Skip to main content

من نه این نمایش را دیدم و نه

من نه این نمایش را دیدم و نه
پگاه ستایش
عنوان مقاله:
فائزه هاشمی رکورد زد و بیش از 30 هزار نفر ؛به 600 سئوال پاسخ داد

من نه این نمایش را دیدم و نه خواهم دید. چون براین باورهستم که همین قوم (سردارسازندگی) بودند که کشورم را به قعر تاریخ انداختند و باعث چنین نکبتی شدند که جبران ناپذیر خواهد بود.

یعنی نمیشود آن فرزندان ایران را که بفرمان پدرو همکاران پدر این زن کشته شدند را زنده و کشورم را به فرصت هائي که از دستش رفته باز گرداند. هروقت میبینم که کودکی زندگی را در سطل اشغال جستجو میکند و زن خانواده داری برای گذران زندگی به تن فروشی روی آورده و بینهایت موارد دیگر.... قلبم میگیرد و هرگز غیرتم اجازه نمیدهد که با این قوم یاجوج و ماجوج سخن بگویم.
وبسیار ناامید شدم که باخبرشدم ۳۰ هزار نفراز ایرانیان رفتند و به سخنان یکی از توله های آن قوم خائن گوش دادند. واینجاست که حق میدهم به از ایران مهاجرت کردگان که متوجه شدند هیچ امیدی به اصلاح این مردم نیست.
واقعا چه توقعی داشتند ؟ چه چیزی از این گفتگو حاصل میامد؟ آن که رضا پهلویش بود و تحصیل کرده بهترین مدارس در کشور های دمکراتیک و سالها زندگی در بین جوامع مترقی هرگز عمل کرد پدررانش را مورد انتقاد قرار نداده وای بحال ترکه ی این قوم عقب مانده ی بی وجدان که بقول امامشان هیچ احساسی به ایران و ایرانی ندارند.
زمانیکه احمدی نژاد در کسوت ریاست جمهوری اسلامی به شهر های استان مازندران سفر تبلیغاتی داشت دست برقضا منهم در همان شهر کاری اداری داشتم. و بچشم خود دیدم که "ملت فرهیخته و روشنفکر" سرودست میشکستند برای زیارت آدم حقیری چون احمدی نژاد.یعنی آن روز من نتوانستم هیچکس را بیابم نه کارمند و نه کاسب که همه رفته بودن به دیداد آن دلبر یگانه. مردمی که روزهای قبلش تا بحث دولت میشد انواع ناسزا بار از سر تا ذیلش میکردند یکهو ویار محمود خوش تیپ بسرشان زده بود.
آیا تو خواننده ی این سطور هستی امیدی به بهبود داری؟ که خوش گفته:
تکیه برجای بزرگان نتوان زد بگزاف ---- پیش از آن که اسباب بزرگی همه آماده شود.