● ادبیات
آ. ائلیار
Bu yola ayaq basan
Geri qayıtmaz yolçu
Geri qayıtmaz yolçu
منوچهر برومند (م. ب. سها)
محيط طباطبائى طى هفتاد سال كوشش علمى و پژوهش فرهنگى متجاوز از صد ها مقاله نوشت . ده ها خطابه ايراد كرد . به تدوين كتابهاى متعدد پرداخت ٠ با تخلص ( بقا) و ( محيط) بيست هزار بيت شعر سرود كه بيشتر جنبه سخن دانى و سخنورى دارد تا جنبه شور وشوق و سخن آفرينى شاعرانه ! بانى برنامه پر بار مرز هاى دانش در راديو ايران شد . كه ويژه ى فرهنگ وادب وتاريخ ايران زمين بود ٠
حمید علوی
از او به عنوان نویسنده و پژوهشگر برجسته در تاریخ و ادبیات یاد میکنند که طی سالهای ۱۳۲۸ تا ۱۳۷۲ یعنی به مدت چهل و پنج سال آثار ماندگاری به جا گذاشت.
اما سعیدی سیرجانی فقط به خاطر پژوهشهایش شهرت ندارد، این نویسنده دست از جان شسته با زبانی گزنده و اعتراضی با حاکمان سخن میگفت.
اما سعیدی سیرجانی فقط به خاطر پژوهشهایش شهرت ندارد، این نویسنده دست از جان شسته با زبانی گزنده و اعتراضی با حاکمان سخن میگفت.
ابوالفضل محققی
نقد کلاسیک، سینمائی و روشنفکرانه آن را بر عهده منتقدان سینمائی میگذارم که مسلما بهتر و تخصصیتر میتوانند برخورد کنند. فیلمی ساده در گویش و نمایش که برای من قابل درک بود.در جمعی فیلم را دیدم و پهلو دستی من هم نگفت که من هم میتوانم با دو روز رفتن به کلاس فلیمنامه نویسی، کارگردانی و هنرپیشگی بهتر از این بسازم.
احد قربانی دهناری
خانواده من همیشه برای من از ایران بسته می فرستند. این بسته ها مرهمی است برزخم همیشه تازه غربت. غم غربت نه تنها با زمان کاهش نمی یابد، بلکه ژرفتر و جانکاه تر می شود. زیبائی و آرامش بیکران شمال اروپا هم مرهمی نیست، برای همین همیشه بسته ای که بوی ایران، بوی مادر، بوی برادر و خواهران، برادرزاده ها، خواهر زادها را به خانه می آورد، از غم جدائی می کاهد.
این بار همراه مغزگردو، زیره، فندوق، کنجد عسلی (پشت زیک خودمان) و توت، یک کتاب هم بود: قائم شهر قطب صنعت مازندران: سوادکوه، قائم شهر، کیاکلا و جویبار.
این بار همراه مغزگردو، زیره، فندوق، کنجد عسلی (پشت زیک خودمان) و توت، یک کتاب هم بود: قائم شهر قطب صنعت مازندران: سوادکوه، قائم شهر، کیاکلا و جویبار.
حسن جداری
ز شیح و واعظ و ملای بدکار
عموم خلق، بیزار است اینجا
مصمم، پر توان، خلق مبارز
علیه دشمن هار است اینجا
ز یک سو، لشکر جهل و چپاول
ز یک سو، لشکر کار است اینجا
عموم خلق، بیزار است اینجا
مصمم، پر توان، خلق مبارز
علیه دشمن هار است اینجا
ز یک سو، لشکر جهل و چپاول
ز یک سو، لشکر کار است اینجا
بهنام چنگائی
این ترانه ی امیدِ شبانِ بلندِ بشریتِ محروم
این حسرت بدلِ برابری، خاموش شد.
این حسرت بدلِ برابری، خاموش شد.
آلیستر سوک
سبک انقلابی کاراواجوبر بسیاری از هنرمندان از عکاسان مدرن گرفته تا مارتین اسکورسیزی تاثیر گذاشته است. اما زندگی او نیز به اندازه آثارش تحریک آمیز بود.
آیا زندگینامه هیچ هنرمند دیگری به اندازه نقاش ایتالیایی میکلآنجلو مریسی دا کاراواجو (۱۵۷۱-۱۶۱۰) تاثیرگذار بوده است؟ او به شورشی گستاخ و تندخوی تاریخ هنر شهرت دارد که در دهههای پایانی قرن شانزدهم دنیای هنر را با آثار و رفتارش شوکه میکرد.
آیا زندگینامه هیچ هنرمند دیگری به اندازه نقاش ایتالیایی میکلآنجلو مریسی دا کاراواجو (۱۵۷۱-۱۶۱۰) تاثیرگذار بوده است؟ او به شورشی گستاخ و تندخوی تاریخ هنر شهرت دارد که در دهههای پایانی قرن شانزدهم دنیای هنر را با آثار و رفتارش شوکه میکرد.
منوچهر برومند (م. ب. سها)
ولى هنگامى كه تاريخ ايران را فرا ياد مى آورد ، اين دغدغه را تا حدى از خاطر مى زدود . و مى گفت تاريخ ما تمامش داستان تلاش پايان ناپذيرى است كه در پر آشوب ترين نقطه تلاقى اقوام جهان ايران و ايرانى را با يك فرهنگ كه مايه ى امتياز وتعيُّن او بوده وحدت وقوام بخشيده است. ودر واقع سى قرن تقلا وتلاش مخاطره آميز و پر ماجرا فرهنگ و حيات ايران وايران زمين را در گذشته ها از عناصر انسانى سرشار كرده وهمين گذشته هاست كه ريشه بقاى آنرا در فراخناى جهان آينده هم استوار مى سازد واز خطر ايمنش مى دارد
رضا یاسینی
موزهی هنرهای معاصر، اکتبر سال گذشته، قراردادی با دولت آلمان امضا کرد که بر اساس آن قرار است در آذرماه امسال (۴ دسامبر ۲۰۱۶)، ۶۰ اثر هنری گنجینه - ۳۰ اثر غربی و ۳۰ اثر ایرانی- را در برلین و رُم به نمایش بگذارد. این نخستین نمایشگاهی است که توسط موزه در خارج از ایران برگزار میشود. به همین مناسبت در این مقاله، شکلگیری موزه هنرهای معاصر و روزهایی که بر آن رفته را مرور میکنیم.
آ. ائلیار
Ağızlar bağlanar kən
Könüllər itirdi
Söz- sözcüyün
بدانگاه که دهانها بسته شد
دلها کلمات را گم کردند...
Könüllər itirdi
Söz- sözcüyün
بدانگاه که دهانها بسته شد
دلها کلمات را گم کردند...
ابوالفضل محققی
سالها از آن روز میگذرد... سرپرست گروه سال پنجاه و شش در یک درگیری خیابانی کشته شد. تعدادی از رهنوردان آن روز بعد از انفلاب به دست جوخههای اعدام سپرده شدند. از جلودار حاجی خبری ندارد. تعدادی به اجبار تن به زندگی زیر لبه تیغ حاکمیت سپردهاند و تعدادی به غربت ناخواسته تسلیم. عقبدار نیز کشان کشان هنوز در انتهای صف با کاسهای بر دست روزهای تلخ غربت را ره میسپارد. کاسهای که حال هزاران کودگ آواره و جنگزده نیز بر دست دارند!
الیستر سوک
سبک هنری اکسپرسیونیسم انتزاعی در اواخر دهه چهل میلادی ظهور کرد و شهر نیویورک را به مرکز هنری جدید جهان بدل نمود. اما برخی معتقدند هنرمندان این سبک سلاحی در دست سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا در دوران جنگ سرد بودند.
امید کشتکار
کمتر از دو هفتهی پیش قرار گفتوگویی را با محسن نامجو گذاشتم تا دربارهی آخرین آلبوم لئونارد کوهن «تو این را تلختر میخواهی» و بهطور مشخصتر ترانهای به همین نام در آن مجموعه، با هم صحبت کنیم. قرار گفتوگوی ما اما به دلیل سفرهای متعدد و کنسرتهای پیدرپی او از آمریکا به اروپا، بارها لغو شد. سرانجام وقتی که روز ۱۱ نوامبر با هم صحبت کردیم، کوهن چند ساعتی قبلتر درگذشته بود و از این رو گفتوگوی ما تنها به آن ترانه و آن آلبوم محدود نماند.
آ. ائلیار
به دستی کودک
و به دست دیگر جهانی دارم
مادر است
مادر همه نیروها
مادر است مادر کاینات
Bir əlimdə uşaq
Bir əlimdə cahan
Belə dolanır nəzm-e kainat
Ana-dır, ana
Bütün Me-lərə
Ana-dır, ana
Bütün kainata
و به دست دیگر جهانی دارم
مادر است
مادر همه نیروها
مادر است مادر کاینات
Bir əlimdə uşaq
Bir əlimdə cahan
Belə dolanır nəzm-e kainat
Ana-dır, ana
Bütün Me-lərə
Ana-dır, ana
Bütün kainata
نیمه شب مسیح بیدار بود. داشت با دمپایی یا هر چه دم دستاش میآمد سوسکهای دور تشک و روی بالشاش را تار و مار میکرد. میدانست از سر و صدا مادرش بیدار میشود ولی چارهای نداشت، سوسکها تر و فرز یک جا بند نبودند مجبور بود تند تند ترق توروق این طرف آن طرف بکوبد. و در این بکوب بکوب باید حواساش میبود که ضربه به سر و کلۀ سگاش – اسپارکی که همیشه تو رختخوابش میخوابید، اصابت نکند. هم باید سریع عمل میکرد هم باید مواظب میبود
محمود همسیچی
فیلم محمد رسول الله، تولید ایران، که زندگی پیامبر را روایت میکند پس از آنکه در سال ۲۰۱۵ در برخی کشورها به نمایش در آمد، جمعه گذشته در ترکیه هم روی پرده رفت.
این فیلم که با بودجه چهل میلیون دلاریاش، پرهزینهترین فیلم تاریخ ایران است، امضای مجید مجیدی را بر خود دارد که سینماگری است با شهرت جهانی و کارگردان فیلمهایی همچون بچههای آسمان، رنگ خدا، آواز گنجشکها و باران
این فیلم که با بودجه چهل میلیون دلاریاش، پرهزینهترین فیلم تاریخ ایران است، امضای مجید مجیدی را بر خود دارد که سینماگری است با شهرت جهانی و کارگردان فیلمهایی همچون بچههای آسمان، رنگ خدا، آواز گنجشکها و باران
محمد احمدی زاده
- هی شما سه نفر بگیرین این تعهد نامه ها رو امضا کنید. اگه یک بار دیگه ابنجا ببینمتون، یه راست می فرستمتون اوین.
- چشم جناب سروان. گو خوردیم به خدا، غلط کردیم.
- چشم جناب سروان. گو خوردیم به خدا، غلط کردیم.
علی شمس
باورم نمی شد که بتوانم به همین سادگی به آرزویم برسم و"عزت" سینمای ایران را از نزدیک ببینم. اکنون که مدت ها ازآن دیدارفراموش نشدنی می گذرد، به نظرم می رسد که آن دیدار باورنکردنی، درخواب و رویا گذشته است...
اشرف دهقانی
شنیدن صدائی از عزیزان و عزیز محبوبی پس از سال های طولانی که از شهادت سرخ آنان می گذرد ، آن هم به طور غیرمترقبه که چنین انتظاری هم نداشتی، دنیائی از شعف و هیجان و احساساتی که به سختی قابل توصیفند به وجود می آورد...
محمود خوشنام
حسین علیزاده کوارتت بی کلام خود را با عنوان "زخمه دل" در شهر کلن آلمان و در کلیسای لوتر کینگ برگزار کرد. حدود دو سال پیش همین گروه برنامه ای را در همین شهر برگزار کرد. قطعات آن چنان با ریتم های برانگیزاننده در آمیخته بود که عنوان بداهه در طغیان ریتم را بر آن نهادم
فرخ ازبری
باغِ آئينه و آب
پشت اين پنجره ها
با صدائى پُر آواز قنارى هر دم
گم شده هاى مرا مى خواند.
پشت اين پنجره ها
با صدائى پُر آواز قنارى هر دم
گم شده هاى مرا مى خواند.
اهدای جایزه ی ادبی نوبل 2016 به باب دیلن از سوی آکادمی سوئد، پاسخ شایسته ایست به جنایتکاران جنگی در سوریه و یمن و عراق. آ.ائلیار
شهین مهین فر
تو ناله کن . من اشک خون می ریزم؛
این بار دیگر حق ملت، حکومت بر خود است؛
ما خود امیر خودیم
این بار دیگر حق ملت، حکومت بر خود است؛
ما خود امیر خودیم
محمد احمدی زاده
قورخو سالان قوشلار
حاکیم اولموشلار گؤیلره
the birds
spreading fear
invading skies
پرندگان ترس آور
حاکم بر آسمان
حاکیم اولموشلار گؤیلره
the birds
spreading fear
invading skies
پرندگان ترس آور
حاکم بر آسمان
تهمینه بخشک
اون روزهای بازجویی ، وقت داشتم تا به حرفهای مادر یزرگم فکر کنم ، اون راست می گفت : اگر نخواهیم دریده بشیم باید گرگ باشیم و من هم از اون به بعد گرگ شدم .
گلمراد مرادی
این مقاله را خیلی وقت پیش نگاشته بودم اما در هیچ جائی منتشر نشده و چون بسیار مهم است وبه نظرمن، راه گشای دمکراسی واقعی است، باید منتشرشود. مقاله زمانی نگاشته شده است که جمهوری اسلامی ایران، مسئله اصل 15 قانون اساسی رامطرح کرده است وگویا برای انتخابات مجلس و جلب توجه مردمان ملیت های ایران بود. اکنون با اضافاتی به آن، می خواهم برای آگاهی بیشتر خوانندگان عزیز، آن را منتشر کنم. این باید یادآوری باشد که بدون آگاهی اجتماعی وانعطاف پذیری، دمکراسی در یک کشور با ملیتها یا اقوام متفاوت بی معنی است و هر سی
آ. ائلیار
شعر سلیمان رستم را پیرامون جریان "مساوات" و مقاله ی ممد راحیم را در مورد مکائیل مشفق میخوانیم. که او را به اصطلاح « دشمن انقلاب و سوسیالیسم و لنین، دزد و شونیست و خورده بورژوا و چه و چه» می نامند.
محیطی را که آنها و مانندهایشان ایجاد کرده بودند زمینه ی اعدام این شاعر بزرگ را فراهم کرد. مشفق را با تبلیغات ایده لوژیک از عرصه ی هنر و نظر حذف کردند تا زمینه اعدامش فراهم شود
محیطی را که آنها و مانندهایشان ایجاد کرده بودند زمینه ی اعدام این شاعر بزرگ را فراهم کرد. مشفق را با تبلیغات ایده لوژیک از عرصه ی هنر و نظر حذف کردند تا زمینه اعدامش فراهم شود
حسن جداری
شوق و شور جانفشانان، همچنان در اعتلاست
گرچه از پیکارجویان بیشمارش می کشند
گرچه از پیکارجویان بیشمارش می کشند
من زندگی را عاشقم
و از اعدام بیزار.
می خواهم آفتاب را در سایه ها بگسترانم
تا
درخت عشق ریشه دهد
و واژه ها در تنهایی
حکم مرگ نگیرند.
و از اعدام بیزار.
می خواهم آفتاب را در سایه ها بگسترانم
تا
درخت عشق ریشه دهد
و واژه ها در تنهایی
حکم مرگ نگیرند.
احد قربانی دهناری
اما دو اختراع این برتری جسمی و روحی این فاتحان صخره ها را به نفع انسان های خون آشام و بیرحم بهم زد. تفنگ و دوربین. انسان با تفنگهای مجهز به دوربین انتقام تاریخی زبونی خود را از این سرفرازان صخره ها و کوه کمر گرفت. انسان دست به انتقام و ریشه کن کردن زد. من در دهنار شاهد این ریشه کن کردن بودم.
آ. ائلیار
Yuxumu ağaclara verərkən
Oyaqlığı almışam
Göz yaşımdan su verərkən
Susuzluğu almışam
بدانگاه که خوابم را به درختان بخشیدم
بیداری را برای خود برداشتم
بدانگاه که درختان را با اشک چشمانم سیراب کردم
تشنگی را برای خود برداشتم
Oyaqlığı almışam
Göz yaşımdan su verərkən
Susuzluğu almışam
بدانگاه که خوابم را به درختان بخشیدم
بیداری را برای خود برداشتم
بدانگاه که درختان را با اشک چشمانم سیراب کردم
تشنگی را برای خود برداشتم