رفتن به محتوای اصلی

اینکه آدمیان حق دارند در خلوت خود به هر دین و آیینی که می‌پسندند باشند، به معنای آن نیست که حق دارند دین و آیین خود را در عرصۀ عمومی جامعه نیز بر همگان زورآور کنند و یا ادارۀ امر عمومی را حق ویژۀ خود بدانند. دین امر خصوصی و شخصی انسان‌هاست، مسئله‌ای است وجدانی و رابطه‌ایست که فرد، در صورت داشتن اعتقاد، می‌تواند با خدای خود داشته باشد. امّا زمانی که دین از این چهارچوب بیرون آمده و می‌خواهد زندگی اجتماعی مردم را به زیر سلطۀ خود درآورد، باید آن را به جایگاه اصلی خود که همانا حوزۀ وجدانی آدمی است...
تعداد انگشت شماری که خود را به جنبش های اتنیکی منتسب و یا مرتبط نموده اند، از جنبش سبز طلبکار شده اند و با شیوه های باج خواهی ادعا نموده اند که مثلا تبریز یا دیگر مناطق قومی با جنبش سبز همراه نبوده اند چون مثلا ً جنبش سبز مشخصا ً شعار فدرالیسم را مطرح نکرده ـ و مسائلی از این قبیل. واقعیت این است که شاید قریب به نیمی از آن چند میلیون جمعیتی که به خیابانهای تهران آمده بودند اصالتا ً تــرک آذری ساکن مرکز بودند.
در سالهای گذشته همه امکانات کشور در اختیار اتمی شدن کشور به خدمت گرفته شده است.دولت سپاهیان ونظامیان بر همه شالوده های اقتصادی پنجه افکنده اند تا نظام هرچه سریعتر به سلاح اتمی دست یابد
پاره ای از این هم فراتر رفته و از هاکرهای اینترنتی بعنوان چریکهای عصر جدید نام می برند. آسانژ را پاره ای با چه گوارا مقایسه می کنند. توسط سازمانهای حقوق بشری و امنستی بعنوان شاخص و نمونه ی خوبی بر علیه سانسور مشهور شده است.
اكنون بيش از يك‌سال از تاريخي مي‌گذرد كه شهر تهران به يك فاجعهٌ مداوم زيست‌محيطي دچار شده است، ولي رژيم قرون‌وسطايي آخوندي، به‌جز مشتي شعارهاي توخالي، هيچ كار جدي جهت مبارزه با آلودگي هواي تهران صورت نداده است.
در هیچ دوره ای از تاریخ ایران چون سه دهه گذشته، ایراندوستان و دگراندیشان میهن ما اینگونه مورد حذف فیزیکی و تهاجم معنوی قرار نگرفته اند و اگر جمهوری اسلامی را با ستیزه گری با انسان و جامعه مدرن بطور کلی و کینه توزی با ایران و ایرانیت بطور مشخص تعریف کنیم، راه خطائی نرقته ایم.
دیوانه وار اوراق این سه دهه را ورق می زنم، تمام خونین است. نابرابری در آن بیداد می كند. غولی به نام ستمگری روز به روز در این اوراق بزرگ و بزرگتر می شود تا آنجا كه از كتاب سی ساله بیرون می زند و از اینروست كه می توان پی برد چرا دیار ما را برای سلطه ی خویش كوچك می بیند.
نزدیک به صد روز از بازداشت نسرین ستوده ، وکیل مدافع حقوق بشر ، زنان و کودکان می گذرد. روایت صد روزه ی بازداشت او روایت دردناک و تاسف آوری است . صد روز در سلول انفرادی بدون یک روز مرخصی و یا برخورداری از امکانات بند عمومی، آن هم وقتی نیمی از آن روزها را در اعتصاب غذا باشی، حتا گفتن اش هم به این راحتی ها بر زبان جاری نمی شود.
ما اگر دوستدار ايران، معتقد به يکپارچگی آن، و مخالف تجزيه و از هم گسيختگی آن هستيم چاره ای نداريم جز اينکه هرچه زودتر دامن همت به کمر بسته و در برابر اين حکومت ايدئولوژی زده مابه ازا، بديل و آلترناتيوی مدرن و امروزی بوجود آوريم که بتواند جهان را، و بخصوص همسايگان ايران را، قانع کند که چارهء کارشان اضمحلال ايران و فروپاشی يکپارچگی آن نيست و ويرانهء دچار جنگ های داخلی شده ای در سراسر شمال خليج فارس هرگز منافع هيچکس را تأمين نمی کند.
هر مکتب روان درمانی یا روانکاوی به یک «دروغ و توهم« مضحکانه و برای کسب درآمد تبدیل میشود، وقتی که به بیمار یا فرد در بحران این احساس را بدهد که همه زندگی و عملش دست خود اوست و فقط بایستی درست عمل یا فکر بکند.این دروغ بویژه در «روانشناسی مثبت یا انگیزه درمانی» قوی است، در کنار قدرتهای مثبت این مکاتب. واقعیت موضوع این است که هر عمل و یا خطای ما در واقع جزوی و ثمره ی دهها فاکتور درونی، برونی و غیره است ، حاصل دهها اسامی دلالت مختلف است که چون بازی دومینو بهم پیوند خورده اند و یک حرکت و لحظه را بوجو