روزگاری آن را با آبادان و اروند، کارون و ساحلش و خون گرمی و مهمان نوازی مردمش میشناختند ولی حالا وقتی اسمش را میشنویم ناخودآگاه یاد گردوخاک، تنگی نفس، قطعی برق، محرومیت و البته نفت و پول نفت میافتیم. روزی لب کارون گُل بارون بود ولی حالا لب کارون گِل بارون شده است و این است قصه پر غصه خوزستان.
استان استراتژیکی که کم کم میرود تا خالی از سکنه شود، بی توجهی و بی مسئولیتی برخی باصطلاح مسئول ابتدا آسمانش را خاکی کرد ولی حال به مدد بی توجهی دولت تدبیر و امید علاوه بر گردوخاک، قطعی برق و آب و تلفن نیز نصیب مردمانش شده است. چند سالی است که رنگ آسمان خوزستان، آبی نیست خاکی ست.
در مدت چند سالی که گردوخاک هرچند روز یک بار میهمان خوزستان شده، هیچ مسئولی از اثرات این ریزگردها بر سلامتی مردم، آماری از میزان روبه رشد بیمارها، تاثیر مخرب ریزگردها برمحیط زیست سخن نگفت؛ اما مسئولان فوری آمار کاهش بشکههای نفت را اعلام میکنند. در هفته گذشته و بعد از گردوخاک اخیر و قطعی برق، مدیرعامل مناطق نفت خیز در گفتگو با فارس گفت: به دلیل گردوخاک اخیر و قطع برق تولید نفت خوزستان ۷۶۸ هزار بشکه کاهش پیدا کرد.
حدود ۱۲ سال است که وضع خوزستان روز به روز بدتر میشود، خانم ابتکار هم مشکلات را گردن داعش و عوامل تخیلی دیگر میاندازد و در این مدت به همایش و چند سخنرانی بسنده کرده است.
از افزایش بیماران سرطانی و تنفسی تا خسارت به کشاورزان
بحران گردوخاک باعث شده است که شهر اهواز از سوی سازمان بهداشت جهانی به عنوان یکی از آلوده ترین شهرهای جهان شناخته شود که باعث مشکلات تنفسی ساکنان این شهر شده است احتمال آلوده بودن این ریزگردها نگرانیهای گستردهای در مورد تأثیر این پدیده بر سلامت شهروندان به وجود آورده است.
سالانه حدود ۲۲ هزار نفر در استان خوزستان به دلیل مشکلات ناشی از آلودگی هوا و ریزگردها به بیمارستان و مراکز درمانی مراجعه میکنند. در برخی از روزهای سال میزان گردوغبار در آبادان ۲۲۵، اندیمشک ۱۲۷، سوسنگرد ۷۶۷، امیدیه ۶۵۴، بهبهان ۵۸۹، گتوند ۱۶۶ و شوش ۴۶۰ میکروگرم بر مترمکعب گزارش شده است، این در حالی است که میزان آلایندگی استاندارد ۱۵۰ تا ۲۵۰ میکروگرم بر مترمکعب است شدت ریز گردها در اهواز به اندازهای است که از نهایت قدرت سنجش آنالیزورهای سازمان محیط زیست ایران بیشتر است (بررسی پیامدهای اجتماعی و روانی پدیده ی گردوغبار، مریم رضایی، پژوهشگر اجتماعی)
گفته میشود آمار ابتلا سرطان در خوزستان با افزایش ۵ برابری همراه است. کاوه جاسب فوق تخصص خون و سرطان کودکان و رئیس پیشین بیمارستان شفا دراین باره میگوید: آمارها نشان میدهد که مراجعات جدید بیماران سرطانی بیمارستان شفا در سالهای ۷۵ تا ۹۱ پنج برابر افزایش داشته است، به طوری که تعداد بیماران از ۲۲۳ نفر در سال ۷۵ به ۹۹۸ نفر در سال ۹۱ رسیده.
