رفتن به محتوای اصلی

من به همه ی ازادی خواهان ایران که این پیام من به ان ها می رسد درود می فرستم. به ان هایی که در چند روز گذشته مورد سرکوب،توهین،تحقیر و ضرب و شتم قرار گرفته اند درود می فرستم. به ان هایی که انتخابات را تحریم کردند درود می فرستم. به همه ی ان کسانی که فکر می کنند رای ان ها را برای دیگری خوانده اند درود می فرستم.
به نظر می رسد که کشور ما بر سر یک دو راهی بزرگ قرار گرفته است : یا برگزاری انتخابات آزاد و رها شدن انرژی انباشته شده ملی در جهت استقرار دموکراسی وجهش بزرگ اقتصادی و یا سقوط به سیاهچاله ای که طبقه جدید برای کشور تدارک دیده است. چه این و چه آن، یک نکته مسلم است : خامنه ای آخرین سلطان از سلسله ولایت است و مباد آن روز که در سایه غفلت سیا سیون، چکمه پوشان جانشین او شوند.
اما آقای مهاجرانی گرامی ظاهرا قدری عجله دارند و این را فراموش کردند که کشیشان وروحانیون همه پس از مرگ پیامبران و امامان به جان ارث و میراث آنها می افتاده اند . آقای موسوی و کروبی هنوز زنده هستند و میتوانند حرف بزنند و نیازی به تفسیر آراء خود توسط ما ایشان ندارند .آایشان جملاتی این چنینی هم در بیانیه های خود دارند ... عظمت جنبش از ابتکار افراد معدودی نابغه برنمی خیزد.... ، ما راه سبز را طوری باید تعریف و معرفی کنیم که همه ی هفتاد ملیون جمعیت کشور حتی مخالفان ما را در بربگیرد ...
غرض رد یا قبول نظام اسلامی یا تحلیل سیاسی ـ اجتماعی وقایع اخیر نیست بلکه می‌خواهم نشان دهم که صرف‌نظر از دموکراتیک یا غیردموکراتیک بودن، درستی یا نادرستی، به حق یا ناحق بودن این نظام پیروزیی که آیت‌الله خامنه‌ای و احمدی‌نژاد به دست آورده‌اند برابر با شکست است.
در ماههای اخیر، مجددا پوشش زنان و روابط دختران و پسران ، موجبات نگرانی برخی از شخصیت های سیاسی و مذهبی و البته متعصبین و متشرعین را فراهم آورده و اصرار دارند تا با چسباندن آن به تئوری جنگ نرم و قلمداد نمودن لباس و رفتار زنان به عنوان توطئه بیگانگان ، آن را به مثابه تهدیدی جدی برای موجودیت نظام جلوه دهند .
فضای امنیتی که پس از انتخابات در کشور ایجاد شده مولود افکار معیوب و توهم توطئه های خود ساخته ای است که متاسفانه تلاش می شود با تبلیغات و استفاده یک طرفه از صدا و سیما آن را یک طرفه به اثبات رسانند. هیچ یک از گروه های سیاسی شناخته شده و شخصیت های سیاسی شناخته شده و شخصیت های عزیز سیاسی و میلیون ها نفر مردمی که در راهپیمایی های آرام و مدنی حضور داشتند هیچ مطالبه ای نداشتند جز اینکه رایشان چه شد.
پس از گذشت يك سال از جنبش سبز، سه گروه با اهداف متفاوت از مرگ آن سخن مى گويند: حاكميت كه على رغم اين ادعا هر روز از فتنه بحث مى كند (خامنه‌اى، ۵ تير ۱۳۸۹)، بخشى از اپوزيسيون كه به حمله‌ى نظامى براى سرنگونى حكومت اعتقاد دارد و اين اعتقاد را در لفافه‌ى اعلام مرگ جنبشى مدنى و غير خشونت آميز بيان مى كند، و بخشى از نو محافظه كاران آمريكايى كه مى خواهند عدم موفقيت جنبش را ابزار يا مقدمه‌ى پيشبرد اهداف استراتژيك خود و زمينه سازى حمله‌ى نظامى قرار دهند...
شب گذشته دو روزنامه‌‌نگار در صفحه فیس‌بوک خود، خبر بازداشت مهندس موسوی را انتشار دادند. به دنبال آن، این شایعه به سرعت به بالاترین راه یافت. من نمی‌دانم و نمی‌فهمم چرا دوستان خوب روزنامه‌نگار تا این اندازه در انتشار شایعاتی که به سرعت تکذیب می‌شوند،حریص هستند؟ این همه عجله برای چیست؟
در ایران در پی حرکات اخیر بخشی از مردم، بازهم سازمان فداییان اکثریت به نوعی سعی در برانگیختن مردم کرده است و در اطلاعیه های پی در پی و گاها دو یا سه خطی مردم را تشویق به رفتن به خیابانها می کند. این سازمان با این وسیله خط بطلان دیگری بر شعار خود مبنی بر داشتن منش سیاسی مسالمت آمیز است. روش مسالمت آمیز معنایی بجز دوری از هرگونه خشونت ندارد. مردم ایران گرفتار رژیم هاری هستند که اگر بتواند به هیچ مخالفی که از نوع خودش نباشد رحم نمی کند.
آیا دو هفته معطل کردن واز دست دادن بهترین فرصت ها با بهانه عدم صدور مجوز تجمع توسط وزارت کشور از میرحسین پذیرفتنیست؟ یکی از مشکلاتی که من سالهاست با اصلاح طلب ها دارم و به همین دلیل آنها را اصلاح طلب واقعی نمی دانم ، پایبندی ایشان به یک شعار مصنوعی است . ایشان معتقدند :” قانون بد بهتر از بی قانونی است”