رفتن به محتوای اصلی

● ادبیات

شیرین عبادی
زنی میانسال پاسخم را می‌دهد؛ «وقتی مردم رئیس‌جمهور را تکه‌تکه کردن کجا بودی؟ وقتی جلوی چشم همه سر فرمانده بسیج را با ساطور قطع کردن کجا بودی؟ وقتی امام جمعه شهر را با عمامه خودش وسط خیابان دار زدن کجا بودی؟ وقتی پسرم کشته شد کجا بودی؟ حالا می‌پرسی چه خبر شده؟
با درماندگی جواب دادم:« والله بالله، توی همین شهر بودم، تو منزلم خوابیده بودم، دخترم آمد بچه اش رو گذاشت پیش من و گفت میره در تظاهرات شرکت کنه. دیدم بچه شیر نداره آمدم بیرون شیر خشک بخرم، همین و همین»...
بهنام چنگائی
در پیوند با متلک درست، ولی کشنده ایکه پیام مهدی خزعلی به آقا و شورای نگهبان او داده ست!
خزعلی:
« طنز این دوره شورای نگهبان، رد صلاحیت معجزه هزاره سوم مردی مورد تایید امام زمان(عج) و فاطمه زهرا(س)! که نظرش به رهبری نزدیکتر بود! کسی که بخاطر حمایت از او هزاران نفر محبوس و محصور و یا راهی گورستان شدند »


شهین مهین فر
به چه کسی رأی بدهم که دستانش خونین نباشد؟ که ثروت و نان فرزندانم( بیت المال ) را بیت الوجود خود و خانواده اش نکرده باشد ؟.... رأی من یعنی . خندیدن به گریه ها و ضجه های مادرانی که همین روزها . جوانان شان را حلق آویز می کنند
احد قربانی دهناری
بعد از چند ماه در جبهه ی هویزه، سیامک به مرخصی آمد. از جبهه پرسیدم. گفت جبهه واقعی با آنچه رادیو و تلویزیون توصیف می کنند خیلی فرق دارد. کاملن متفاوت است. جوانان بی‌دفاع در مقابل ارتش نسبتن منظم و مسلح عراق مظلومانه درو می شوند. غروب که می شود، بچه‌های کوچک بسیجی گریه می کنند و پدر و مادرشان را می خواهند. هرچه از راننده های آمبولانس التماس می کنند آنها را به خانه برگردانند، کسی به آنها جواب نمی دهد.
احمد اسماعیلی
آیا "عبارت موسیقی سنتی ایرانی" درست استفاده می شود؟
بخشی از موسیقی مقامی(سنتی) بدون ریتم اجرا میشود.اگراجرای این بخش توسط خواننده همراهی شود آنرا اصطلاحا" آواز خوانی وبا ردیف خوانی" مینامند
شعر: موغام (بختیار وهاب زاده):
دفن ائدین سیز منی زابل سه گاهین مایه سینه
دییرم ، بلکه منی، بیر گون اویاندیردی موغام .....
ریتمیک موغامدا ،نرمال موغاملا فرقی لی اولاراق بوقید اتدیگیمیز ایکی حییصه آیری-آیری یوخ، بلکه بیر یئرده وگوجلو بیر ریتم ایلن ایفا اولونور.
ویدیو:هیراتی وقاراباغ شکسته سی
وسط شانگهای، در پارکی میان ساختمان‌های بلند تجاری و اداری، پدرومادرها فرزندان‌شان را عرضه می‌کنند: در یک خیابان صدمتری پشت یک چتر می‌نشیند و روی چتر اطلاعیه‌ای شامل مشخصات اصلی، تاریخ تولد و گاهی یک شماره تلفن ارائه می‌کنند. گاهی یک عکس هم ضمیمه شده است. اسم این‌جا «بازار ازدواج» است، جایی که دخترها و پسرها به هم وصل می‌شوند
علی امینی نجفی
یوگنی یفتوشنکو در جوانی به اوج شهرت رسید. منتقدانش گفته‌اند که پس از آن شکوفایی نخستین و شاید "زودهنگام" شعر مهمی از او منتشر نشد. دوستدارانش اما عقیده دارند همان شعرهای توفنده و رعدآسایی که در اواخر دهه ۱۹۵۰ و اوایل ۱۹۶۰ سرود، کافی است تا نامش بر تارک ادبیات غنایی (لیریک) روسیه، و حتی شعر مدرن اروپا بنشیند.
زمانی که ربکا لو، خبرنگار بریتانیایی تصمیم گرفت با دوچرخه به ایران برود، دوستانش فکر کردند او عقلش را از دست داده است، اگرچه او در این سفر مورد آزار جسمی قرار گرفت، با گرمای بسیار شدید و پلیس خشن روبه‌رو شد اما اکثر افرادی که او ملاقات کرد با کلیشه‌های موجود فاصله بسیاری داشتند. خودش می‌گوید روزی که لندن را برای سفر ۱۰ هزار کیلومتری به ایران ترک کرد، آمادگی نداشت.
جواد خادم
ان بهار، بر شاخه البالو اويزان بود//
من بر شاخه شاتوت //
برخورد چشمها، لبخند لبها //
دستهاى گرم ، عطش بوسه//
دنياى دگر بود
آ. ائلیار
Ulduzsuz -çıraqsız- bir gecədir- lap sonsuz
بی ستاره! -بی چراغ! شبی ست- بی انتها!
بهنام چنگائی
بر لبِ دل ها و گوشه چشم های حزین
خنده و شادمانی رقصان شد.
راز و رمز نوروز و بهار پیروزی
در جانِ چشمه و چمن و دشت پیچان شد.
در گپ و گذارِ پیشواز نوروزی
هستی شنگول، دست در دستِ بهاران شد.
احمد اسماعیلی
موسیقی سنتی ایران وموسیقی موغامی آذربایجان جدایی ناپذیرند و در حد دو لهجه از یک زبان موسیقیایی هستند.خمیر مایه ی اولیه وحس ها وشور وذوق های گوناگون شکل یافته در آواز ها وترانه های این دستگاه های چند گانه ،در این دوموسیقی یکسان هست وبسته به بعضی دوری های سرزمینی وتاریخی رنگ وبوی ویژه ایی بخود گرفته است.کماکان شور وحال عاشقانه را دردستگاه شور واحساسات انقلابی را در ماهور ورجز خوانی های حماسی را در چهارگاه ولطافت وزیبایی را در بیات اصفهان (شیراز) وبه قول ترکها:"عروس دستگاه های موسیقی "می بینیم ودور
آ. ائلیار
نامهایی توسط سارگون دوم و آشوربانی پال استعمال شده مربوط به نام قلعه و شهری ست که در اطراف دریاچه ی اورمیه قرار داشته اند.
و به احتمال زیاد Urmete همان نامی ست که امروزه به شهر اورمیه اطلاق میشود. میکوشیم معنی کلمه را تا حدی روشن کنیم:
Ur-mete:Ur-mu: öz-şəhərim: doğma şəhərim: doğma yurd-um
بهنام چنگائی
آهای عزازدگانِ خسته ی سوگ، آرزومندانِ شادمانی برخیزید و آماده شوید که سرور و خوشی چهارشنبه سوری مان در راه است.
محمدعلی اصفهانی
شعارهامان گاهی هم بايد اينطور باشند، اگر هنوز به خاطر داشته باشيم که فرزندان آب و خاک و آفتاب هستيم و خويشاوندان طبيعت!
احمد اسماعیلی
"رقیه كبیری» را می‌توان شاعرو نویسنده پركار آذربایجان شرقی نامید. انتشار منظم رمان‌ها، داستان‌های كوتاه و سفرنامه‌ها ومجموعه شعر به قلم او در چند سال اخیر، این نویسنده را به یكی از چهره‌های ادبی استان تبدیل كرده است. وی متولد 1341 خوی(-شهر آفتاب گردان) است وتحصیل کرده علوم آزمایشگاهی تبریز، که بیشتر وقت خود را به ادبیات اختصاص داده است.داستان ورمان وسفرنامه های فراوانش اورا بیشتر داستان نویس شناسانده تا شاعر
علی دروازه غاری
من ترکیم زیاد خوب نبود ولی رسول گوشش به این چیزها بدهکار نبود. با من همیشه ترکی حرف میزد. نمیدونستم چرا دوچرخه ی منو میخواست و گیر داده بود که حتما حتما و فقط هم به خودش بفروشمش...
هما ارژنگی
از آن دلاورعاشقان فرِ ایران؛
در رزمگاه زندگی بگذشته از جان؛
آزاده پیری چون مصدق شد به میدان
میرزه شهرک
در آستانه انتخابات ریاست جمهوری وصحبت های اخیر آقای حسن روحانی، که قرار بود با کلید مخصوص اش همه قفل هارا باز کند. ترجمه شعرطنز ترکی "حسنی کلید ساز"مربوط به دور اول
محمدعلی اصفهانی
از دفتر نداشته ی شعر های گم شده
فرخ ازبری
لب هاى سرخ خورشيد
پيوسته شد به دريا
با اين هواى اشتياق
خالى ترينِ ساحلم .
احمد اسماعیلی
مدینه گلگون وخانواده زحمتکش او همه عمر شان را در مهاجرت ودربدری سپریکردند
:ابتدا اردبیل را به قصد پیدا کردن کاردر باکوو قفقاز ،ترک کردند،در
دوران استالین دراثر فشار وتحقبر بر خارجی ها از باکو اخراج وبه تبریز
بازگشتند و اینبار پس ازحکومت ملی آذربایجان مدینه مجبور به ترک وطن
شد وخانواده اش به مناطق دیگر تبعید شدند.
اما علیرغم تمامی این سرگردانی ها شاعر هیچوقت ازکار وتلاش ومبارزه
باز نایستادوآرزو وامیدواری در تجربه گرفتن از شکست و تداوم راه محتوای شهرهای او است
حسن جداری
بر خاطره گم شده ماند قمر امروز
زان شوکت دیرینه نه یابی اثر امروز
دردا که دگر ناله جانسوز قمر نیست
فریاد رس عاشق شوریده سر امروز
فرخ ازبری
ما دوباره عروسكهايمان را پيدا خواهيم كرد

