رفتن به محتوای اصلی

می‌گویند این بار دیگر قطعی است. شهلا جاهد را می‌خواهند سحرگاه چهارشنبه 10 آذر به دار بیاویزند. رسانه‌های وابسته به حکومت خبر را با شعف موذیانه‌ای پخش می‌کنند. رسانه‌های غیردولتی و مدافع حقوق بشر، از صدور یک حکم اعدام دیگر سخن می‌گویند. اما کمتر کسی از بی‌رحمی نهفته در حکم قصاص شهلا جاهد و بی‌عدالتی که در حق این زن روا شده، می‌گوید.
نسبت افراد در گیر در خشونت خانگی به کل پاسخگویان مورد مطالعه در شهر تبریز ، بر حسب مقیاس خشونت خانگی از اول زندگی مشترک تا کنون برابر 67.3 در صد است در حالی که این مقدار در سطح ملی برابر با 66.3 درصد است. به عبارت دیگر در حالی که در سطح ملی 66.3 درصد زنان مورد مطالعه در طول زندگی مشترک خود حداقل یک بار تجربه خشونت خانگی را دارند این مقدار (درصد ) برای زنان تبریز 67.3 درصد است آزمون تفاوت نسبت های مذکور حاکی از آن است که بین دو مقدار ( درصد ) مذکور تفاوت معنی داری وجود ندارد
در يک سال گذشته با گسترش جنبش سبز هر روز بيش از روز پيش رابطه جنبش مدنی و دولت مورد توجه فعالين مدنی ايران قرار گرفته است. در واقع در چند دهه گذشته اکثريت جنبش مدنی ايران کانون توجه خود را کسب مطالبات مدنی خود قرار داده بودند و نيازی به طرح موضوعات جنبش سياسی نمی ديدند. يعنی چه دولت آقای رفسنجانی بر سر کار بود، چه در دوران رياست جمهوری سيد محمد خاتمی و چه حتی در دوره اول رياست جمهوری محمود احمدی نژاد، جنبش مدنی خواستهای خود را کمابيش به يک شکل، بيان ميکرد.
یک جامعه شناس می‌گوید: 15سال است که در ایران در رابطه با خشونت علیه زنان تحیقیق می‌شود، اما متاسفانه هیچ اقدامی در هیچ زمینه‌ای برای کاهش خشونت علیه زنان نشده است، نه قوانین تغییر کرده‌اند، نه سازمان‌های حمایتی به وجود آمده و نه اقدامی در جهت آگاه سازی و حساس کردن مردم نسبت به پدیده خشونت علیه زنان انجام شده است
ده‌ها عضو «سازمان تبادل آزادی بیان» در بیانیه‌ای به مناسبت «روز جهانی رفع خشونت علیه زنان»، از دولتمردان ایران خواسته‌اند که روزنامه‌نگاران زن زندانی در ایران را آزاد کنند و از خشونت با آنان دست بردارند. این 44 عضو که از اعضای فعال در کارگروه جنسیتی این سازمان هستند، به مناسبت 25 نوامبر با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرده‌اند: ایران به دلیل رفتار فاجعه‌بار خود نسبت به زنان به‌ویژه زنان روزنامه‌نگار شهرت پیدا کرده است؛
بنظر شما ،آیا در ایران مشکل تبعیض ملی _ فرهنگی وجود دارد؟ و یا به عبارتی دیگر، آیا ما مشکلی بنام مسئله ملی _ قومی و اتنیکی _ فرهنگی در ایران داریم؟ اگر آری چگونه و اگر خیر چرا؟ 2_ ایا در صورت حاکم شدن ، یک حکومت دمکراتیک در ایران فردا و برقراری حقوق شهروندی در کشور؛ مشکلات اتینکی_ ملی ما قابل حل هستند؟اگر پاسختان منفی چرا؟ 3_ آیا تقسیمات کشوری بر اساس اقوام و مناطق اتنیکی و همچنین تدریس زبان مادری در مدارس کشور، می‌تواند قدمی در جهت حل مشکلات ملی_ قومی در ایران باشد؟....
داشتن قانون مترقی وحامی زحمتکشان،گسترش وتعمیق تامین اجتماعی،ریشه کن شدن فقرو محرومیت،امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه،فرصت وتوان کافی برای خودسازی معنوی وسیاسی واجتماعی ،شرکت فعال دررهبری کشور،جلوگیری ازسلطه اقتصادی بیگانه براقتصاد کشور(اصول قانون اساسی)،ازحقوق مسلم وقانونی ماست وخواستاراجرایی شدنش هستیم.
«مردم کرد عراق بشدت مذهبی شده اند و هویت کردی آنان کم رنگ و در مقابل هویت اسلامی پر رنگی بخود گرفته اند. در برخی مناطق کردها حتی کوکاکولا هم نمی نوشند .آنان هویت خودرا اسلامی می دانند . این تغییر هویت به دلیل کمک های مالی ایران و عربستان به گروهها و احزاب کرد مسلمان است . وضیعت اقتصادی کردستان عراق را خیلی خوب ارزیابی می کرد ولی متذکر می شد که به همان نسبت هم شکاف طبقاتی هم در کردستان عراق زیاد شده است...
در این پرسش ابهام هایی نهفته‌ است که‌ نیاز به‌ شکافتن دارد. ازجمله‌ گویی ایران از آغاز دارای سیستم بسیط و متمرکز بوده‌ و تقسیم قدرت (ایجاد سیستم فدرال)، سبب تجزیه‌ی کشور خواهد شد‌. در حالی که‌ سیستم حکومت پیشامدرن ایران، نوعی سیستم فدراتیو بوده‌ است(ممالک محروسه‌)، اما به‌جای‌ بازسازی آن نظام دیرپای، سیستم متمرکز و مشکل ساز کنونی ایجاد شده‌ است.در معرفی سیستم های فدرال مرسوم در جهان امروز، می توان گفت....
در ماه اکتبر سایت اینترنتی دانشگاه ملاردالن در سوئد به معرفی فعالیت های آکادمیک مهرداد درویش پور و گفتگو با او به عنوان پژوهشگر ماه پرداخته است. آنچه در زیر می خوانید ترجمه فارسی این گزارش. است.