رفتن به محتوای اصلی

"من شاهزاده این گوشه از جهانم!

"من شاهزاده این گوشه از جهانم!

شاهزاده کوچک

شاهزاده کوچکیست با تاجی از کیسه پلاستیک بر سر

کفشی از نمد

شنلی ازکرباس

ایستاده بر بالای یک سکوی سیمانی

گوی پادشاهیش توپیست رنگین بر سرچوب.

"من شاهزاده این گوشه از جهانم!

بنگرید به سربازانم!"

سربازان گرسنه وکوچک در میان زباله ها می گردند .

دستهای کوچکشان می کاوندکوهی از زباله را .

دخترکی بشادی فریاد میزند .

" عروسک !عروسک !"

عروسکی یافته است!

شاهزاد کوچک گوی خود را بالا می برد .

پسرک طبال می کوبدبا چوب دستی خود برطبلی سوراخ .

دخترک با عروسکش جلوتر می آید .

شاهزاده کوچک میگیرد عروسک را

نگاه می کند!

بر می گرداند به دخترک .

دختر می نهد عروسک را به زیر پیراهن چرکینش.

می خندد به فراخنای جهان!

جهان از آن اوست.

زندگی زیباست.

شاهزاده کوچک شنل از دوش بر می گیرد.

گوی وتاج بر کناری می نهد .

هجوم می برد همراه لشگریان خود

به کوهی از زباله

کوهی از گنج

جویندگان کوچک "طلا" در میان زباله ها .

کودکان آواره

زباله گردهای کوچک در صحنه تئاتری کودکانه

تئاتری تراژیک .

کوچک تر از آنند که نخندند !

بازی نکنند . ابوالفضل محققی

Image removed.

Image removed.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید