رفتن به محتوای اصلی

داماد شاه چرا پس از طلاق همسرش، قدرت و نفوذش بیشتر شد؟! داستان زندگی اردشیر زاهدی

داماد شاه چرا پس از طلاق همسرش، قدرت و نفوذش بیشتر شد؟! داستان زندگی اردشیر زاهدی


آخرین شاه ایران پدرزنش بود. آخرین شاه مصر برادر مادرزنش. پدر خودش هم ممکن بود در 28 مرداد 1332 به شاهی برسد اما در کنار شاه جوان ایستاد و با ساقط کردن محمد مصدق تاجبخش و نخست وزیر شد.
این داستان زندگی اردشیر زاهدی است، پسر سپهبد فضل الله زاهدی. سیاستمداری که خیلی زود به لطف پدر قدرتمندش که از پایه گذاران کودتای 28 مرداد بود ستاره بختش در آسمان سیاست در ایران درخشید. او دل شهناز دختر شاه ربود و داماد پادشاه ایران شد. در 31 سالگی سفیر شاه در آمریکا شد و در جوانی هنگامی که هنوز 38 سالش نشده بود به دستور شاه وزیر امور خارجه ایران شد.
رسانه های آمریکایی در دوران سفارت او در واشنگتن پر بود از گزارشهایی از میهمانی های مجلل زاهدی. میهمانی هایی که زیباترین ستارگان زن آمریکایی در آن حاضر بودند و میهمانان با خاویار ایرانی و گرانترین مشروبات پذیرایی و با اهدای نفیس ترین فرشهای دستباف و ساعت های طلا بدرقه می شدند. برخی مطبوعات آمریکایی او را جذابترین مرد مجرد در واشنگتن لقب داده بودند. سیاستمداری که رابطه عاشقانه اش با الیزابت تیلور، جکی اوناسیس ،باربارا والترز و برخی دیگر از ستارگان مشهور آمریکایی از جنجالی ترین گزارشهای مطبوعات امریکایی بود.
با ما تا انتهای این ویدیو همراه باشید تا داستان زندگی مردی را برایتان روایت کنیم که از معدود رجال پهلوی بود که تا آخرین لحظات عمر شاه در خدمت او بود و در کنارش ماند. زاهدی اما در آخرین سالهای عمر خود طرفداران سلطنت را غافلگیر و خشمگین ساخت؛ هنگامی که او به دفاع از سیاست خارجی جمهوری اسلامی پرداخت و آشکارا گفت که به قاسم سلیمانی فرمانده پیشین سپاه قدس ایران افتخار می کند.
منابع:
- کتاب آخرین سفر شاه، نوشته ویلیام شوکراس
- کتاب ایرانیان نامدار، نوشته عباس میلانی

ا

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

انتشار از:

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

دیدگاه‌ها

فرامرز پاشائی

عنوان مقاله
داماد شاه چرا پس از طلاق همسرش، قدرت و نفوذش بیشتر شد؟! داستان زندگی اردشیر زاهدی

بچه که بودیم و از پدرم پول میخواستیم همیشه ندارم جوابش بود و ما هم بدو بیراه میگفتیم. پدربزرگم حق را به پدرم میداد و میگفت بچه جان در این مملکت فقط گنده دزد ها وقاچاقچیان و دلالان محبت وضعشان خوبه.
من میدانستم که اردشیر بیسواد بوده ولی نمیدانستم که سفارت کبرای شاهنشاهی در واشنگتن را تبدیل کرده بوده به عشرتکده.
بیخود نبود که هنری کسینجر مدام میرفته سفارت ایران. فکرشو بکن دست هیچ پلیس یا خبرنگاری هم بآنها نمیرسیده چون خاک ایران بوده. چه صفایی میکردن؟؟؟

س., 21.05.2024 - 14:37 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید