مسیح علینژاد و ایرادات سیاست ورزی او (بخش یک)

همیشه کارهای جهان بر اساس نظم و منطق ریاضی پیش نمیرود از همین روی از پیش بینی وضع هوا گرفته تا مشکلات اقلیمی و امور سیاسی و اجتماعی انسان ها بر کره زمین دستخوش تلاطم های بسیار میشود. نگاه ریاضی نسل های دهه 40 و 50 شمسی در ایران بر اساس « دو دوتا چهارتا»ی ریاضی بخشی از آنها را که اغلب دانشجوهای دانشکده های فنی بودند با خواندن چند جزوه براحتی متقاعد کرد که راه رشد غیر سرمایه داری و مبارزه مسلحانه، هم استراتژی و هم تاکتیک و امثال اینها میتواند نه تنها به نیکبختی مردم ایران که مردم جهان منجر شود لذا «کارگران جهان متحد شوید» و مبارزه مسلحانه در دستور کار و شعار سالیان آنها قرار گرفت و تبدیل به دینی شد که  کمبود اعتیاد ذهن قبلا معتاد به اسلام آنها را ارضا میکرد. اما تجربه ها نشان داد آنچه که در تئوری زیبا می نماید در عمل میتواند بسیار زشت باشد.

در کنش های اجتماعی و در روابط اجتماعی انسانها با دگرگون شدن دسترسی به وسایل ارتباط جمعی و پا به میدان گذاشتن فضای مجازی و ماهواره و اینترنت، کنترل اوضاع از دست «اولیای معمول رسانه های جهانی» بدر آمد و همگانی شد. اولین ضربه بیدار کننده پدید آمدن تلویزیون تماما خبری و ماهواره ای سی ان ان و چند سال بعد تلویزیون انگلیسی زبان الجزیره (از دوحه در قطر) بود که این آخری در جهان غرب بلوایی برپا کرد که چگونه یک کشور خاورمیانه ای عرب به خودش اجازه میدهد که با استفاده از پرسنل مجرب و با سابقه انگلیسی زبان که نزد انگلیسی زبان های جهان از شناخت  و اعتبار برخوردار بودند یکی از بازیگران صحنه خبر و خبر رسانی و تفسیر خبر شود. پس از این تکان ها فضای مجازی تبدیل به رقیب بعدی منوپول خبری و رسانه ای دولت ها شد و آنگاه بود که «شاخ های محیط مجازی» شکل گرفتند. در چنین شرایطی انسانهای گوناگون شاخ های اینترنتی گوناگون و مورد علاقه خود را یافتند و فالوئر شدند و از آن پس تعداد فالوئرها تبدیل به معیار جدیدی برای سنجش محبوبیت نظریات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقلیمی و هنری و هرچه فکرش را بکنید شد. پدیده فضای مجازی و عدم منوپل خبری و رسانه ای دولت ها برای امتیازات مثبت و منفی خود را برای جوامع بشری به ارمغان آورد. از اینجا کسانی مثل مسیح علینژاد و سحرتبر و امیر تتلو و گرتا تونبری فعال محیط زیست سوئدی و صدها نظیر آنها به معروفیت رسیدند. فالوئرهای سحرتبر و امیر تتلو با فالوئرهای مسیح علینژاد، و فالوئرهای مسیح علینژاد با فالوئرهای رضاپهلوی تفاوت های بسیار بزرگی دارند اما این گونه هم نیست که فالو کردن یک فیرد معروف به معنای وفاداری و اعتقاد دربست فالوئر به آن فرد باشد کما این که بسیاری مردمان این هردو و نیز بسیاری دیگر که مخالف این هردو هستند را نیز دنبال می کنند. اما میزان هواداری فالوئرها از افراد نیز میتواند معرف طرز فکر فالوئرها باشد و با مقایسه تعداد فالوئرها میتوان به معیاری برای سنجش محبوبیت نوعی کنش یا نظر در میان مردمان دست یافت. اما در این مورد نیز باید با هشیاری و احتیاط برخورد کرد. تعداد فالوئرهای میلیونی امیر تتلو را نمیتوان نشان آن دانست که همه آن یک میلیون نفر با فحاشی ها و کلمات رکیک این آدم موافقتند و در زندگی عادی همان رفتار را پی میگیرند