باز ترانه هاى مادر بزرگمانرا با دل و جان خواهيم خواند

در باغچه هاى مهربانى ، گل خواهيم كاشت 

ما دوباره همديگر را دوست خواهيم داشت .
احمد اسماعیلی
بیانیه دبیرکل یونسکو به مناسبت روز جهانی زبان مادری سال 2017.روز جهانی زبان مادری، که امسال به آموزش چند زبانه اختصاص داده شده است، همچنین فرصت بسیج برای تحقق اهداف توسعه پایدار و به ویژه هدف چهارم برنامه توسعه پایدار برای "اطمینان از دسترسی همگانی به آموزش فراگیر و با کیفیت و ترویج یادگیری مادام العمر" است. آموزش و پرورش و اطلاعات به زبان مادری قطعا برای بهبود فرآیند یادگیری، بسط اعتماد به نفس و عزت نفس، که از جمله مهمترین محرکه‌های توسعه هستند، ضروری است.
وجود ما وابسته به زبان است. فرهنگ‌ها،
محمدعلی اصفهانی
بازنويس يک شعر قديمی، اين بار به حرمت آن سبز که دیگر به سرخ زده است و آن سرخ که به جان دشت زده است و آن بغبغوی در گلو شکسته ی مانده در دور تر های هوا، که در همين نزديکی هاست.
منوچهر برومند (م. ب. سها)
چو او را جایگه باغ بهشت است //
به سوکش مویه کردن زشت زشت است//
کنون باید به یادش گل فشانیم //
به جایش اطلس و سنبل نشانیم
احمد اسماعیلی
برگرفته از قصه ها ولالایی های فولکلوریک ترکی====
آموزش مادر برای فرزند خود===
قصه عشق خان چوپان وسارا=====
هادی خرسندی
در خیابان ها دویدم بهمن پنجاه وهفت؛
حنجره-ی خود را دریدم بهمن پنجاه وهفت؛
شاه فرمود «این صدای انقلاب ملت است»؛
با دوتا گوشم شنیدم بهمن پنجاه وهفت
بهنام چنگائی
در این بازارِ بی خدا و بکامِ ملا!
حسن جداری
بابکه ، ستارخانا اولموش وطن
سنگر ایمان دی آذربایجان
وار نسیمی تک ایگیت اوغلانلاری
مرکز طغیان دی آذربایجان
معجز و صابر کیمی سیما لزه
عرصه جولان دی آذربایجان
هایده ترابی
آیا داستان زنان مارکسیست دور و بَرِ برشت با "عشقهای آزاد"ی که به بن بست و شکست و سرخوردگی می‌رسید یکی است با داستان زنان حرمسرای مردان شرقی؟ به نظر من یکی نیست. امّا گیرم ایراد برخی زنان ایرانی به چنین روابطی وارد باشد و برشت آلمانی هم بجز زنش هلنه وایگل، مُتعه و صیغه‌ای داشته است. اگر چنین است، چرا آنان رابطه ی گلستانِ متأهل با فروغ را مدرن و متبرّک می‌خوانند؟ ...
احمد اسماعیلی
شعری به مناسبت ۲۲بهمن
=========

محمدعلی اصفهانی
تا دانه يی برويد و بشکافد
مفهوم خاک را
بيهوده نيست باد که می آيد
(بايد خطوط فاصله را پر کرد.
بايد خطوط فاصله را...
بايد)
احمد اسماعیلی
بدرود ای" ساقی جام زهر"