رفتن به محتوای اصلی

فکر می کنم که شما نظرات آقای زاراتسین در مورد خطرات اقتصادی ترکها و عربهای مهاجر برای آلمان را به درستی درک نکرده اید و در ضمن نمی خواهید تفاوت بین آلمان و ایران و حضور ترکها و عربها در آلمان و حضور به قول شما ترک تباران و عرب تباران در ایران را بفهمید. همچنین حدس می زنم منظور شما از پشتوانه علمی نظراتتان هم فاکتهایی است که آقای زاراتسین از خبرهای برخی مجلات در مورد تفاوت ژنهای یهودیان و.. آورده و بعدا در مصاحبه هایش سعی در توجیه آنها کرده است. به هر حال، مرغ شما فقط یک پا دارد، آنهم پایی شکسته!
من واقعا درک نمی کنم که اصرار من و دیگر کامنت گذاران بر شفاف گذاری چه ربطی به تحمیل خودسانسوری به سایت ایران گلوبال دارد؟! شما یا واقعا متوجه مفهوم سؤال من در رابطه با مسئولیت خودتان (انتساب ویران سازی ایران با رضاشاه) نمی شوید، یا می شوید و می خواهید با استفاده از ترفندهای کهنه برایران بلوک سوسیالیستی خاک در چشم خوانندگان بپاشید. دوست عزیز! باور کنید هر کس از شما سند و مدرک بخواهد سلطنت طلب نیست (و تازه اگر هم باشد کارش جرم نیست).
زیباکلام در گفت وگو با دی نا ادامه داده است:من فکر می کنم که شاید از ابتدا هم تقسیم بندی احمدی نژاد به عنوان یک اصولگرا تقسیمی بندی درستی نبود. شاید درست تر این است که بگوییم احمدی نژاد مسافر اتومبیل اصولگرایی بود. در یک مقطعی سوار آن شد بدون اینکه وابستگی عمیق و ریشه داری به اصولگرایی داشته باشد. اصولگرا به نظر من یعنی احمد توکلی، عماد افروغ، ایت الله مهدوی کنی، ایت الله جوادی املی، حسین الله کرم، حبیب الله عسکر اولادی، عباس شیبانی، سردار رحیم صفوی، آیت الله امینی در قم ، علی مطهری ...
در مصاحبه با یک روزنامه آلمانی اوضاع ایران را به آتش زیر خاکستری تشبیه کرد که هر لحظه ممکن است شعله‌ور شود. وی گفت که دولت پشتیبانان خود را به دلیل مشکلات اقتصادی از دست می‌دهد و به خشونت ‌بیشتر متوسل می‌شود.
از آنجا که طی اعتراضات سوریه شعار «نه حزب الله نه ایران» داده شده و احتمالاً بزودی معلوم می‌شود که به همین مناسبت یک پیروزی وحشتناک نصیب ما گردیده است خودمان خبر نداریم لذا شورای نگهبان راه سبز که هنوز در مخفیگاه است و هیچکدام‌شان قرار نیست اسم داشته باشند ولی خدائیش حمزه پسر خوبی است طبق روال سفره باز شد و سر و کله‌اش پیدا شد و طی اطلاعیه‌ای که به امضاء هیچکس نرسید...
...تسلط به زبان انگلیسی، به بهروزدهقانی امکان داد تا با ادبیات انقلابی جهان آشنا شود. او با ترجمه آثار بعضی از نویسندگان و شعرای مترقی و مردمی جهان، آنها را به مردم و جامعه روشنفکری ایران معرفی نمود. از جمله، اين بهروزدهقانی بود که اولین بار لنگستون هیوز، شاعر و قصه گوی سیاه را به جامعه روسنفکری ایران شناساند. بهروزدهقانی با علاقه و عشقی که به مردم ستم دیده ی ایران و جهان داشت و درد مشترک آنها و ملت ایران را به خوبی درک میکرد، نویسندگان و شعرائی را که از عمیق ترین دردهای مردم سخن گفته...
درج فیلمی که بر اساس کتابی به قلم مجد تحت عنوان « بريتانيا و رضا شاه: غارت ايران» موجب واکنش های متفاوت کاربران و کامنت نویسان ایران گلوبال شد . آنان تناقصاتی را به ویژه در متن فیلم طرح کردند که در واقع نویسنده کتاب می بایست پاسخگوی آن باشد . اینجانب دسترسی به نویسنده کتاب را ندارم و لی ،گفتگوي ایشان با عبدالله شهبازي با با عنوان «اسناد علني شده دولت آمريکا، تاريخ پهلوي و لابي سانسور- بايکوت در تاريخنگاري معاصر ايران » که حاوی پاسخ هایی است که می تواند...
درحقیقت جمهوری اسلامی بنا به آیات مؤکد قرآن مجید، حتا حق زندگی به پیروان آئین های به رسمیت شناخته نشده را نمی دهد، اگر بهمان زندگی دوگانه، مانند پدران خود ادامه ندهند. در صورتی که جوانی یارسانی یا بهائی نخواهد دروغ بگوید و صراحتا خودرا با آئین خود معرفی کند، نه اینکه در هیچ جائی کار دولتی به او نمی دهند و مورد توهین و تهدید قرار می گیرد، بلکه از دانشگاه و یامؤسسات آموزشی حرفه ای اخراجش می کنند، اگر باز هم سکوت نکند و یا دروغ نگوید...
دایره نفوذ رسانه‌های جدید، گسترده‌تر از آن است که با اینگونه اقدامات بتوان مانع دسترسی مردم به این رسانه‌ها شد و اقدامات مقطعی و سخت‌افزاری نیز نه تنها نتیجه‌ای ندارد، که موجب اثرات منفی‌تری هم خواهد شد. و این وضعیت خطرناکی است که جامعه ما با آن روبروست رویداد‌ها ممکن است دفعتاً و در زمان معینی رخ دهند، مثل سونامی و زلزله ویرانگر اخیر در ژاپن، ولی ممکن است که زمان مشخصی را برای رویداد نتوان ذکر کرد، و بجای یک اتفاق مشخص با یک روند و فرآیند مواجه باشیم.
من از کسی تنفر داشتم که دستور قتل میرزاده عشقی را داده بود و فرمان مرگ فرخی یزدی را در زندان صادر کرده و قاتل تفنگچی برای ترور ملک الشعراء بهار به مجلس فرستاده بوده است. بنابر این هیچ ازاو دل خوشی نداشته ام. اما به هرحال اندکی تعمق و مطالعه در تاریخ ایران و به ویژه پس از حادثات بهمن 57 ودیدن سلطه دهشتنامک روحانیت متحجر و تسلط افکار و موهومات ویرانگر و مخرب مذهبی های درسخوانده اما قشری و خشگ اندیش مکلا ،نظرم در باره رضا شاه تا حدودی تغییر یافته است...