رفتن به محتوای اصلی

برابر قانون اساسی مشروطه، شاه مکلف به اسلام نوازی بود!

برابر قانون اساسی مشروطه، شاه مکلف به اسلام نوازی بود!



هم ملیون و هم روحانیون در تمام دوران سلطنت پهلوی خواهان اجرای کامل قانون اساسی مصوبه مشروطه بودند!
اما چگونه ملیون سکولار و روحانیون طرفدار اجرای شرعیات در یک مسئله متحد شده بودند خود جای کنجکاوی و سؤال داشت!
ملیون سکولار و روحانیون هرکدامشان از ظن خویش خواستار اجرای کامل قانون اساسی مشروطه بودند که در نهایت آنها را در مقابل یک و دیگر قرار می داد که در آن دوران یا بدان فکر نکرده بودند و یا نسبت به آن موضوع آگاهی نداشتند.چرا که در صورت اجرای کامل قانون اساسی و برابر با متمم قانون اساسی همه قوانین مصوبه مجلس شورای ملی  موقعی قانونی میشد که خلاف اسلام نبوده و به تأیید پنچ تن از مجتهدین طراز اول آن  عصر می رسید که هیچگاه به یک نظام حکومتی سکولار منجر نمی شد!
ملیون از شاه خواستار بودند که طبق قانون اساسی  مشروطه ،شاه سلطنت کند اما حکومت نکند که خواسته آنها با روحانیون در تضاد کامل قرار داشت.
برای روحانیون هیچ فرقی نداشت که شاه حکومت یا سلطنت کند. بلکه برای روحانیون شرط اساسی  انطباق مصوبات مجلس شورای ملی با قوانین اسلامی بود که در نهایت به حکومت اسلامی منتهی می شد.
برای روحانیون این مهم بود که دین رسمی ایران فقط اسلام و طریقه حقه جعفریه اثنی عشریه‌ باشد و پادشاه ایران شیعه و مروج و پاسدار  مذهب شیعه باشد.
اما برای مليون سکولار که تحصیلات خود را در غرب به پایان رسانده بودند ،میزان فقط تصویب قوانین مترقی در سطح اروپایی بود چرا که قانون اساسي مشروطه از نظام پادشاهی بلژیک اقتباس یا الهام گرفته بود. 
برای مثال وقتی یک فرد بهائی در دوران نخست وزیری دکتر مصدق بدست یک مسلمان افراطی کشته شد، دکتر مصدق به رئیس دادگستری شهرستان بابل دستور داده بود که مجرم بسرعت دستگیر و مجازات گردد که روحانیون مخالف دستور مصدق بودند.
آماج سیاسی حزب توده در آن دوره فقط کشاندن ایران به جرگه اردوگاه سوسیالیستی و برقراری حکومت کارگری بود که خواسته های آنها به لحاظ تاریخی و با توجه به توسعه نیافتگی جامعه ایران هیچ انطباقی نداشت مگر به شیوه استالینی که در تئوری کسب ماشین دولتی بهر قیمت خلاصه میشد که در نهایت ایران را ورطه جنگ داخلی و خارجی می کشاند!
ایران که هنوز در دوران توسعه سیاسی و انکشاف دمکراسی بسر می برد و هرگز توانایی اجرای برنامه های غير منبطق ماجرا جویانه کمونیست ها را نداشت.
در این میان شاه فقط خود را به دشمنی شوروی و کمونیست ها علیه حکومت خویش متمرکز کرده بود و از توطئه‌های آمریکا و روحانیون علیه خویش غافل بود.
شاه در سایه عدم شناخت از دشمن اصلی با بی تدبيری بیش از اندازه به روحانیون و علی شریعتی میدان می داد تا علیه کمونیست ها مبارزه کنند اما هرگز به نیش عقرب های اسلامی نمی‌اندیشد!

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید