رفتن به محتوای اصلی

براي همه ما آنچه كه اولويت دارد و از هر چيزي مهم تر است منافع ملت آذربايجان جنوبي و تركـان ايـران است و نوع حكـومت ، در درجـه بعدي قرار دارد . يعني بايد سنجيد كه با كدام نوع حكومت ، منافع ملت آذربايجان بصورت حداكثري تامين مي شود و سپس براي آن برنامه ريزي و اقدام كرد . البته از سناريوهاي ديگر هم نبايد غافل شد.
اقای« ب. بی نیاز» ....چکیده نقدش درست است ولی شیوه برخورد او بسیار پرخاشگرانه ؛ بگونه ای که بجای «نادری» ، امیر ممبینی را هدف قرار می دهد و این نکته ناشی از روان پریشی بخشی از اپوزیسیون رزیم است که« مد» شده که بجای« شکنجه گر» ، «شکنجه شونده» را هدف قرار دهد ویه نظر من یکی از دلایل ناکامی اپوزیسیون ایران همین حضور چشمگیر روان پریشان در جنبش سیاسی ایران است . از سوی دیگر کاملا روشن است که جمهوری اسلامی در سی و دو سال گذشته ، ابتدا سازمانها و احزاب سیاسی مخالف را بشدت سرکوب کرده و سپس ...
آن چه در بستر کنش گری در حوزۀ زنان، در شرق به ویژه در کشورهای اسلامیِ با شهروندان مسلمان و نیز در ایران، روی می دهد با توجه به تفاوت های فرهنگی و هم چنین ساختار دموکراسی متفاوتِ جوامع شرقی/ اسلامی با جوامع غربی/ مسیحی، چیزی فراتر از «جنبش» است. جنبش ها معمولا در جوامعی روی می دهند که شهروندان آن، بی توجه به جنس و جنسیت ، رنگ، نژاد، زبان، دین و...
باز، پوکه از نخاع ِ نفربر گذشت زیرزمین
بوسه در هوای ضدّهوایی حرام شد
جمهوری ام کروکی ِ کهریزک است و کوچه ای که نقش اول داشت را
کبّاده و کِراک،کشته ست!
محسن رضایی قبلا ادعا کرده بود که این امریکا جهانخوار ،احمد پسر اول ایشان را دزدیده و به امریکا برده بود و حالا که در رابطه با فرار پسردوم او بنام علی رضایی به بریتانیا چه دارد بگوید؟! گفته می شود که علی .ر از اول تیر ماه سال جاری به بریتانیا رفته است. او قصد دارد «در پوشش ادامه تحصیل» در بریتانیا ماندگار شود. شايان ذکر است که علی رضایی از مدیران ارشد در دبیرخانه مجمع تشخیص بوده و به کلیه اسناد محرمانه و طبقه بندی شده این نهاد حکومتی دسترسی داشته است.
این نوشته درچند بخش و بیشتر از گفته ها، نوشته ها، و مصاحبه های بختیار، به اضافه ی یادداشت های یکی از دوستانش درباره ی وی گردآوری گردیده، وهمان به كه داوری بتاریخ بسپاریم، چشم امید به نسل جوان و آیندگان است، كه بخوانند و بدانند، آگاهانه راه مبارزه رهائی بخش در پیش گیرند، باشد كه ایران در سوگ نشسته و گرفتار بلای خانمانسوز خودكامگی ولایت فقیهی را به آزادی برسانند.
در حالیکه حدود هشت ماه به انتخابات مجلس نهم جمهوری اسلامی مانده است، مبارزات انتخاباتی جناح های حکومتی از جمله با استعفای تعداد زيادی از مقامات دولتی آغاز شده است. اکنون با وجود سرکوب های شدید چند دهه حکومت جمهوری اسلامی و همچنين به دنبال کودتای انتخاباتی بزرگ ۲۲ خرداد ۱۳۸۸، تعداد کثیری از کاندیداهای بالقوه مجلس، یا در زندان های جمهوری اسلامی به سر می برند و يا خارج از زندان با وثیقه های سنگین، امکان فعالیت های سیاسی شان به شدت محدود شده است و...
در شرایط موجود، مساله مهم این است که رهبران و پیشروان جنبش های اجتماعی آزادی خواه، عدالت جو و سوسیالیست این است که سازمان دهی مردمی را در سطح سراسری در راس اولیت های خود قرار دهند. از هر تریبون و امکان تبلیغی - سیاسی، آن شعارها و خواست هایی را مطرح کنند که شامل حال اکثریت مردم باشد تا از قدرت بسیج مردمی بیش تر برخوردار گردد. تاکید به صف مستقل و متشکل و متحد سیاسی - طبقاتی کارگران و محرومان جامعه و هم چنین مبارزه علیه کلیت حکومت اسلامی، امری بس مهم است.
متن انگلیسی زير درباره وضعیت ناگوار حشمت الله طبرزدی، روزنامه نگار و فعال سیاسی دربند که تنها به دلیل محکومیت جنایت حاکمیت در به خاک و خون کشیدن مردم بی گناه در روز عاشورا به 9 سال حبس محکوم شده. کسی که هرگز حاضر نشد از حاکمان عذر خواهد تا رهایش کنند. امروز جانش در خطر است. قلبش بیمار شده. بر ماست که حامیش باشیم و نگذاریم ناامیدی و رنج بر او غلبه کند. با فرستادن این متن به سازمان ها و نهادهای بین المللی و نیز دستگاه قضایی می توانیم هر چند ناچیز، یاریش کنیم.
«جنبش ضدشاه» (برخلاف جنبش مشروطه و جنبش سبز) یک جنبش مدنی با خواسته های دموکراتیک نبود بلکه یک جنبش ایدئولوژیک بود که سرانجام به انقلاب 57 منتهی شد و در این انقلاب آن بخش از نیروهای سیاسی درون این جنبش که نفوذ بیشتر و مقبولیت گسترده تری در جامعه داشتند (هواداران اسلام سیاسی) روی کار آمدند. در جنبش ضدشاه، یکی از رویکردهای مهم (اما اعلام نشده و زیرپوستی)، ضدیت با «زنان مدرن و متجدد» بود. در واقع تیر حمله این جنبش برای هدف قرار دادن «امپریالیسم و غرب» از قلب «زن مدرن» گذر می کرد...