زندگی در کردستان عراق از زمین تا آسمان با خشونت روزمره سایر بخشهای کشور تفاوت دارد
در هر کجای دنیا که باشید، سرمایهگذاری در صنعت شهر بازی جسارت زیادی میطلبد: ترن های هوایی همانطور که بالا میروند، پایین هم میآیند.
ولی پارک چاوی لند در شهر کردنشین سلیمانیه عراق در ایجاد تعادل میان ریسک و پاداش با چالش ویژهای مواجه است.
از یک سو در صنعت گردشگری عراق – دست کم فعلاً - رقابت چندانی در زمینه امکانات تفریحی وجود ندارد.
از سوی دیگر، خشونت و هرج و مرج چند دهه گذشته هنوز خاطرهای زنده و دردناک است.
پیام ضبط شدهای که در هنگام ورود به این پارک میشنوید این موضوع را به شما یادآوری میکند: آوردن اسلحه به پارک ممنوع است.
ولی با این حال چاوی لند دستاورد بزرگی است.
میدان اصلی اربیل
لامپ های نئون چرخ و فلک عظیم و ترن هوایی مرتفع پارک، در برابر پرده سیاه آسمان شب مانند سنگهای قیمتی در ویترین یک جواهرفروشی خودنمایی میکند.
پناهگاهی برای آرامش
عراقی ها از شهرهای جنوبی مانند بغداد و بصره به اینجا میآیند. منطقه کردنشین شمال عراق به آرامی برای خود، به عنوان مکانی امن تر و باثبات تر از بقیه کشور، شهرتی کسب کرده است.
رفتهرفته چنین به نظر میرسد که کردهای منطقه در خفا در تلاشند تا در اینجا یک دولت-ملت جدید برای خود تاسیس کنند و این چالشی است در برابر مرزها و سرحدات ترسیم شده توسط ابرقدرت ها در پایان جنگ جهانی اول.
حسن محمد درنر، مدیر اجرایی چاوی لند شکی در این باره ندارد. او با افتخار میگوید: "قسمت شمالی عراق... کردستان است. اینجا امن است – مردم برای تحصیل و تجارت به اینجا میآیند."
وقتی از او میپرسم که آیا به نظرش بقیه کشورهای جهان هم باید کردستان عراق را از نظر دیپلماتیک به رسمیت بشناسند، خیلی راحت میگوید: "بله، البته. و باید همین حالا این کار را بکنند."
درست است که خاورمیانه امروز در یک دوره جدید تحول قرار دارد، ولی این تحولات هنوز به مقیاس دوران معامله و ملت-سازی، مانند آنچه پس از جنگ جهانی اتفاق افتاد، نرسیده است.
کردها از آن معامله بازنده بیرون آمدند؛ به طور مشخص به این دلیل که توافق محرمانه بریتانیا و فرانسه برای تقسیم اراضی که موافقت نامه سایکس-پیکو نام گرفت، جایی برای یک دولت مستقل کرد در نظر نگرفته بود.
مناطق کردنشین بین سوریه، ترکیه، ایران و عراق تقسیم شده بود: بستر دیپلماتیکی نه چندان آسان برای در سر پروراندن رؤیای ممنوعه کشور شدن.
شکی نیست که هرج و مرج جاری در عراق امروز و ضعف دولت فدرال مستقر در بغداد، دست کم برای کردها، موقعیت مناسبی فراهم آورده تا به خودمختاری منطقه ای و آرام آرام به چیزی بیش از آن دست یابند.
هر موج از خشونت های فرقه ای در بقیه کشور – مانند بمب گذاریها این ضعف را بیشتر و عزم کردها را راسخ تر میکند.
'قواعد جدید'
سولی اوزل، کارشناس علوم سیاسی ترک، نظرش را درباره اهمیت این دوره در خاورمیانه ارائه میکند.
پرچم جدید کردستان عراق نشان از آیندهای روشنتر برای کردها دارد
او میگوید: "به هر حال آنها عملاً در شمال عراق حکومت مستقل خود را دارند و احتمالاً در سوریه هم نوعی منطقه خودمختار بدست خواهد آورد. برای همین کردها به عنوان یک ملت دوباره در صحنه جهانی سر برآورده اند. آنها خودشان برای لغو سایکس-پیکو دست به کار شدهاند."
در این صحنه سیاسی متغیر به نظر میرسد که همه در حال یاد گرفتن قواعد جدید بازی هستند.
به عنوان مثال ترکیه برای چند دهه برای سرکوب مقاومت کردها در داخل مرزهایش جنگید و در نوعی جنگ فرهنگی تلاش کرد تا استفاده از کلمه "کرد" را ممنوع کرده و "ترک های کوهنشین" را جانشین آن کند.
عملیات نظامی ترکیه در گذشته شامل ورود به خاک عراق هم میشد و ترکیه این همسایه جنوبی را متهم میکرد که پیکارجویان کرد را در خود پناه میدهد.
ولی ترکیه مهمترین شریک تجاری کردستان عراق هم هست: نفت و گاز آن را میخرد و شدیداً در صنعت ساخت و ساز شکوفا شده آن سرمایهگذاری میکند.
این رابطه (فعلاً) جواب میدهد، چرا که هر طرف چیزی دارد که طرف دیگر به آن احتیاج دارد.
ولی قطعاً تنشی نیز در پس این رابطه وجود دارد.
کردستان متحد؟
بسیاری از کردها هنوز آرزوی یک وطن را دارند که مردم کردِ ترکیه، سوریه، ایران و همچنین عراق را متحد سازد – ولی آنها آنقدر عملگرا هستند که این را تنها در حد یک رؤیا در دوردست به حساب بیاورند.
حمایت ترکیه تنها تا زمانی ادامه خواهد داشت که تلاشها برای کشورسازی مشخصاً به کردستان عراق محدود باشد.
دولت منطقه ای مستقر در اربیل، ورق هایش را با مهارت زیادی بازی میکند.
هیمن هورامی از اعضای بزرگترین حزب سیاسی کشور، حزب دموکرات کردستان، میگوید که مسأله اصلی ایجاد تعادل بین آرزوهای سیاسی بلندمدت و واقعیتهای دیپلماتیک کنونی است.
او میگوید: "از هر فرد کرد که بپرسید آیا خواهان یک کردستان مستقل است یا نه، پاسخش قطعاً مثبت خواهد بود. ولی استراتژی کردستان این است که هدف خود را در مسیری صلح آمیز پیگیری کند. ما نمیخواهیم به علت فروپاشی عراق بدل شویم."
لازم نیست شما یک نابغه سیاسی باشید تا بفهمید که گفته او این امکان را نفی نمیکند که آنها از فروپاشی عراق به علل دیگر خرسند شوند.
پالایشگاه اربیل – منبع درآمد مهمی برای کردستان عراق
فعلاً به نظر میرسد که کردستان عراق معتقد است که میتواند در راستای ایجاد یک دولت-ملت جدید قدم بردارد، بدون آنکه رسماً اعلام کند که در حال ساخت یک کشور جدید است.
آنها از همسایه شان سوریه پناهنده (اکثراً کرد) می پذیرند، پرچم، سرود ملی و نیروهای مسلح خودشان را و از همه مهمتر منابع نفتی دارند.
خط لوله جدیدی برای رساندن نفت کردستان به ترکیه در دست احداث است. با این حال برای یک ناظر خارجی تشخیص این موضوع محال است که آیا این یک پروژه مشترک با بقیه عراق خواهد بود یا خط لوله مستقلی که نفت را مستقیماً به ترکیه و پول را مستقیماً به اربیل برساند.
با این حال تکلیف مشخص است؛ واضح است که در کردستان عراق آرزوی دیرینه کشور شدن جان جدیدی یافته است.
ولی این رؤیایی است که در منطقه ای خطرناک و در زمانی چالش برانگیز در پی تبدیل به واقعیت است.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید