ایران زمان شاه را بیاد دارند و دوران جمهوری اسلامی را زندگی کرده اند. اگر از آنها در مورد اقتصاد و امید به زندگی در زمان شاه بپرسید به شما بسیار خواهند گفت و دقیقا ولایت فقیه و حکومت اسلامی را بدون آنکه کتاب ولایت فقیه را خوانده باشند میدانند چیست. اینها اگر رضاشاه روحت شاد میگویند و اگر میگویند چه اشتباهی کردیم که انقلاب کردیم خیلی احمقانه است که بپنداریم اینها دلشان برای شکنجه گران ساواک تنگ شده. _متاسفانه مخالفان پهلوی چنین میپندارند. این مردم دلشان برای دوران رونق اقتصادی و شغل و مسکن و رفاه و آزادی های اجتماعی تنگ شده است. تنها خاصیت رضاپهلوی همان پسر شاه بودن است و بس! کسی بخاطر علم ایشان، هنرشان، یا سایر انتظارات نیست که از ایشان طرفداری میکند بلکه نگاه مردم به چهره ایشان امید به بازگشت شرایط اقتصادی و اجتماعی زمان شاه را میدهد. اهمیت او از این جهت است. لذا کناره گیری ایشان از چنین وضعیتی ایشان را تبدیل میکند به یک کسی عادی مثل من و شما و دیگری. آیا مردم میتوانند به من و شما چشم بدوزند آنچنان که به «پسر آن خدا بیامرز»؟ ما پسر کدام خدابیامرز که نزد مردم شناخته شده است هستیم؟ البته ایشان در مصاحبه با کیهان لندن توضیحات بیشتری پیرامون این قضیه دادند. اما بهرحال ایشان هم انسان هستند و مثل همه ما که در زندگی سیاسی مان انتخابهای اشتباه وحشتناک و یا سخنان ناوارد در جاهایی گفته ایم امکان اشتباه دارند. انصاف را که 40 سال در میدان بودن و از خودی و غریبه نیش و کنایه خوردن هر انسان معمولی را ممکن است به واکنشهای نسجنیده وا دارد. ایشان باز 40 سال تحمل کردند. هرکس رسید گفت پدرت پول مردم را دزدیده، بیا پاسخ جنایات پدرت را بده و سلطنت طلبان که خود در گوشه ای از لس آنجلس نعره میکشند که چرا شاهزاده نشسته و نمیرود ایران را آزاد کند و خلاصه هرکس به یک روش به ایشان در این 40 سال تاخته. بسیار بودن شاهزادگانی که در تبعید به دنبال خوشگذارنی رفته اند و این بیچاره یک بالانس در خانه اش زد و اردشیر زاهدی بد دهن که ناسلامتی خودی بود ببینید با او چه کرد! آنچه انتظار من از دوستان جمهوریخواه است این است که به جایگاهی که شاهزاده به دلایل تاکتیک مبارزه با جمهوری اسلامی دارد توجه کنند. خاصیتی که هیچ یک از مبارزان ندارند. وجود شاهزاده در جایگاه فرزند شاه فقید بودن یک وسیله است، یک اسلحه است در دست ما مخالفان جمهوری اسلامی. انتظاری که از دوستان جمهوریخواه دارم این است که به صرف این که جمهوریخواه هستند این حقیقت را نادیده نگیرند و این سلاح برنده را از دست ندهند. با این سلاح جمهوری اسلامی را سرنگون کنیم و فردا بخواهیم و نخواهیم این مجلس موسسان است که تکلیف شکل نظام را روشن خواهد کرد. این بهانه را کنار بگذارند که دوباره دیکتاتوری شاه برقرار خواهد شد. مردمی که از پس شاه و ساواکش و جمهوری اسلامی و وزارت اطلاعات و بسیج اش بر بیایند غیر ممکن است زیر بار یک دیکتاتور جدید بروند. بعد هم عقل هم خوب چیزی است. رضاپهلوی کمبودی ندارد که نیاز به دیکتاتوری داشته باشد. در این سن حتا دخترانش هم با دیدن سرنوشت پرنس هری و دایانا و پرنس چارلز تمایلی به زندگی سلطنتی نشان نمیدهند. من فکر میکنم که ما مشروطه خواهان و جمهوریخواهان خوب است که به شاهزاده اصرار کنیم که در میدان بمانند و یا دستکم برخوردهای ناپسند پیشین با ایشان نشود. اگر کسی روی ثروت پدری ایشان یا شکنجه های ساواک مشکلی با شاهزاده دارد فردا در ایران دمکرات برود شکایتش را در دادگاه مطرح کند و او را محاکمه کند. حضور او در ایران پس از جمهوری اسلامی است که مایه دلگرمی مردم ایران برای حفظ یکپارچگی ایران است. نه این که ایشان فرمانده ارتش باشند و سرکوب کنند بلکه همین که حضور داشته باشند بعنوان بزرگ قوم میتوانند عامل یک همسبتگی و نزدیکی ملی باشند. بازهم تشکر میکنم از شما که به حساسیت این موضوع توجه داشتید. امیدوارم سایر دوستان در طیف چپ و جمهوریخواه هم پس از این 42 سال به فکر مصالح ملی کشور باشند.