رفتن به محتوای اصلی

از تراژدی ۱۳۸۸ تا کمدی ۱۴۰۳

از تراژدی ۱۳۸۸ تا کمدی ۱۴۰۳


 

از تراژدی ۱۳۸۸  تا کمدی ۱۴۰۳!

در گفتگوی زیر به رای گیری ۸ تیر و ضرورت تحریم آن پرداخته و بر موارد زیر تاکید کرده ام.
۱- به انتخابات به عنوان یک «گذار طلب» نگاه می کنم.
۲- گذار طلبی ، به مثابه « رفرمیسم پیگیر» ضمن تلاش برای تغییر قانون اساسی ج.ا. و تحقق جمهوری عرفی در کشور،   با دو گفتمان کلان براندازی و «اصلاح طلبی تقلیلی» نقاط اشتراک و افتراق مهمی دارد:
- عدم خشونت یکی از مرزهای گذار طلبی با بر اندازی است و تکیه بر  «نافرمانی مدنی» مرز مقابل آن با اصلاح طلبان تقلیلی است.
- تکیه بر جنبش های اجتماعی داخل کشور، مرز دیگر ما با بر اندازی است و بهره جستن از همه امکانات جهانی، مرز مقابل ما با اصلاح طلبان تقلیلی است. 
- استفاده از همه ظرفیت های همین قانون اساسی، مرز بعدی ما با براندازان است و فراتر رفتن از ظرفیت های قانون اساسی از طریق نافرمانی مدنی، مرز مقابل ما با اصلاح طلبان تقلیلی است.
- باور به گذار از طریق تحولات مرحله به مرحله، مرز چهارم ما با براندازی است و نماندن در هیچ مرحله ای تا تحقق کامل گذار، تمایز ما با جریان اصلاحی است.
۳- گذار طلبان ، هم اصلاح طلبان تقلیلی و هم براندازان را بخش هایی از ساختار سیاسی کشور می دانند که می توانند مؤتلف آنها در جبهه نجات ملی به منظور  گذار مسالمت آمیز از طریق اتخابات آزاد باشند. 
۴- آنچه در پس پرده انتخابات جریان دارد، ائتلاف بین اصلاح طلبان تقلیلی به ریاست آقای خاتمی و حاکمیت اقتدارگرایان به ریاست خامنه ایست. 
۵- آنچه یک ائتلاف را موجه یا مردود می کند، چیز هایی است که طرفین ائتلاف به یکدیگر می دهند و از یکدیگر دریافت می کنند. 
۶- در ائتلافی که اصلاح طلبان برایش تبلیغ می کنند، قرار است در ازای بازگشت آنها به ساختار نظام و تلاش برای کسب اعتبار برای حکومت، به آنها اجازه داده شود که از طریق حمایت از آقای پزشکیان، شانس ایشان  برای ریاست جمهوری را تقویت کنند.
۷- آقای پزشکیان تا کنون تاکید کرده است که تمام سیاست ها از سوی خامنه ای تدوین شده است و او خود را ملزم به اجرای درست این سیاست ها می داند. او نسبت خود را با شعار اصلی اصلاح طلبان که توسعه سیاسی بود، مشخص نکرده است و با تاکید بر موجود بودن برنامه،  ابایی ندارد که خود را فاقد برنامه بداند.
۸- بر فرض پیروزی پزشکیان، او که برنامه اصلاح طلبانه ای هم  ندارد، به عنوان رئیس جمهوری که حد اکثر ۱۵ در صد قدرت را در اختیار دارد، در محاصره باند های گوناگون درون حاکمیت، امکان هیچ حرکتی را ، حتی در همان سطحی که در زمینه تکیه بر کارشناسان و مبارزه با فساد عنوان کرده است، نخواهد داشت. 
۹- از سوی خامنه ای هیچ پیام و علامتی ارسال نشده است که او قصد انجام اصلاحاتی را داشته باشد. برعکس اما، او در سخنرانی عید قدیر خود، بر تداوم آمریکا ستیزی و فضای بسته دولت رئیسی پافشاری کرده است.  اگر او قصد انجام اصلاحاتی را هم داشته باشد، دلیلی ندارد که کردیت آن را به اصلاح طلبان بدهد! 
۱۰- اگر پزشکیان به پاستور برود، در غیاب اراده برای اصلاح در بیت خامنه ای و ائتلاف حاکم، او چون گنجشکی در چنگ کرکس ها، مصلوب الاختیار و بلا اثر خواهد شد. 
۱۱- کشور ما غرق در بحران همه جانبه،  با شتاب به سمت فاجعه در امنیت ملی و امنیت سیاسی و اجتماعی روان است . دیگر فرصتی برای یک آزمون و خطای جدید نمانده است. 
۱۲- در این ائتلاف انتخاباتی، اصلاح طلبان با ترک جبهه امتناعی که در سال های اخیر و بوپژه در جریان انتخابات مجلس شکل گرفت، سرمایه اجتماعی به شدت کاهش یافته خود را به خامنه ای پیش کش می کنند، بدون آنکه در قرارداد نانوشته ائتلاف، ذره ای از عناصر اصلاح طلبانه دیده شود و یا افقی برای تغییرات حد اقلی باز شده باشد. این ریسک بزرگ نوعی خود کشی جمعی خواهد بود.
۱۳ - از منظر گذار طلبی، تنها ائتلافی قابل تائید است که با ایجاد گشایش در فضای سیاسی و در کار فروبسته مردم جان به لب رسیده، رابطه معنی داری با گذار به دموکراسی و رفاه برقرار کند. این اتئلاف انتخابا تی، هیچ قرابتی با گذار ندارد و تنها بر دشواری کار فروبسته کشور خواهد افزود. 
۱۴- مسولیت وضعیت فلاکت بار کشور تماما بر عهده خامنه ای و موئلفان اقتدار گرای اوست. نباید اجازه داد که آنها بار این مسولیت را بر گرده دیگران بار کنند. آنها ویران کرده اند، خودشان هم باید درست کنند. اگر ناتوان هستند، باید بهای واقعی ائتلاف با اصلاح طلبان را بپردازند و اگر سر باز زنند، تنها شایسته خود براندازی هستند ! 
۱۴- برای رهایی از درماندگی و استیصال، راهی جز بایکوت کامل حکومت، تقویت جبهه امتناع ، ماندن در متن جامعه و بسیج ملی برای تحمیل یک رفراندم معنی دار به حکومت، نمانده است. گزینه دیگر، همانطور که موسوی در بیانیه و طرح سه ماده ای خود تاکید کرده است، فروپاشی  است!
۱۵- گذار طلبان تنها می توانند از آقای خاتمی بخواهند که از این بازی دو سر باخت فاصله بگیرد و به کنار مردم برگردد. اصلاح طلبان تقلیلی، گرچه مردد، اما بخشی از  نیرو های دموکراسی خواه کشورند. جای آنها در جبهه نجات ملی است.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید