در یک جامعه عقبمانده با خصائل عشیره ای (این صفت مربوط به کلیت جامعه از فارس و ترک و عرب و کرد و غیره است) در قرن بیست و یکم هم بُت پرستی گریبان نخبگان را رها نمی کند. "بت‌پرستی" فقط به این نیست که کسی یا کسانی مجسمه ای از معبودشان بسازند و در برابر آن بخاک بیفتند و برایش نذر و قربانی ببرند. بت پرستی مدرن خودش را در واکنشهای هیستریک و حتی غیر اخلاقی در برابر انتقادات وارده به "بُت اعظم" نشان می دهد. غیر اخلاقی از آن نظر که بت پرستان منتقدان معبودشان را به صفاتی غیر واقعی متصف می کنند و تحت هیچ شرایطی حاضر به ارائه سند برای ادعای گزاف خود نیستند. کسی که نویسنده مقاله یعنی آقای جهانفر را متهم به "طرفداری از قتل عام مردم آذربایجان" می کند و در واکنش به درخواست ارائه سند فقط به گفتن "ممنون" اکتفا می کند، اگر بت پرست نیست پس چیست؟ تفکر عشیره‌ای استاد تقسیم جهان به خیر و شر، به سیاه و سفید است.
در یک جامعه عقبمانده با خصائل
در یک جامعه عقبمانده با خصائل
Anonymous
این نگاه بیمار خودش را در تقسیم بندی انسانها هم نشان می دهد. آدمها به دو دسته کاملا متمایز تقسیم می شودن: 1. طرفداران و پرستندگان پیشه وری، 2. شوینیستها، پسمانده های سلطنت و طرفداران قتل عام مردم آذربایجان. جهان عشیره پرستان به همین سادگی است!