رفتن به محتوای اصلی

فرخنده گل، خاکستر بهار

فرخنده گل، خاکستر بهار
 
 
 
 
کرمهای لجنزار در هم لولیدند
سنگها ها رنگ خون گرفت
گلی سنگسار شد.
*
جنون زبانه کشید
گلها همه «فرخنده» شد
بهاردرخون نشست.

خروشید دریای جنون
خاکستری برجای ماند
 فرخنده نام.
*
پسرکی
با قلب کودکانه اش 
روی برتافت ازدیوانگان.
*
جاوانه شد گل
با سنگ و آتش
در تاریخ افغان.
*
حکومت لجن
 پلیس لجن
حیات کرمهای لجنزار.
*
تا دنیا دنیاست
تا بشر هست
ننگتان باد! عارتان باد!

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید