Skip to main content

Hassan Amanatbari

Hassan Amanatbari
نظرات رسیده

Hassan Amanatbari
حسین جان درود بر شما
این مطلب را که گذاشتی یاد خاطره ای افتادم که بی ربط باین یاد آوری شما در رابطه با تقدیر از هنرمندان و نویسندگان نیست. لازم دانستم خاطره ای از دیدارمان

Hassan Amanatbari
حسین جان درود بر شما
این مطلب را که گذاشتی یاد خاطره ای افتادم که بی ربط باین یاد آوری شما در رابطه با تقدیر از هنرمندان و نویسندگان نیست. لازم دانستم خاطره ای از دیدارمان با علی اشرف درویشان وقتی از زندان ازاد شد که نویسنده بزرگوارمان است بنویسم. یادش گرامی باد
قبل از انقلاب ۵۷ علی اشرف هم مثل بقیه زندانیان ازاد شد.
زمانیکه اورا ملاقات کردیم با بزرگواری پذیرای ما شد و بسیار خوشحال بود.
یکی از دوستانمان از ایشان سوالی پرسید. که یک خاطره ماندنی از زندان که دارید برایمان بگویید و ایا در زندان که بودی مسله ای یا اتفاقی یا فرصتی افتاد که امروز فکر کنید از دستش دادی؟
نگاهی به حاضرین کرد و یکی از انها کسی بود که هم سلولی او بوده. گفت این هم سلولی نازنینم مدتی برای شوخی هر روز قبل اینکه من بیدار شوم یک عکس شاه را میچسباند بالای سر تختم من نمیدانم این عکسها را از کجا گیر میاورد. و میدانست من خیلی سر این قضییه حساسم.
اما فرصتی که از دست داده باشم. من را روزی برای بازجویی بردند دوسال از زندانم گذشته بود.
بازجوها گفتند امروز روز خوبی برایت هست اگر سر عقل بیایی پیشنهادی میکنیم اگر قبول کردی ازاد میشوی دیگر زیاد دنبال سیاست را نگیر.
گفتند بمن ترا رییس آموزش و پرورش منطقه غرب میکنیم و هرگونه امکاناتی که بخواهی برای رشد آموزش در غرب در اختیارت میگذاریم و بیا بجای زندان بمردم خدمت کن.
گفت من نادانی کردم و این فرصت بزرگ را از دست دادم
بعدها خیلی پشیمان شدم زیرا میتوانستم بزرگترین خدمت را در آموزش و پرورش بکنم و انرا رشد و توسعه دهم و کادرهای فرهیخته ای را در آن مناطق بکار بگیرم.
این فرصت بسیار طلایی خوبی بود من درکش نکردم و در زندان ماندم. افسوس خورد. یادش گرامی انسان با فضل و بزرگی بودبسیار فرهیخته و مسول و متعهد.
اما گاهی انسانهای خوب هم زمان را در نمیابند روحش شاد.