رفتن به محتوای اصلی

مقدمه: در نوشته (من دلم فرار میخواهد)، درد دلهای مشکلات و مسائل خاورمیانه را با یاد راشل زرگریان، دوست یهودی دوران کودکی ام در میان گذاشتم. 35 سال پیش قبل از اینکه دست سرنوشت مارا ازهم جدا کند، ما یار ودوست و همکلاسی دوران کودکی هم بودیم. من فقط این را میدانستم که اواز ایران رفته واحتمالا در اسرائیل زندگی میکند. اما او بطور اتفاقی نوشته مرا در سایتی اینترنتی میخواند و بلافاصله در جستجوی من از اسرائیل با من تماس میگیرد و باهیجان و اشتیاق غیر قابل وصفی برای دیداری با من درلندن، بار سفر میبندد.
1-مشکل درگیری های قومی. کشور ما آبستن درگیریهای قومی و ملی هست 2- مشکل اعتیاد. ده میلیون معتاد و میلیونها مستعد اعتیاد این کشور را جای مناسبی برای تشکیل خانواده نشان نمیدهد......
سهل ترين راه نهادينه شدن چنان ارزش هائی در جنبش سياسی ، قرارگرفتن مناسبات درونی نيروهای دمکراتيک اپوزيسيون بر پذيرش و تعهد به رعايت حداقل يا مخرج مشترکی از قوانينی است که در کشورهای دمکراتيک ناظر بر مناسبات شهروندان و نهادهای مدنی و بيان گر مسئوليت نهادهای سياسی و مدنی نسبت به يکديگر می باشند. در اين راستا، يکی از ساده ترين روش های تنظيم آن حداقل ها مراجعه به قوانينی است که در اتحاديه اروپا تدوين و تنظيم شده و با تصميمات دادگاه حقوق بشر اروپا مرتبا تکامل یافته است.
من در این نقد نه تنها به نقد رمان «علیه نوشتن» فریبا فیاضی پرداخته‌ام، بلکه خواسته‌ام در عین حال به برخی معضلات روانی نهفته بر سر راه خلاقیت هنر مدرن و پسامدرن ایرانی و به ویژه هنرمندان نسل جوان بپردازم و با ایجاد ارتباط میان چند کتاب از بوف کور تا رمان فریبا فیاضی به یک ارثیه فرهنگی مشترک و یک سری معضل مشترک اشاره کنم. همان‌طور که این نقد شاید بشدت انتقادی در خویش علاقه و باور به قدرت خلاق فریبا فیاضی را به همراه دارد و نیز به خواست او و خودم در پی ایجاد یک نقد بی‌پروا و صریح پاسخ می‌دهد.
اما من ایرانی کرد بتو وهزاران همفکر توی درحجاب رنگارنگ مخفی شدهء راست ووچپ و ملیگرا و شهپرست و توحش دینی پرست و .... میگویم ... خیالات برتان داشته که ما کردها به پناهندگی بایران آمده ایم و حالا زبان درازی میکنیم پس باید نفی بلد شویم .
تجمع شخصیت هائی مانند الی وایزل در مقابل سازمان ملل و اعتراض به حضور احمدی نژاد و هیأت جمهوری اسلامی در سازمان ملل ، شاید بهترین پیام به رژیم جهل وجنایت جمهوری اسلامی و نماینده دیوانه اش بوده است که به او بگویند : ابله چشمانت را باز کن ، هولوکاست افسانه و ساخته و پرداخته « صهیونیست ها » نیست . شاهدان زنده ی آن در مقابل چشمانت ایستاده اند .
با بالارفتن روزهای اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کرد در ایران این پرسش به میان می‌آید که چرا دیگر زندانیان سیاسی و مدنی ایرانی که هم‌اکنون در زندانهای رژیم جمهوری اسلامی ایران بسر‌میبرند به اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کرد نمی‌پیوندند؟ و بدون گمان چنین اقدامی تاثیر بیشتر و کوبنده‌تری در سطح جهان علیه رژیم کنونی ایران خواهد دشت. چرا به این حرکت عظیم در رسانه‌های فارس زبان بویژه رسانه‌های متعلق به اپوزیسیون ایرانی که مدعی سراسری بودن را نیز دارند...
کسانی که واهمه در دل مردم می اندازند که سیستم چندزبانه باعث جنگ داخلی و تجزیه ایران خواهد شد، باید پاسخ دهند که چرا سیستم چند زبانه، سوئیس را نه تنها تجزیه نکرده بلکه به پیشرفته ترین کشور اروپایی بدل کرده که خود را بالاتر از آن می داند که وارد اتحادیه اروپا شود! شاید بگویند که فرهنگ ما به حد سوئیسی ها نرسیده است، این حرف درست است اما آیا فرهنگ مردم ما از کشور هفتاد و دو ملت هندوستان هم عقب تر است که بزرگترین و باثبات ترین دموکراسی در جهان سوم است و می رود که ابرقدرت نوظهور جهان آینده باشد؟!
بیست هفتم سپتامبر، دکتر داریوش همایون هشتاد ساله(شد) میشود. به عنوان کسی که او را کم و یابیش میشناسد ،نمیتوانم ازسالروز هشتاد سالگی این پیکار گر خستگی ناپذیر سیاسی بی تبریک و اظهار نظر بگذرم. و این یادداشت کوتاه در باره وی و بمناسبت هشتاد سالگی اوست.
متاسفانه این دوکشور پس ازسالیان دراز همسایگی هنوز فرهنگ وتمدن همدیگر را بخوبی یاد نگرفتند. مثلا چند سال پیش یک خانواده اسرائیلی (4نفر) برای گردش وتفریح به صحرای سینا بین اسرائیل ومصر رفته بودند. دخترآن خانواده با بیکینی وارد آب شده بود که شنا کند. یک نگهبان مصری که ازفاصله چند متری ناظر این صحنه بود ازاین موضوع بینهایت خشمگین شده بود وهمه آنها را با اسلحه ای که همراه داشت ازپای درآورد