این در حالی است که جمعیت خوزستان در این مدت حداکثر ۲۵ درصد رشد دارد. در روزهایی که پدیده گردوغبار در استان اتفاق افتاده یعنی در سالهای ۸۰ تا ۹۱، افزایش آلودگی هوا حدود ۸۰۰ درصد بوده است؛ بنابراین درصورتی که آلودگی هوا به عنوان یک شاخص آلودگی محیط زیست در نظر گرفته شود، میان افزایش تعداد بیماران سرطانی و تعداد روزهای وقوع پدیده گردوغبار میتوان به یک ارتباط منطقی و مستقیم رسید. (روزنامه جام جم)
بی توجهی مسئولین کشوری و انفعال مسئولان استانی
مسئولین کشوری علیرغم وعده وعیدهای فراوان تاکنون هیچ گونه اقدامی که منجر به بهبود وضعیت خوزستان شود انجام ندادهاند و وضعیت این استان از خاکی بودن به بی برقی و بی آبی رسیده است. نکته تأسف بار اینکه در جریان سفر اخیر وزیر نیرو به خوزستان، معاون وزیر نیرو بیان کرده است حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان برای نوسازی پستهای برق نیاز داریم و این در حالی است که وزیر نیرو اعلام کرده است فقط یک صد میلیارد تومان برای بهبود وضعیت تجهیزات برق تخصیص پیدا خواهد کرد.
مسئولین این استان نیز هیچ گونه برنامهای برای مقابله با بحران ندارند و در سردرگمی به سر میبرند و توان کنترل بحران را ندارند. بی تجربه گی در کنترل بحران، ضعف بسیار شدید در اطلاع رسانی درون استانی باعث شده است که مردم در وضعیت بسیار بد و ناامنی از لحاظ روحی و اجتماعی قرار بگیرند. اقدامات مسئولین این استان در مقابله با بحران را یک دانش آموز پایه ابتدایی انجام نمیدهد، وقتی افرادی بدون سابقه مشخص در مناصب این استان بکار گمارده شوند نتیجه بهتری عاید مردم این استان نمیشود.
حسین آخانی استاد دانشگاه تهران و فعال محیط زیست در گفتگوی با الف در مورد منشا گردوخاک خوزستان گفت: معمولاً هر دو منشا را داریم، بخشی از ریز گردها منشا خارجی دارد که عمدتاً از کشور عراق میآید و بخش قابل توجه دیگری هم منشا داخلی دارد که به دلیل خشک شدن تالابهای داخلی است حال بر حسب اینکه باد از کدام جهت بوزد، طوفان از چه جهتی بیاید، چه زمانی این پدیده اتفاق بیفتد میتواند نسبت داخلی و خارجی بودن گردوخاک را متفاوت بکند.
استاد دانشکده زیست شناسی دانشگاه تهران گفت: برای مثال گرد و خاکی که در ۱۹ بهمن سال ۹۳ اتفاق افتاد تماماً منشأ آن داخلی بود، گردوخاکهای اخیر خوزستان اکثراً منشأ داخلی دارند ولی بعضی مواقع ریز گردهایی که ارتفاع زیادی از سطح زمین دارند و در آسمان دیده میشوند اینها عمدتاً منشأ خارجی دارند. ریز گردهای داخلی خیلی خسارت شدیدتری نسبت به خارجی دارند و دلیل آن نیز این است که فاصله آن به محل زندگی مردم نزدیک است و حجم گرد و خاکی که در فضا پخش میشود خیلی زیادی است و خسارت آن غیر قابل تحمل.
آخانی در مورد اینکه آیا این گردوخاکهایی که منشا خارجی دارند حاوی اورانیوم هستند یا خیر گفت: این یک چیز کاملاً طبیعی است اگر خاکی از جای آلوده حرکت بکند، حالا چه منشأ آن عراق باشد و چه ایران یا هر جای دیگری احتمال اینکه آن آلودگی را با خود جابه جا کند وجود دارد، منتهی این مساله نیاز به تحقیق دارد، البته باید الودگی نفتی هم مدنظر داشت.
این فعال محیط زیست گفت: من در مورد خوزستان بسیار کار کردم، سال ۸۹ در هندیجان در حین کار با حجم بسیار بالایی از گردوخاکی که در اثر طوفان اتفاق افتاد مواجه شدم به طوری که در ساعت ۹ صبح آسمان آنجا کاملاً خاکی و تیره شد، همان موقع اخطارهایی را دادم و به مسئولان گفتم آدرس غلط ندهید، بخش قابل توجهی از گردوخاکها منشأ داخلی دارد.
وی عنوان کرد: منشأ داخلی هم به طور مشخص در استان خوزستان به دلیل سدسازی است، سدهایی که بر روی رودخانههایی که به سمت خوزستان میآیند ساخته شده عملاً تالابهای منطقه را خشک کرده، بخش عمدهای از تالابهای شادگان خشک شده است، تالاب هور العظیم خشک شده و اینها عامل اصلی گرد و خاک هستند. راهی هم وجود ندارد جز اینکه نگاه مهندسی در کشور ما از آب برداشته شود، آب باید نگاه اکولوژیک داشته باشد. این مشکلی است که ما داریم.
به بهبود وضعیت خوزستان با این مسئولان خوشبین نیستم
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا خوزستان با توجه به نوع اقدامات کنونی مسئولین وضعیتاش بهبود مییابد یا نه گفت: من حقیقتاً خوش بین نیستم که وضع خوزستان بهتر شود. علت آن نیز این است که وقتی شما یک سدی را میسازید برای این سد منافعی تعریف میکنید. مثلاً آب آن را به شهر منتقل میکنید، یا به کشاورزان میدهید و پولی میگیرید. معمولاً وزارت نیرو به شدت در مقابل برداشتن این سدها مقاومت میکند و یا اینکه حق آبههای زیست محیطی را آن طوری که شایسته است نمیدهد. نکته دوم این است که حتی دادن حق آبه مهندسی شده دردی از خوزستان درمان نمیکند. علت آن نیز این است که اصولاً تمام تالابهای ایران اینها پایان حوضههای آب ریز هستند. بقای اینها در اثر سیلابهای زمستانی است.
آخانی افزود: سیلاب پدیده بدی نیست سیلاب جزئی از ویژگی طبیعتی کشور ماست، این سیلابها وقتی به حجم زیاد میسند باعث حذف شوری میشوند و به یک باره آن تالاب را پر میکنند و هم برای دشتی مثل خوزستان سود مهمتری دارد به دلیل اینکه این رسوبات زیادی که میآورند بسیار غنی هستند. سیلاب بلا نیست آن چیزی که بلا است این است که در مسیر سیلابهای شهرسازی و ساختمان سازی بکنیم.
سازمان محیط زیست قدرت ندارد
وی در مورد اینکه آیا دوای درد خوزستان مالچ پاشی است گفت: من به عنوان یک اکولوژیست مالچ پاشی را اصلا تایید نمیکنم، این ریزگردها از تپههای ماسهای نمیآیند این ریزگردها در بستر تالابها هستند. مالچ پاشی غیر علمی ترین و غیر منطقی ترین گفته است که اگر کسی بگوید میخواهم کفت تالاب شادگان را مالچ بپاشم.
وی گفت: باید بگویم که مشکل خوزستان هیچ ارتباطی به ابتکار و محیط زیست ندارد، سازمان محیط زیست اصلا قدرتی برای جلوگیری از سدسازی و خشک کردن تالاب برای استخراج نفت ندارد، سازمان محیط زیست سازمانی ضعیف است، چه خانم ابتکار رئیس آن باشد چه هر شخص دیگری.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید