رفتن به محتوای اصلی

دنیای غریبی شده است. یک روز در رسانه های گروهی جهان می شنویم یا مشاهده می کنیم که مثلا فلان جاسوس بیگانه بخاطر دسترسی به اسناد محرمانه طبقه بندی شده در یک کشور فرضی به محاکمه و زندان کشیده شده است اما روز دیگر...
آگاهان سیاسی در اورشلیم، امروز به دنبال افشای صدها هزار سند سیاست خارجی ایالات متحده گفتند: هیچ مطلبی که باعث ناراحتی اسرائیل باشد در این اسناد وجود ندارد و معلوم می شود که گفته های علنی اسرائیل با اظهارات پشت پرده تفاوت چندانی نداشته، ولی نگرانی کشورهای عرب از زیاده خواهی های جمهوری اسلامی ایران، در اسناد محرمانه بسیار قوی تر از اظهارات علنی سران آن کشورها بوده است.
قبل از اینکه نیروهای جبهه دموکراسی را تعریف بکنیم، فصل مشترک آنها را پیدا میکنیم. قبل از اینکه اهداف و برنامه های جبهه سوسیال دموکراسی و در ادامه آن جبهه سکولار دموکراسی را برای دوران عبور و تحول تعریف بکنیم، ائتلافهای سیاسی – ساختاری سکولار دموکراتیک بر محور اهداف و برنامه های تحول و عبور از نظام ولایی سپاهی را رادیکالیسم می نامیم و بصورتی سوبژکتیو به دنبال فصل مشترک فکری همه دست اندرکاران سیاسی بگردیم تا آنها را از نظر اخلاقی پایبند به برگزاری انتخابات آزاد نماییم.
باید از هر امکان ممکن، برای مقابله با خشونت استفاده شود. ابعاد این مبارزه می‌تواند از چهاردیواری منزل تا محل کار و تحصیل و به‌طور عموم در همه‌ی عرصه‌های اجتماعی بست و گسترش پیدا کند. تحقیر و توهین به زنان، تحقیر و توهین به همه‌ی بشریت است. بنابراین، باید مردان و فرزندان برابری‌طلب، نسبت به نقض حقوقی مادران و خواهران و همسران خود، عکس‌المعل مناسب و پیگیری لازم از خود نشان دهند و تا تحقق برابر حقوقی زنان با مردان با آنها همگام باشند.
این نوشته درآمدی است به بازخوانی فرایند سازمانیابی. اما چشم انداز اصلی این متن با روند سازمانیابی جوانان و دانشجویان ایرانی در جهت اعتراض به ساختار سرکوب در این کشور پیوسته است.
اگر همه مشکلات با عینک ملی‌گرایی نگریسته می‌شود، امکان تفاهم دموکراتیک وجود ندارد. از دید این طیف، مسئله غیرفارس ها برابر است با تجزیه و مرتبط با تقدس تمامیت اراضی کشور و… در حالی‌که دموکراسی ایجاب می‌کند که سخن طرف مقابل شنیده شود. غیرفارس ها در ایران مطالباتی دارند؛ این مطالبات باید شنیده شود و امکان طرح مطالبات اعطا شود. هر اندازه به حقوق و مطالبات پاسخ داده نشود، به همان میزان هم مطالبات بیشتر و رادیکال خواهد شد.
ترساندن ایرانیان از تجزیه ایران و دادن شعارهای تحقیر کنندهء دیگر باعث رشدِ فراگیرِ ناسیونالیسم ِایرانی در منطقه شده و هر روز عمیقتر خواهد شد، از سویی دیگر به وحدتِ ملّی ایراینان استحکام ویژه ای بخشیده است. ناسیونالیسم خود آگاه امروز ایرانیان در مقابل هیچ قدرتی زانو نخواهد زد و با چنگ دندان از خانهء مشترک ایران پاسداری خواهند داد، ایرانیان فقط در مقابل دمکراسی، منطق و شناخت، در مقابل پندار، گفتار، و کردار نیک. سر و گردن خم کرده اند و خم خواهند کرد.
سالهاست اندیشه ورزان سیاسی و اجتماعی فعال در حوزه های سیاسی چه بصورت متشکل در درون سازمانهای سیاسی و چه به صورت مستقل در ارائه راه حل مناسب به عنوان آلترناتیو رژیم جمهوری اسلامی پیشنهادات خود را در قالب برنامه‌های مختلفی‌ ارائه داده‌اند. اما متاسفانه در حوزه‌های نقد به اصلی‌ترین نقطه توجه کافی‌ ننموده و در شکل برنامهٔ گروهی متشکل حزبی ، سازمانی و فردی بدون تعمیم آن برنامه ها به عنوان یک راهکار عمومی در جا زده اند .
شايد امروز بتوان گفت که پيام سه دانشجوی 16 آذر از هر زمان ديگری به مقصد خود نزديک تر شده است که ديگر توضيح تاريخ اصل موضوع نيست. ديگر ما در دورانی زندگی می کنيم که سالها ست خود سلطنت طلبان در خارج در يادبود 16 آذر شرکت می کنند. امسال نيز بسياری از اسلامگرايانی که در سال گذشته در چنين روزهايی عزيزان خود را در جنبش سبز ايران از دست دادند، سوگوارند. در نتيجه فقط کشته شدگان سال گذشته را فقط برزگانی نظير فرزاد کمانگر تشکيل نمی دهند.
اولین دوختن لب توسط ایرانیان تا جایی که من حافظه ام یاری میکند از یونان توسط پناهجویی بنام حمید صادقی آغاز شد. این جنبش ادامه یافت و طی روزهای سخت و طاقت فرسا برای این پناهجویان اعتصابی و حامیانشان نهایتا دولت یونان را به واکنش در برابر افکار بین المللی ناچار کرد و در آخرین روزهای اوت 2010 به شش نفر از پناهجویان اعتصابی پناهندگی داده شد.