رفتن به محتوای اصلی

میگویند :ادیان توحیدی . یعنی چی ؟ یعنی دین یهودیت ، دین مسحیت و دین اسلام. .آیا تا حال از خود پرسیده اید که چرا، این سه دین در حوزه شرقی مدیترانه ، یعنی مصر ،فلسطین ، کنعان،سوریه ،عربستان ،بین النهرین ، بخش های غربی ترکیه ،و یونان ، ظهور پیدا کرده اند؟ چرا خداوند به ژاپنی ها ، به چینی ها ، به هندی ها ، به ساکنان قاره آمریکا ، اقیانوسیه ، شمال اروپا ، حنوب آفریقا ، پیامبر و مبشر دین توحیدی نفرستاده است ؟ آیا آنها را فراموش کرده است؟ تصویری که برای مسلمانان از بهشت وعده می دهند ، چیست ؟
در چند ماهه گذشته در حاليکه اصلاح طلبان، حزب اعتماد ملی، اصول گرايان و هواداران دولت احمدی نژاد خود را برای انتخابات رياست جمهوری آماده می کنند و در جستجوی يافتن کانديدایی هستند که متحد کننده صفوف آنان باشد ، بسياری از نيروهای دمکراتيک - سکولار جامعه ما با بی تفاوتی غم انگيزی نظاره گر اوضاع شده اند.
آقای مرادی. این اصطلاح "خلق حاکم" که شما بکار می برید دیگر چه صیغه ای ست؟ به یک جمله ی خود که با علامت تعجب ختم شده نگاه کنید:" باید پذیرفته شود که پلیس مشهدی در کردستان و پلیس آذری در شیراز و یا شمالی در بلوچستان و کرمانی در اهواز خدمت نمایند!" اگر به جای کلمه ی پلیس کلمه ی پزشک را بگذاریم، آنوقت اساس نظریه ی شما به هم نمی ریزد؟ چه اشکالی دارد که مثلا یک پزشک شمالی در بلوچستان کار کند؟ هدف شما مقابله با ستمگری ست؟ پس چرا همه ی مردم(خلق) را هم حکومت کننده هم ستمگر می بینید و...
این پرسشی است که اکثر مردم عادی، کم اطلاع از بکار گیری سیاست تنفر بر انگیز رهبران آمریکائی در سطح جهان و عکس العمل کین توزانه و انتقام جویانه تروریستها، از خود می کنند. بیشتر مردم جهان نمی دانند که سیاست خارجی آمریکائی ها، سیاستی یک جانبه، ضد دیگر ملتها و حتا نا بودی زندگی و به بردگی کشاندن آنان در درازمدت است.
خبر زیر، دو نقل قول از دو کمیته چی سابق است که امروز، یکی از آن دو رئیس جمهو ر امت شیعه ماست و دیگری فرماندهی عالی نظامی مملکت را دارد . اولی را همه خوب میشناسند از هاله نورش گرفته تا زیر تابلوی الممالکته الخلیج اتلعربیه نشستن و عکس گرفتن و چاه ویل جمکرانش و... ولی در معرفی کمیته چی دوم همین بس که حدود چهار سال پیش در رابطه با اطاعت نا پذیری برخی رسانه ها و مصاحبه های رادیوئی برخی اصلاح طلبان گفت : ما زبانها را میبریم و قلم ها را میشکنیم!
احمدی نژاد در نِشَست رسانه ای واپَسین خود، درهالیکه رویداد هولُکُست (holocaust) را که یک رویدادِ دَفتَرینه شده تاریخی است، یک اَفسانه نامید، گُفت که این اسرائیلی ها هَستند که خود را به گُناهِ بکاربستن ِ هُولُکُست (holocaust) بر مَردُم فِلسطین، آلوده کَرده اند. این شیوۀِ بازگویی احمدی نژاد به نَگَر میآید که...
همزمان فرموده اید در کنار مجاهیدن گروهی کوچک از سلطنت طلبان بر طبل حمله به ایران می کوبند؛ لطف کرده مشخص کنید کدام "گروه کوچک" که افشاشان کنیم و از خود برانیم شان. تا آنجا که اما می دانیم، از راست ترین پادشاهی خواهان چون آقای صوراصرافیل تا چپ ترین آنان، چون هموندان حزب مشروطه، همه بارها و به صراحت هر گونه حمله به خاک ایرانشهر را محکوم کرده اند و جای هیچ گونه سوءتفاهمی نگذاشته اند. موضع فرزند واپسین شاه ایرانزمین نیز که بر همگان آشکار است.
وقتیکه فیزیک گالیله ،و نیوتن ، دانش و آگاهی ما را از جهان هستی و قوانین حاکم در آن را عوض کرد ،از آن زمان تا امروز ، چیزی بر دانش و آگاهی علمای اسلام اضافه نشده است ،و گرنه آیت الله خمینی در آواخر قرن بیستم ، نمی فرمودند ،که «اقتصاد مال خراست !»،و یا در مبارزه علیه روشنفکران و آزاد اندیشان جامعه ایران ، با آن قساوت قلب ، نمی گفتند : بشکنید این قلم ها را . 30 سال حکومت استبدا د جهل و خرافات ، با در نظر گرفتن سرعت انتقال معلومات علمی ، کشف قوانین جدید...
وظیفهء اپوزیسیون بنا به دیدگاه و معرفی ماهیّت خویش و سیستم های مختلف ساختار حکومتی که در آن به تکاپو می پردازد بستگی دارد. در کشورهایی که دیکتاتوری حاکم هست، انتخاب پارلمان به شیوهء دموکراتیک امکان پذیر نیست و سازمانها و احزاب اجازهء فعالیّت و ابراز نظرات خود را ندارند، که کوشندگان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مجبورند افکار و جهان بینی خود را مخفیانه ترویج، و یا در هنر، نویسندگی، شعر، تئاتر، موزیک با آگاهی به پیامد ناخوشایندی که برای آنها در پی خواهد داشت، بیان کنند.
منطق عملی ،که جامعه سیاسی ، در چهار چوب یک راه وروش روشن و مشخص، لازم می داند، نتیجه و بر آمده از قرن ها تفکر و تعقل ، در عقلانیت دادن به روند و قدرت سیاسی است.دخالت دادن منطق عقلانیت در سیاست ، هدف اش این بود ،و هنوز هم این است ،که نظم اجتماعی را نمی توان فقط بر مبنای قدرت حاکمیت تداوم بخشید، بلکه این حاکمیت منطق عقلانیت نظام حاکم است ،که به نظم و قانونمداری جامعه ، تداوم می بخشد. نیروی عقل و تفکر ، خود را بر قرارداد های اجتماعی بین جامعه و دولت متمرکز میکند.