در سیاست و سیاست ورزی  چه بسا منطق کمترتعیین کننده باشد.  گاه حوادث و باد و خورشید و فلک در کار میشوند و کسی جلو میافتد و سرنوشت یک کشور یا چند کشور را زیر و رو می کند بدون آنکه قبلا نقشه ای برای آن ریخته باشد یا رشته دانشگاهی در آن رشته را طی کرده باشد.  لنین، استالین، هیتلر، معمرقذافی و صدام حسین نمونه های این افراد هستند. نمونه های کسانی مانند آتاتورک و رضاشاه و چرچیل اگرچه مثل معمر قذافی نظامی بودند اما از این رو مستثنا هستند که اینها درجات نظامی و مقامات سیاسی شان را در روند حوادث با شایستگی و کسب تجربه و آموختن بدست آوردند و اهل سیاست در کشورهای متبوع شان آنها را بعنوان مردان سیاست و کاری و دانا برسمیت می شناختند امری که نه در مورد معمر قذافی و نه هیتلر صادق بود. 

از دیگر نمونه هایی که باد و خورشید و فلک دست به دست هم داد و روی کار آمدند یا باعث زیر و رو شدن سیاست های کشوری یا جهانی شدند میتوان از « گاوریلو پرنسیپ» جوان ماجراجوی صرب اشاره کرد که  در ۲۸ ژوئن ۱۹۱۴ میلادی،  آرشیدوک فرانتس فردیناند وارث تاج و تخت  پادشاهی اتریش - مجارستان را ترور کرد و جنگ جهانی اول را رقم زد. دیگری طارق طیب محمد بن بوعزیزی (۲۹ مارس ۱۹۸۴ – ۴ ژانویه ۲۰۱۱)  دستفروش تونسی بود که در ۱۷ دسامبر ۲۰۱۰ در اعتراض به توقیف کالاهایش و تحقیری که یک مأمور زن شهرداری به او روا داشته بود خود را در مقابل ساختمان شهرداری به آتش کشید. اقدام بوعزیزی آغازگرانقلابی در تونس شد که به حکومت ۲۳ سالهٔ بن علی بر این کشور پایان بخشید و نا آرامی های تونس بعدها به زیر و رو شدن قدرت و سیاست در چند کشور آفریقایی و نیز ناآرامی های سوریه انجامید.

ابر و باد و مه و خورشید و فلک همچنان موثر تر از منطق در سیاست دست اندرکار است و از میان چرخ قرعه آن، گاه به نامهایی بر میخوریم که برخی دولت مستعجل و برخی مدام بودند و هستند. مسیح علینژاد و گرتا تونبرگ فعال محیط زیست سوئدی هرکدام از دیاری اما در کنش ها بسیار شبیه هم هستند. این هردو با هو و جنجال و سر و صدا با ناپختگی فرصت های بسیاری را از دست دادند که در بخش بعدی مقاله به آنها خواهم پرداخت.  و دیگری با سرنوشتی مشابه و حاصل کنش ابر و باد... ملاله یوسف زی پاکستانی است که ضرب گلوله ی تندرو های اسلامی در سنین نوجوانی او را به مرکز توجهات جهانی سوق داد. ملاله یوسف زی  به دور از هو و جنجال از فرصت های بوجود آمده در جهت احقاق حقوق دختران پاکستانی برای تحصیل و بسیاری اهداف دیگر برآمد و جوایز بسیاری به او اعطا شد و دیدارهای بسیاری با دولتمردان جهان داشت و مورد احترام جهانیان قرار گرفت.  

در بخش بعدی این سه نمونه را کنار هم نهاده و مقایسه خواهم کرد:

1- ملاله یوسف زای - دختری که چهره بر افروخت و دلبری کرد.

2- گرتا تونبری - دختری که چهره برافروخت و به وقت  دلبری دلها را ریش کرد. 

3- مسیح علینژاد- زنی که چهره بر افروخت و فن دلبری  ندانست.

ادامه دارد.