رفتن به محتوای اصلی

مسئله اي به نام شكاف نسل ها در ايران

مسئله اي به نام شكاف نسل ها در ايران

تعاريف

در كتاب فرهنگ علوم اجتماعي در تعريف نسل چنين آورده شده است : "منظور از كلمه نسل فاصله ي بين تولد پدران و مادران و تولد فرزندان آنهاست كه معمولا30 سال در نظر گرفته مي شود.از نظر جامعه شناختي چگونگي زندگي و تجربه زندگي در عصري مشخص ، يعني مجموعه افرادي كه در حوزه فرهنگي مشخصي تقريبا همسال هستند و به خاطر زندگي در شرايط اجتماعي و تاريخي يكسان از تصورات ، انگيزه ها ، جهت گيريهاي و ارزشهاي مشابهي برخوردارند ، يك نسل گفته مي شود. (1)

شكاف نيز به آن دسته از تمايزات و تفاوت هاي پايداري اشاره دارد كه در جريان تقابل هاي سياسي اجتماعي بروز مي كنند .درباره اختلاف نسل ها با يكديگر ، مفاهيم متعددي بكار رفته است . برخي از مهم ترين واژه ها تفاوت نسلي ،انقطاع نسلي يا گسست نسلي و شكاف نسلي هستند.‏در برخي موارد تمايزات و تفاوت نسلي با شكاف نسلي يكسان پنداري شده و تعارضات و كشمكش هاي نسلي كه پديده اي متداول بين نسل هاست با آن متفاوت ارزيابي گشته است. در حالي كه تمايزات بين نسلي ، پديده اي متداول است كه همواره در هر جامعه اي بين نسل هاي مختلف وجود دارد كه همواره از مقداري تعارض و كشمكش نيز برخوردار است و لي شكاف بين نسلي از تمايزات قطبي و شديد بين نسلي حكايت دارد كه تنها صورت بيروني آن مي تواند شكل تعارضات و كشمكش هاي نسلي بروز كند.‏

مفهوم تفاوت نسلي: گاهي صحبت از تفاوت نسلي شده است " تفاوت اندك دو نسل در ارزش ها يا هنجارها يا در نگرش ها طبيعي بوده و تقريبا در همه جوامع و زمان ها وجود داشته است . اين تفاوت عمدتا ريشه اي روانشناختي دارد و افراد در سنين مختلف به دليل شرايط متفاوت عاطفي و رواني از يكديگر باز شناخته مي شوند " (2)

مفهوم انقطاع نسلي : عبارت از اختلافي در ارزش ها يا هنجارها و نگرش هاست كه موجب جدايي نسل جديد از نسل قديم و طغيان نسل جديد در برابر نسل قديم مي شود. در اين وضعيت ، غالبا نوجوانان و جوانان مي كوشند تا آخرين پيوندهاي وابستگي خود را از والدين يا نسل بالغ بگسلند و اغلب در اين راه به گردن كشي و طغيان گري مي پردازند" ‏

مفهوم شكاف نسلي ‏Generation gap)‎‏): رايج ترين مفهوم بكار رفته درباره اختلاف نسلي مفهوم شكاف نسلي است. "در فرهنگ آكسفورد ،شكاف نسلي به عنوان اختلافي در نگرش يا رفتار جوانان و افراد سالمند تر تعريف شده است كه موجب عدم فهم متقابل آنان از يكديگر مي شود."

در فرهنگ وبستر ،شكاف نسلي به عنوان اختلافي گسترده در خصلت ها و نگرش هاي ميان نسل ها تعريف شده است .

در تعريفي جامع تر شكاف نسلي مفهومي است كه اختلاف فاحش رواني، اجتماعي و فرهنگي و تفاوت معنادار در بينش و آگاهي، باورها، تصورات ، انتظارات ، جهت گيري هاي ارزشي و الگوهاي رفتاري ميان دو نسل همزمان در يك جامعه را مورد توجه قرار مي دهد. (3)‏

تاريخچه

اگر چه مسئله شكاف نسلها نخستين بار در دهه 60 ميلادي توسط صاحبنظران كشورهاي غربي مطرح شده اما بايد گفت كه برخورد نسل ها پديده تازه اي نيست و از زمان هاي گذشته همواره وجود داشته است . چنانچه افلاطون در كتاب "پنج رساله" خود اذعان مي دارد كه :" حقيقت اين است كه بين ما و پدرانمان اختلاف زيادي هست و از اين بابت شرمساريم ، اما پدرانمان را سرزنش مي كنيم كه وقتي جوان بوديم در تربيت ما كاهلي كردند و بيشتر به امور ديگران پرداختند تا به تربيت فرزندانشان " با اين حال ، قبل از قرن بيستم و تا زمان پيدايش جامعه صنعتي مدرن شكاف نسل ها مسئله چندان جدي و مطرحي نبوده است . عللي همچون اختلاف ناچيز در شرايط ، مراتب و موقعيت اجتماعي گروههاي مختلف سني ، پذيرش انگاره اقتدار بزرگترها ، احترام سن ، تقدم و ابتكار عمل در دست بزرگسالان يا به تعبيري اصل عدم تقارن در روابط بين گروههاي مختلف سني در نهادهاي سن محور از يك سو و مشاركت و ادغام جوانان در زندگي و اجتماع بزرگسالان و انتقال طبيعي فرهنگ و الگوها از نسلي به نسل بعد در تعاملات جاري بين گروههاي مختلف سني و تداوم الگوهاي واحد تفكر و رفتارطي نسلي از سوي ديگر ، در مجموع مانع پيدايش فاصله ها در جوامع بسته با فرهنگ سنتي و تغييرات كند مي گرديد.‏از آغاز قرن بيستم و به وي‍ژه از اواسط آن و دوره پس از جنگ جهاني دوم وضع دگرگون گرديد . در پي روند نوسازي جهاني ، ابتدا جوامع پيشرفته ، سپس جوامع در حال توسعه ، تغييرات سريع و شديد و حوادث بزرگ مقطعي و تاريخي نظير جنگ ها، جنبش ها و انقلابات اجتماعي را تجربه كردند. كه در مجموع سبب شد بين اجتماع سنتي ديروز و جامعه مدرن امروزي شكاف وسيع و عميقي به وجود آيد. از مظاهر مهم اين شكاف ، تغيير موقعيت اجتماعي نسل جوان معاصر به شكل بي سابقه است . كاهش روزافزون تاثير سنت ، ميراث و اقتدار جامعه بزرگسال بر نسل هاي جوان تر در اثر افزايش

آگاهي ، مهارت يا توانايي نسل جديد در مواجهه با زندگي و جهان مدرن در مقابل ناتواني و عدم مهارت نسل هاي سالمند و ناكارآمدي نهادهاي سنتي نظير خانواده ، نظام آموزشي و نهادهاي فرهنگي ديگر در انطباق خود با تحولات پرشتاب و پيچيده عصر جديد از وجوه مهم تغيير موقعيت نسل هاي جوان معاصر به شمار مي روند. اين دگرگوني و پويايي با حضور آشكار تاريخ و هويت خلق ها و مكاتب و فرهنگ هاي گوناگون در برابر نسل جوان امروز به يمن گسترش و نفوذ رسانه هاي جمعي و به مدد كتاب، فيلم تلويزيون ، اينترنت ، ماهواره و مسافرت ، و با باز بودن دست آنان در گزينش بديل هاي متفاوت در گستره وسيع امكانات و گزينه هاي دلخواه در عرصه آموزش ، سياست ، كار، تفريح و غيره تشديد گرديده و به تدريج در دوره جديد به نقطه اي رسيد كه نقطه عطفي در تفاوت شرايط و اختلاف تجربه و فرهنگ بين نسل هاي جوان تر و سالمند به شمار مي رود .(4)‏

مسئله شكاف نسلي در ايران

درباره وجود يا عدم شكاف نسلي در ايران و عوامل موثر بر آن ديدگاههاي متفاوتي وجود دارد. اين ديدگاهها را مي توان در چهار دسته تقسيم كرد :1 - ديدگاهي كه معتقد به وجود شكاف نسلي در ايران است.

‏‏2 - ديدگاهي كه به تفاوت نسلي قائل است و نه شكاف يا گسست نسلي 3-ديدگاهي كه مسئله اصلي را گسست فرهنگي مي داند و نه گسست نسلي 4- ديدگاهي كه با بيم و اميد به اين پديده نظر دارد و معتقد است شرايط فعلي اگر درست مديريت نشود پتانسيل گسترش تفاوت نسلي را تا سر حد شكاف نسلي دارد.‏

‏1- ديدگاه اول :عده اي از متفكران اجتماعي ، معتقدند در ايران شكاف نسلي وجود دارد و به تدريج شديدتر هم

مي شود ، معتقدان به شكاف نسلي ، مدرنيته و تحولات سريع اقتصادي ، اجتماعي ، فرايند جهاني شدن ، تغييرات جمعيتي ، تاثير نخبگان و انقلاب اسلامي را از يك سو و عدم پاسخگويي مناسب نظام سياسي اجتماعي كشور به اين تحولات را از طرف ديگر ، از جمله عوامل به وجود آورنده اين مسئله در ايران دانسته اند.

معتقدان به وجود شكاف نسلي به دو دسته تقسيم مي شوند:1- بدبين به شكاف نسلي و 2- خوش بين به شكاف نسلي . دسته اول ، اين شكاف را موجب بحران هويت ، گسست جوانان از تاريخ و فرهنگ ديني و ملي خود ارزيابي مي كنند و دسته دوم اين شكاف را تحول اساسي و لازم براي جامعه رو به سوي آينده مي دانند .

2- ديدگاه دوم : ديدگاه كساني كه به تفاوت نسلي و نه شكاف يا گسست نسلي قائلند . در اين زمره مي توان برخي از نظريه پردازان روانشناس و نيز برخي از متفكران اجتماعي و محققان را قرار داد. دسته اول ، معتقدند تفاوت نسل ها ، پديده اي بيولوژيك و روانشناختي است . و دسته دوم معتقدند اگر چه ميان نسل جوان با ساير نسل ها تفاوت هايي وجود دارد اما از آن نمي توان افاده شكاف نسلي يا گسست نسلي كرد . اما به هر حال هر دو دسته ، اصطلاح تفاوت نسلي را به كار مي برند و نه شكاف نسلي را .‏

‏3- ديدگاه سوم : ديدگاه كساني كه مسئله اصلي را گسست فرهنگي مي دانند و نه گسست نسلي . در اين باره گفته شده كه ، شكاف نسلي نه يك مسئله اجتماعي ، بلكه مسئله بيولوژيك و ناشي از اقتضاي سني است . اما در عوض گسست فرهنگي وجود دارد كه بر اساس آن اختلاف بين نسل ها نيز توضيح داده مي شود. از اين نظر ، در شرايط گسست فرهنگي ، جامعه نه بر اساس سن ، بلكه بر اساس دو نوع رويكرد سنتي و جديد به دو گروه تقسيم مي شود و در هر گروه پير و جوان در كنار هم قرار دارند . اما شايد دليل كثرت بيشتر جوانان در يكي از اين گروهها ناشي از توام شدن گسست فرهنگي و گسست نسلي باشد.‏

‏4- ديدگاه چهارم : عده اي از متفكران اجتماعي با بيم و اميد به پديده شكاف نسلي نظر دارند و معتقدند شرايط فعلي اگر درست مديريت نشود پتانسيل گسترش تفاوت نسلي را تا سر حد شكاف نسلي دارد . اين متفكران با توجه به شرايط انقلاب در ايران و مشكل نسل انقلابي در پافشاري بر ارزش ها، معتقدند پديده ي گسست نسلي اتفاق خواهد افتاد. اين گروه نمي توانند به وجود يا عدم قطعي شكاف يا گسست نسلي راي دهند ، اما با تناظر شرايط ايران و انقلاب هاي اجتماعي ديگر احتمال وقوع شكاف نسلي را در شرايط انعطاف ناپذيري حاكمان و نسل انقلاب مي دهند .(5)‏

هر چند آنچه در رابطه بين شخصيت هاي سريال فاصله ها به نمايش درآمده شكاف نسلي بحران سازي است كه وضعيت بغرنجي را نشان مي دهد اما با توجه به تعريف به عمل آمده از شكاف نسلي و نيز با در نظر گرفتن ساختارهاي اجتماعي و فرهنگي جامعه ايراني ، نمي توان قائل به وجود شكاف نسلي حاد در ايران شد ، هرچند با توجه به اهميت و ضرورت مسئله ، ادعاي علمي و دقيق در اين باب تحقيق علمي جامعي را مي طلبد . هم عقيده با كساني كه با بيم و اميد به اين مسئله نظر دارند بايد نسبت به خطرات و آسيب هاي احتمالي آن هوشيار بود.

شايد حساس ترين حوزه اي كه مي تواند شكاف نسل ها را به وضوح روشن كند ، حوزه ارزشي است . نظر به اهميت ارزش هاي اجتماعي و فرهنگي و ديني در جامعه ما در صورتي كه در فرايند انتقال ارزش ها خللي وارد شود نسل نوجوان و جوان بيشترين تاثير را پذيرفته و آسيب پذيري بيشتري خواهد داشت. تفاوت در ارزش ها و باورهاي ديني خود زمينه اي براي ايجاد تفاوت در اهداف و تمايلات و رفتارها گشته و رفته رفته نسل جوان از فرهنگ و ارزش هاي جامعه جدا شده و زمينه براي نفوذ مظاهر فرهنگ غرب و پذيرش آن فراهم مي گردد و لذا فاصله اي ميان نسل جوان و نسل پيشين كه در بسياري موارد خود را پايبند به ارزش ها و بخصوص ارزش هاي ديني مي بينند ايجاد مي شود.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

برگرفته از:
رسالت

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید