Skip to main content

جناب ینیلیک

جناب ینیلیک
Anonymous

جناب ینیلیک
کسی شما را مجبور نمیکند فارسی بنویسید. میتوانید به یک سایت ترکی بروید. هرچند پاسخ به ترهات شما بارها داده شده است اما این بار آن را در وبلاگ میگذارم که دیگر برای همیشه بماند:
http://www.sepahbod7.blogfa.com/post-33.aspx
ی ایران-گلوبالی شما و دوستان هیچ کدام سندی ندارند (و اگر دارند یا متروک هستند یا بدخوانی میباشند).

در مورد متن قراردادنامه و فعلهای زبان فارسی:
1) هیچ عرب-زبانی آن متن را نخواهد فهمید زیرا دستور زبان آن فارسی است. انگلیسی فنی هم شاید 80% یونانی/لاتینی باشد ولی هیچ یونانی/لاتین زبان آن را نمیفهمد. بسیاری از واژگان عربی که در فارسی کاربرد دارند معنی مختلفی با آن واژگان در عربی دارند. یعنی آنها را میتوان بخشی از زبان فارسی دانست همانطور که لغت لاتین ریشه-ای کامپیوتر هم انگلیسی است. همان متن را میشد به فارسی سره نوشت اما چنین روشی در دوران قجر وجود ..

جناب ینیلیک
کسی شما را مجبور نمیکند فارسی بنویسید. میتوانید به یک سایت ترکی بروید. هرچند پاسخ به ترهات شما بارها داده شده است اما این بار آن را در وبلاگ میگذارم که دیگر برای همیشه بماند:
http://www.sepahbod7.blogfa.com/post-33.aspx

حرفهای ایران-گلوبالی شما و دوستان هیچ کدام سندی ندارند (و اگر دارند یا متروک هستند یا بدخوانی میباشند).

در مورد متن قراردادنامه و فعلهای زبان فارسی:
1) هیچ عرب-زبانی آن متن را نخواهد فهمید زیرا دستور زبان آن فارسی است. انگلیسی فنی هم شاید 80% یونانی/لاتینی باشد ولی هیچ یونانی/لاتین زبان آن را نمیفهمد. بسیاری از واژگان عربی که در فارسی کاربرد دارند معنی مختلفی با آن واژگان در عربی دارند. یعنی آنها را میتوان بخشی از زبان فارسی دانست همانطور که لغت لاتین ریشه-ای کامپیوتر هم انگلیسی است. همان متن را میشد به فارسی سره نوشت اما چنین روشی در دوران قجر وجود نبود.
مهم اینست که در متن فوق به طور رسمی همه جا از "تبه ایران" "ممالک ایران" "دولت ایران" و "ایران" سخن رفته است که نشان میدهد که نام ایران در دوران قاجارها در زبان فارسی, همان نام رسمی کشور بوده است.
در ضمن "ممالک" هم یعنی سرزمینها همانطور که ممالک روس هم زیر نظر تزارها بوده است اما آنها نیز فدرالیسم قومی! نداستند.
2)
در مورد بحث زبانی که پانترکیستها میکنند.

زبانهای ترکی اعم از عثمانی و استانبولی و آذربایجانی و اوزبکی و قرقیزی و چغتایی و ایغوری و غیره هیچ متن علمی از دوره باستان ندارند. هیچ کدام در تاریخ بشر ادبیات قابل ملاحظه-ای ندارند و زبان استانبولی حتی 80 سال هم قدمت ندارد. تمامی این زبانها را بگیرید, تا قرن بیستم حتی یک دهم آثار زبان فارسی را ندارند. این زبانها نتوانستند اثر شگرفتی در تاریخ بشریت بگذارند در حالیکه 90% متون بشر به زبانهای هندواروپایی است. امروز حتی محبوب-ترین شاعر در همان روسیه عمر خیام است و مولانا هم در آمریکا غوغا میکند.. تمامی اینها نشانگر نفوذ قوی فارسی در تمدن بشتر است.


اما محض اطلاعات شما کافی است که کتاب التفهیم یا دانشنامه علائی ابن سینا یا ذخیره خوارزمی را بخوانید. امروز هیچ کدام از زبانهای خاورمیانه جزو زبانهای علمی نیستند.

سه)
هر زبانی ویژگیهای خود را دارد. برای نمونه در زبان فارسی هم پسوند, هم میانوند و هم پیشوند هست که در زبانهای ترکی یا عربی برای نمونه وجود ندارد.
در مورد فعل و فعل ساده فارسی:
پاسخ شما به طور کلی در اینجا داده شده است:
http://azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/ZabanParsipanTurkistha.htm
"افعال زبان پارسی و خردهگیری پانترکیستها"
و
"تحریف سخن دکتر باطنی و داریوش آشوری"

من نیازی نمیبینم آن متن را کاپی و پیست کنم..خودتان بخوانید. اما چند نکته به آن متن میفزایم.


چهار)
من نمیدانم شما به کدام متن استناد میکنید که 270 هست (شاید خانلری) ولی در ویکیپیدا فارسی به یک کتاب اشاره شده (که لینکش هم موجود است) که حدود 2000 فعل ساده فارسی را ذکر کرده است:
http://www.archive.org/download/AListOfPersianVerbs/bashiri1.pdf
و در همان مقاله
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B9%D9%84_%D8%B3%D8%A7%D8%AF%D9%87#cite_note-3
سیصد و سی تا فعل ساده آمده است

اما شما تمامی داستان را نمیگویید!

فعل در پارسی پنجگانه است:
در زبان فارسی فعل از لحاظ ساختمان به ۵ گونهاست.
فعل ساده: فعلی است که مصدر آن بیش از یک کلمه نباشد.
فعل پیشوندی: فعلی است که از یک پیشوند و یک فعل ساده ساخته شده باشد.
فعل مرکب: فعلی است که از یک صفت یا اسم با یک فعل ساده شاخته شده و یک معنی کامل را برساند.
عبارت فعلی: فعلی است که به صورت دستهای از کلمه هاست و معمولا حرف اضافه نیز دارد.
فعل لازم یک شخصه: فعلی که مفعول پذیر نیست و بیشتر بصورت اول شخص بکار میرود و بجای شناسه یکی از ضمایر متصل ّم، ّت، ّش، ِمان، ِتان، ِشان، شخص فعل را نشان میدهد که به آخر اسم قبل از فعل اضافه میشود.

این درست است که امروز دستگار فعل ساده مجروح مانده است (بخاطر استعمال فراوان از فعلهای مرکب) اما این دستگاه هنوز زنده است. در عین حال کارواژگان متعددی از چهار طریق استفاده میشوند.

اما در مورد فعل ساده:

یدالله منصوری نیز افعال زبان فارسی و پهلوی (فارسی میانه) را بررسی نمودهاست و نشان دادهاست که زبان فارسی از اسم و صفت و ضمیر مشترک و پیشوند و غیره حتی فعل میسازد. در زبان روزمره تهران فعلهایی هستند که کتابهای ادبی دیده نمیشوند (برای نمونه): پکید/ پکیدن پلکید/ پلکیدن پلاسید/ پلاسیدن لمید/ لمیدن لولید/ لولیدن لاسید/ لاسیدن سُرید/ سُریدن قلنبید/ قلنبیدن ماسید/ ماسیدن.
http://www.archive.org/download/AStudyOfDenominativeVerbsInMiddlePersianAndModernPersian/farsifelhaa.pdf

یا در جای دیگر:
"برخی از افعال در گویشهای فارسی مناطقی متداول هستند که در مناطق دیگر متروک شدند. برای نمونه شاریدن در سمرقند به معنی "ریختن آب و مایعات دیگر از بالا به پایین"(بنگرید به لغت آبشار) هست که در فارسی تهران امروزی رواج ندارد. "


دکتر یدالله منصوری در پایان مقاله خود میگوید: «سخن پایانی این است که زبان فارسی با این همه زایندگی و زایایی میتواند از الگوها و نمونههای واژهسازی ، به ویژه در فعل ، از فارسی میانه ، نیای خود ، پیروی و بهره جویی کند و توانائیِ خود را در برابر نیازهای روزمره ، به خصوص در عرصه دانش و فن افزایش دهد. این شیوه میتواند یکی از راههای مناسب و قانون مند واژه سازی باشد.»


کتاب اخیر محسن حافظیان (دکترا در زبانشناسی از دانشگاه سوربن و هماکنون استاد دانشگاه در کانادا) نیز حدود پانصد و هشتاد و شش فعل ساده رایجتر در زبان فارسی را بررسی کردهاست و مشتقهایی رایج در زبان فارسی از این فعلها را معرفی نمودهاست. کتاب در­برگیرنده بیش از پنج هزار واژهاست که از فعلهای فارسی برگرفته شده­اند و توانایی زبان فارسی را در زمینهٔ واژگان­سازی و گوناگونی ساختارهای واژگان­ساز نمایان میکند
http://birouni.blogspot.com/search/label/زبان

در همان مقاله آمده است:
در زبان روزمره تهران فعلهایی هستند که کتابهای ادبی دیده نمیشوند (برای نمونه): پکید/ پکیدن پلکید/ پلکیدن پلاسید/ پلاسیدن لمید/ لمیدن لولید/ لولیدن لاسید/ لاسیدن سُرید/ سُریدن قلنبید/ قلنبیدن ماسید/ ماسیدن (برای نمونه اینها در فهرست خانلری و غیره نیامده است - اما نشان میدهد که چگونه دستگاه فعل ساده فارسی پویایی خود را حفظ کرده است)


پس در مورد فعل ساده هم حرف شما کاملا غلط است..همین الان در تهران از فعل شوطیدن - لولیدن - و غیره استفاد میکنند. میتوانید به مقاله ویکیپیدا در مورد زبان فارسی بنگرید (که پنج نوع فعل دارد و فعل ساده یکی از آنهاست). سپس زیر فعل ساده کلیک کنید.


پنج)
گفتید:

"زبان فارسی‌ قادر به ساخت فعل ساده از " اسم و صفت " نیست، "

پاسخ شما:

اسم

اسم، بی آن که پسوندی به آن افزوده شود، مانند آزرمیدن، آسانیدن، آغوشیدن، آوازیدن، آهنگیدن، جنگیدن، درنگیدن، رزمیدن، نامیدن

با صفت

صفت، بی آن که پسوندی به آن اضافه شود: آگاهیدن، خشکیدن، خمیدن، خیسیدن، دزدیدن، گیجیدن.

بیاگاهد اکنون چو من رزم جوی /// شوم با سوارانِ چین پیشِ اوی (فردوسی)

آمده نوروزماه با گلِ سوری به هم /// باده سوری بگیر بر گلِ سوری بخم (منوچهری)


هفت)
اگر مغرض نیستید بهتر است مقاله خوب دکتر ملایری در مورد توانایی دستگاه فعل ساده - سازی فارسی را نیز بخوانید:

و همچنین مقاله-ی دکتر یدالله منصوری:
http://www.archive.org/download/AStudyOfDenominativeVerbsInMiddlePersianAndModernPersian/farsifelhaa.pdf

عربی برای نمونه از هر واژه میتواند فعل ساده سازد و بنابراین از انگلیسی نیز فعل ساده بیشتر دارد..اما توانمندی زبان انگلیسی به عنوان زبان علمی بسیار بیشتر است.

مقاله خوب دکتر ملایری که زبانشناس هستند نیز شاید برای پانترکیستها بد نباشد (البته روشن نیست چرا آنها سعی نمیکنند زبان ترکی آذربایجانی که یک زبان علمی نیست - و ترکی استنابولی هم نیست - را علمی کنند بجای اینکه این همه در مورد زبان فارسی اضهار فضل (نادانی) نمایند).

http://azargoshnasp.net/languages/Persian/KaarVaajehMHM.html

سپاس