ای برادر شاعر حزب خدا
Anonymous
ای برادر شاعر حزب خدا
آن زبان فحش به بود بین ما
ای برادر جان تو را سوگند به آن ریش بلند
چند لحظه فکر کن دهانت را ببند
ای برادر فاش گویم تا ابد تو کودکی
در تخیل به دنبال نخ بابادکی
یک دمی جای سخن های دراز
آن دو چشم هیز را بنمای باز
من چه گویم چون نیستی توی باغ
دیده ات نادیده جز نوک دماغ
یک نظر آنسو طرف ها را ببین
یگ دو گل از باغ لبنان هم بچین
این چرا آن خواهران از شیعیان
آن چنان آیند نزد دیگران
تو اگر دردی ز ایران داشتی
تو اگر غیرت دمی میداشتی
اشک تو چون سیل می باید روان
تو ندیدی حال آذربـــــــــــــــــایجان
خواهرانت گشته زنده سر به گور
تو به خون خـواه فلسطینی ز دور
یا مگر الله در لبنان جـــــــــــداست
یا فقط الله در ایران خــــــــــــداست
حال لبــــــــنان بهتر از احوال ماست
گرچه آنجا هم سخن حزب الله ست
چشم باز کن بین که دیگر در جهان
نیست این اشــــعار تو جایی میان
مانده ای در چندصدها سال پبش
از تمام فهم یک تسبیـــــح و ریش
گر پریشان میشود با دیدنم آن خاطرت
رو به سوی دشـــــــــــــــت جان مادرت
آنچنان بین آنجا تو بز ، مار و کلاغ
تا که شرع آموزی افتی از دماغ
بس کن و دیگر تــــــــو شعر زین پس نگو
کل هم شعر است حزب الله لبنان را بجو
http://on.fb.me/NRjd38
یا فقط الله در ایران خــــــــــــداست
حال لبــــــــنان بهتر از احوال ماست
گرچه آنجا هم سخن حزب الله ست
چشم باز کن بین که دیگر در جهان
نیست این اشــــعار تو جایی میان
مانده ای در چندصدها سال پبش
از تمام فهم یک تسبیـــــح و ریش
گر پریشان میشود با دیدنم آن خاطرت
رو به سوی دشـــــــــــــــت جان مادرت
آنچنان بین آنجا تو بز ، مار و کلاغ
تا که شرع آموزی افتی از دماغ
بس کن و دیگر تــــــــو شعر زین پس نگو
کل هم شعر است حزب الله لبنان را بجو
http://on.fb.me/NRjd38