رفتن به محتوای اصلی

گام در بیراهه بسوی صفر

گام در بیراهه بسوی صفر
 
رژیم ایران فقط راه میرود, بی هدف, بی برنامه, از این ستون به آن ستون, فقط میرود بدون آنکه مقصدی داشته باشد. مدیریتش زیر صفر است, مقبولیتش نزدیک به صفر است, جایگاه مردمیش نزدیک به صفر است. در تمام طول ۴۳ سال حیاتش تاکنون فقط بدنبال خرید زمان بوده بدون آنکه هدفی و برنامه ای داشته باشد, هر صبح از خواب برخاسته و به موعظه میپردازد و روبات های تکبیر گوی در اطرافش او را شاد میکنند و به او شخصیت کاذب میدهند و او هم آن تکبیر گویان را مردم مینامد و راضی به بستر میرود تا صبح روز بعد.
در آستانه انقلاب ذخایر ارزی ایران رقم قابل توجهی بود و در طول ده سال پس از انقلاب نیز بلیونها دلار در آمد ارزی داشتیم که همه آنها یا صرف هزینه های آرمان گرایانه صدور انقلاب و ایدئولوژی گردید بدون آنکه انقلاب حتی به یک متر فراتر از مرزهای کشور صادر شود, و یا بخش عمده ای از درآمد ارزی کشور به جیب مفلسان و مفسدان حکومتی و ایل و تبارشان رفت و خرج همه چیز شد بجز ساختار زیر بنائی امور کشور در جهت توسعه صنعتی, کشاورزی و نهایتا اقتصادی و ایجاد و گسترش بازار کار که امروز بتواند خیل عظیم جوانان از دانشگاه در آمده کشور و سایر بیکاران را به اشتغال در آورد. حال پس از چهار دهه نتیجه مدیریت درخشان سران جمهوری اسلامی منجر به ورشکستگی اقتصادی کشور, افزایش بیکاری و نا امنی, سرکوب نخبگان جامعه و فرار مغزها گردید چرا که رهبران و دولتمردان رژیم اسلامی بر این باور بودند و هستند که مدیریت یعنی فقط دستور دادن است و با نشستن لب گود و گفتن لنگش کن همه کارها حل میشود. لذا بر اساس همین باور هرگز نخبگان کشور را به بازی نگرفتند و آنها را به حاشیه راندند, و از آنجائیکه روحانیت که تمام آینده نگریش از منبر تا انتهای شبستان مسجد فراتر نمیرود و نیز هیچ یک از دست اندرکاران رژیم هم که بینش علمی و کافی برای آینده نگری نداشته و ندارند و تنها بدنبال پر کردن جیبشان هستند پستهای کلیدی کشور را در دست گرفته و مجموعا با هم کلیه ارکان کشور را فلج کرده و به بن بست رسانیده اند.
اکنون پس از گذشت ۴۳ سال از عمر رژیم و رویارویی با مشکلات عدیده اقتصادی که ناشی از عملکرد اشتباه و ناشیانه دولتمردانش است که همه تخصصشان فقط در منبر نشینی بوده و یکی پس از دیگری بر مسند ریاست نشسته و شرایط کلی کشور را بدتر و بدتر کرده اند همچنان حاضر نیست دست از انحصارگرایی برداشته و راه مدیریت کشور را بروی نخبگان و حتی نیمه نخبگان در خط خودش را هم باز کند تا هم خود و هم کشور را از این بن بست خطرناک و ویران کننده رهایی بخشد. از طرفی رژیم هیچ انتقادی را نیز بر نمیتابد و با به حاشیه راندن و زندانی کردن مخالفین داخلی که اکثرأ تنها خواستار اصلاح سیستم مدیریت کشور در چهارچوب خود رژیم هستند هر روز خود را بیشتر و بیشتر به چالش میکشد و مشکلات را پیچیده تر میکند. همچنین میلیتاریزه کردن مدیریت کشور نیز راه به جایی نخواهد برد و ممکنست تنها قدرت سرکوب رژیم را افزایش دهد ولی پس از هر سرکوب, آش همان و کاسه همان خواهد بود و شاید تنها کمی بیشتر به رژیم زمان بدهد اما موجب تخریب بیشتری در تمام زمینه های اقتصادی و اجتماعی شده و سرانجام فاجعه بار تری را در پی خواهد داشت که نهایتا هم رژیم و هم کشور را به سقوط مطلق میکشاند.
امروز رژیم اسلامی ایران با بستن در ها بروی همه, همانند یک زامبی فقط در بیراهه بسوی صفر میرود, آنقدر میرود تا جان و توانش تمام شود و در خاک فرو رود.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
منبع:
فیسبوک نویسنده

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید