یاد مصدق
او دم یار است و از دلدار دور
گرمی جان است و از انظار دور
چون شفق بود و درخشید و دمید
حال بر اوج است و از گلزار دور
فرش جانش جوهر فریاد ما است
قرص درمان است و از بیمار دور
تا دمش جاری است در نای زمان
پند تاریخ است و از دیدار دور
بر زبانش ، حرف استقلال و داد
آسمان جانش از اغیار دور
رنج بر کامش هزاران بوسه زد
گشت او از ما و ما از یار دور
راه استقلال را هموار کرد
ره نمودش تا شود از خار دور
زنده شد این باغ دور از باغبان
یاد او این جا و او بسیار دور
داریوش لعل ریاحی
۱۴ اسفند ۱۳۹۰
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
کیانوش توکلی
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید