رفتن به محتوای اصلی

اقوام ایرانی و همه ملت ایران نیازمند مردانی ملی و سر سپرده میهنند که همراه با مردم و در جهت مردم گام برداشته اعتلای ایران و اسایش ایرانی را با ایجاد جمهوری ملی بدون یک کلمه کم یا زیاد عزم کرده هدف داشته باشند.
«سرنوشت کشور ما امروز در گرو نتیجه مسابقه میان انتخابات آزاد و فروپاشی است. یا انتخابات آزاد زودتر به ایران می رسد و از فروپاشی جلوگیری می کند، و یا پس از فروپاشی، به ناچار باید به گرد همان پروسه «انتخابات آزاد»، آشتی ملی به وجود آورد و کشور را از درون خرابه های فروپاشی بیرون کشید.»
انتظار می رود بخش های دیگر مردم نیز، امروز و فردا به جمع آنانی که ضمن اعتراض حق خواهانه خود از پرداخت قبض گاز سر باز زده اند، بپیوندند. اگر این اعتراضات ابعاد گسترده تر و عمومی تری بخود بگیرند و سراسری و عمومی شوند و فراتر از گاز، تا نپرداختن بهای قبوض آب و برق هم گسترش یابند بی شک، سران و مقامات حکومت را به عقب نشینی های جدی وادار خواهند کرد.
کوششی برای رفع ابهامات برای دوستانی که از طریق ایمیل، تلفن و حتی نامه بنده را مورد خطاب قرار داده و سئوالاتی درباره اعلام موجودیت کنگره دموکراسی خواهان سبز ایران مطرح نموده بودند.
بنا به آمار درسال 2006 ایران دربین 20 کشور دارای بیشترین اقلیت، رتبه 20 را احراز کرد. در سال 2007 این رتبه از 20 به رتبه پنجم ارتقا یافت و این نشان‌گر اوج‌گیری میزان تهدیدهای متعدد اقلیت‌ها‌ی قومی در این کشور است که توانسته است از موقعیت اقلیت‌های تحت ستم در کشورهایی نظیر ترکیه، لبنان، تایلند، اسراییل، رواندا، اتیوپی، افغانستان و حتا عراق نیز پیشی گیرد.
در مقالات بی شماری که درباب تحلیل وضعیت سیاسی ایران می خوانیم، شاخصه بخش چشمگیری از این مقالات کلیدواژه «فروپاشی»، «آغاز فروپاشی»، «در آستانه فروپاشی» است. و گویی گذار به دمکراسی نخست باید به معنای نفی کامل و سقوط محض این رژیم باشد. این نظریه ها مبتنی بر نظریه «گسست» هستند. آن چه در زیر آمده است بر مبنای نظریه «تداوم» است. یعنی گذار به پروژه دمکراسی و رژیم دمکراسی به طور الزامی یا منطقی به معنای این نیست که نخست باید این رژیم سرنگون شود، تا سپس به دموکراسی برسیم.
ایران زمین وطن ما ایرانیان ، در طول تاریخ ، بکرات مورد تهاجمات واشغال بیگانگان گشته است ، وهر ایرانی آشنا به تاریخ وطن اش ،عمق صدمات انسانی ، معنوی و مادی و فرهنگی این تهاجمات را می داند . امٌا صدمات ایکه یک مشت آخوند روضه خوان بی وطن و بدون عرق ملی ،دنیا پرست تشنه قدرت و ثروت ، نا آگاه از مسائل سیاسی ، در ابعاد جهانی و منطقه ای ،و حتی نا آگاه از مسائل داخلی ،به ملت و مملکت ایران در طول 32 سال حاکمیت نحس خود وارد آورده آورده اند ، کمتر از فتنه مغول نیست .
در آستانه یک مه-روز جهانی کارگر- برخی از شهرهای صنعتی ایران میزبان تجمعات اعتراضی و اعتصابات گسترده کارگران بوده است.