رفتن به محتوای اصلی

خانواده محمدصدیق کبودوند از وضعیت وخیم جسمانی او در زندان خبر می‌دهند. این فعال حقوق بشر تا به حال چندین بار در زندان دچار سکته مغزی و قلبی و ناراحتی‌های گوارشی شده اما مسئولان قضایی با مرخصی استعلاجی موافقت نمی‌کنند.به این گفتگو در وب سایت گوش دهید.
در این نوارها از مسایل بسیاری صحبت می شود هر چند که محتوای آن به لحاظ تئوریک _ سیاسی از سطح بسیار نازل برخوردار است اما نکته بسیار مهم در این نوارها ، واکنش منفی چریک های فدایی با نحوه و شکل تغییر ایئولوژی رهبری سازمان مجاهدین است . نگارنده این سطور که خود در سال 54 در ارتباط با سازمان چریکهای فدایی قرار داشته است ؛مباحث ان روزها را بخاطر می اورد که نحوه تغییر ایدئولوژی و تصاحب سازمان مجاهدین از سوی رهبران مارکسیست شده آن سازمان مورد تائید چریک ها ی فدایی نبوده است و حمید اشرف در این نوار...
بی شک فضای فعالیت سیاسی و مدنی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ تفاوت عمده ای با قبل از آن کرده است. به صورتی که روش ها و استراتژی های گذشته بعضا نه تنها در فضای فعلی کاربردی و راهگشا نیست که حتی می تواند بعضا به عنوان آفت نیز مطرح شود. بر این اساس است که ناظران، روشنفکران و فعالان سیاسی و دانشجویی همه و همه بر این باورند که کشتیبان را سیاستی دیگر باید. به این منظور و برای تدوین استراتژی های جدید فعالیت های مدنی و اجتماعی، خصوصا در حوزه دانشجویی، بایستی در گام نخست فضای فعلی و ابعاد و...
من در اینجا میخواهم با تعریف دو گونه کنش، آنها را از یکدیگر تفکیک کنم: کنش سیاسی و کنش مدنی. کنش و فعالیت سیاسی متعلق به گروه خاصی از افراد است که بدنبال بدست گرفتن قدرت در ساختار سیاسی یک کشور هستند. این کنش در ذات خود هیچ اشکالی ندارد و یقینا در هر جامعه ای نیاز است تا افراد خاصی که شایستگی و دانش لازم را دارند با استفاده از مکانیزمهای مشروع (تشکیل حزب، فعالیت سیاسی، مبارزه سیاسی یا انتخابات) برای در دست گرفتن اداره کشور تلاش کنند.
در مقابل دیدگاه جنسیتی فمینیستی، یک دیدگاه جنسیتی ضدفمینیستی نیز وجود دارد که بشدت فعال و مشغول نظریه پردازی است. بخش بزرگی ازاین جبهه مخالف،حوزه علمیه قم است که اکنون رشته مطالعات زنان نیز براه انداخته است. شاید کمتر کسی در میان ما به خودش زحمت دهد که به سایت حوزه علمیه قم سربزند و نوشته های آنان را در مورد زنان بخواند. اما جالب اینجاست که کسانی که در حوزه علمیه قم در این زمینه کار می کنند بیشتر نوشته های فمینیستی را از نظر گذرانده و در جهت خلاف آنها نظریه پردازی می کنند و...
در گفتگو با کورش زعیم (مندرج در ایران گلوبال)، از ملیت، قومیت و تجزیه‌ی عراق سخن به‌ میان آمده‌، زعیم در بخشی از دیدگاه‌هایش دمکراسی خواه‌ بوده‌ و قابل ستایش است، اما در بخش دیگر از دمکراسی فاصله‌ گرفته‌ است، نگرش زعیم و همفکران ایشان ریشه‌ در همسویی با ملت گرایی مشکل آفرین دولت نوین دارد.
دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد تقریبا دارد به نصف راه نزدیک میشود و هنوز شعار استراتژیک بعضی از ما ها برکناری یا پایان یافتن حکومت کودتا بیان میگردد. گویا که اگر وضعّیت به همین منوال تا دو سال و نیم دیگر ادامه پیدا بکند و در توازن قوا، بده بستانهای درون حکومتی جناح دیگری از راستگرایان افراطی حکومت در انتخابات بعدی روی کار بیاید، استراتژی سیاسی مرحله ای ما به موفّقیت میرسد، چون حکومت کودتا ( جناح راست سپاه – احمدی نژاد) برکنار شده است.
اعتراض هدی آقا‌سلطان برایم عجیب نیست اما بی انصافی افراد دیگری که از فرصت استفاده می کنند تا خبرنگاری را که بهترین سالهای جوانی اش را هزینه این آب و خاک کرده و دوری از فرزند و خانواده و مصیبت های دیگر را به جان خریده و بعد از خروج از کشور مثل خیلی های دیگر رنگ عوض نکرده تا به نقد هم خط های قدیم خود بنشیند و با همان رنگ قدیم به نوشتن حقایق پرداخته و داغ تمام شهدا و زندانیان گمنام را با تلاش فراوان زنده نگه داشته را به شهرت طلبی متهم میکنند حیرت آور است که چقدر گاهی قدرنشناسی میکنیم ...
اين احتمال در اذهان است كه اگر هدرمند كردن يارانه ها به خيرو خوشي سپري شد بلافاصله نه تنها موسوي و كروبي را مي نوازند بلكه هاشمي و الباقي هم بايد بروند بلكه تاريخ، تكرار غمبار كشتار مرداد و شهريور 67 را با چشم گريان نظاره كند و يا در ميان اجراي طرح هدرمندسازي يارانه ها براي سياسي جلوه دادن هر اعتراضي موسوي و كروبي را دستگير كنند و يك سركوب تلفيقي را بياغازند و ديگر هيچ ! آيا كودتاي دوم در راه است؟ يا شايد خروش مردم به جان آمده از ستمگریها...، شايد.
منسوبین به جنبش سبز تفاوتهای زیادی با همدیگر دارند ولی حداقل در یک چیز متفق القولند و آنهم برسمیت نشناختن جنبش های ملی و سانسور خبری آنهاست. اتفاقا به همین دلیل هم جنبش سبز بزرگترین فرصت تاریخی دمکراتیزه کردن ایران را ازدست داد. اگر جنبش سبز از همان ابتدا جنبش های ملی را برسمیت می شناخت و آنها را به عنوان یک نیروی سیاسی تاثیرگذار می پذیرفت امروز ایران در مسیر متفاوتی قرار داشت. همچنانکه دیدیم هیچ یک از جنبش های ملی از جنب سبز حمایت ننمود.