رفتن به محتوای اصلی

هر وقت که عرصه سیاسی و فشار بر حکومت ایران در عراق تنگ میشود، ناسیونالیستهای جدید ایران در حاکمیت، برای ترساندن بعضی از رجال سیاسی عراق مسئله غرامت پرداخت جنگ از سوی بغداد به ایران را مطرح میکیند، چیزی که از سوی اکثر سیاستمداران عراقی به یک جوک بیشتر شبیه است، البته نه برای فرار از غرامت بلکه برعکس، و از این منظر که این دولت ایران است که باید به بغداد غرامت پرداخت کند، چرا؟
جنبشهای هویت طلبی در ایران باز تاب تبعیضات گوناگون به ویژه ستم ملی هستند. و میخواهند به تبعیضات پایان دهند. در میان آنها از راست تا چب همه وجود دارند. در کل ماهیتشان ملی- دموکراتیک است ولی افراط گرایی و ناسیونالیسم کور در بین آنها خطریست که اهداف انسانیشان را تهدید میکند. این جنبشها نیاز به اصلاحات نظری دارند ، در این حالت میتوانند خواسته های عدالتخواهانه اقشار زحمتکش جامعه را تا حد لازم بازتاب دهند و از افتادن به دام استبداد و ناسیونالیسم کور مصون بمانند. آنها نباید خود را ایزوله کنند.
نسل جدید نسبت به نسل پیشین انتخاب‌های بیشتری را برای تداوم فعالیت‌های خود قائل است. مثلا چنانچه عرصه‌ی كار در داخل بر او تنگ شود شانس خود را در مكان‌ها و فضاهای دیگر امتحان می‌كند. شاید بتوان گفت به مدد وجود ارتباطات وسیع و تعامل با فرهنگ‌های دیگر نسل جدید جهان وطن‌تر است. اگر برای نسل گذشته عمل‌گرایی اهمیت داشت و مطالعات بیشتر در محدوده‌ی جزوه‌های معرفی شده حزبی و سازمانی بود، این نسل ترجیح می‌دهد خود را به ابزار دانش نظری هم مجهز كند.
کشور ما از سه دهه و خصوصا از یکسال گذشته عملا قدرت پاسداری از داده های مبتنی بر فرهنگ خویش را از دست داده است. از نظر اقتصاد سیاسی ( با فروش بازارکشور به چینی ها...) و ادامه و ترویج اقتصاد تزریقی قادر نبوده نرم و سخت افزار مناسب اقتصاد کشور را تولید کنیم. از نظر سیاسی ( تحت تاثیر آموزه های روسی...) در سطح جهانی منزوي شد یم، فراتر از آن به دلیل اتخاذ سیاست پرخاشگری و لوده گوئی روز به روز توانائی و نیروی متخصص خود را از دست داده ایم.
فنآوری هاي ارتباطي جديد و بزرگراه‏هاي اطلاعاتي آن، به ويژه اينترنت و ماهواره منجر به تحول در شدت و ميزان ارتباط انسان‏ها در اقصي نقاط جهان شده و تحولي كيفي در نحوه ارتباط انسان‏ها با يكديگر ايجاد کرده است. بدين معني كه امروزه با استفاده از اينترنت و باحضور در اين بزرگراه، امكان بهره‏گيري از انبوهي از اطلاعات در كمترين زمان ممكن و برقراري ارتباط گفتاري نوشتاري و ديداري با هزينه‏اي نسبتاً كم فراهم آمده است.
سیستم فدرال مثل بیشتر بحث هایی که در زمینه حقوق اقوام طرح است، مبحثی است که هنوز نه ابعاد و وجوه آن روشن شده است و نه به طریق اولی بومی شده است. اما مدتی است و بویژه پس از انقلاب بهمن که مثل یک نوشدارو برای حل مشکلات ما طرح می شود و البته اغلب اوقات با دلسوزی و به قصد یافتن بدیلی برای جدایی طلبی و تجزیه. اما این فرضیه فقط یک چالش سیاسی بدون برخورداری از پایه های محکم علمی و فنی بوجود آورده است زیرا...
سانسور، سانسور است چون آزادی بيان را مثله می کند و به قولی قتل عمد حقوق شهروندان است. فقط تفاوت سانسور با قبل از انقلاب در اين شده است که مقامات فعلی زحمت نردبان گذاشتن در ساعت ۳-۴ صبح برای بال رفتن از ديوار چاپخانه را به خود نمی دهند بلکه در وقت اداری و غير اداری پيک موتور سواری را می فرستند تا نامه سانسور را که هميشه بر بالای آن مهر محرمانه و سری حک شده است ، ابلاغ کنند و بعد از کدام مدير نشريه ای جرات سرپيچی از اين دستورات را دارد؟!
آرامش دوستدار: هیچ دینی به اندازه اسلام تمام‌خواه نیست. عینأ همین خصوصیت درونی است که دوام تاریخی اسلام را میسر کرده است. سرمایه‌داری یک سیستم ‏اقتصادی-اجتماعی تسخیر‌کننده است از طریق تولید نیاز‌های کاذب و وسایل رفع آن، و اسلام دینی است سرکوب‌کننده‌ی تمام نیاز‌های طبیعی انسان و ‏تنها دین تحمیق‌کننده‌ی او از طریق قهردرونی و بیرونی.‏
الان در سرتاسر دنیا هر حزب سیاسی که میخواهد روی کار بیاید، یا هر موسسه بزرگی که بخواهد بر بحران گذشته خویش غالب آمده و طرحی نو در افشاند، با شغار تغییر قدم جلو میگذارد. این شعار تغییر در عین حال که از نظر تبلیغاتی میتواند نقش فریب دهندگی خاصی روی افکار عمومی داشته باشد، در بعد مثبت و سازنده آن میتواند چند بعد داشته باشد، یکی تغییرات اصلاحی که بصورت اصلاحگرایی در ساختار موجود پیش برده میشود، دیگری بصورت تغییر با ویژگی آفریدن و یا نوزائی پدیده ها و...
زیر شاخه های اصولگرا به این نتیجه رسیده اند که اگر لاریجانی کماکان ریاست را به عهده بگیرد می توان از فروپاشی جمع اصولگرایان ممانعت کرد.