Skip to main content

آذربایجان گرامی، 1-درست است؛

آذربایجان گرامی، 1-درست است؛
آ. ائلیار

آذربایجان گرامی، 1-درست است؛ مردم در آذربایجان نام زبان خود را «ترکی» گذاشته اند. و منظورشان هم از این نام نه «ترکی» ترکیه است ، بل ترکی آذربایجان است. یعنی آن نوع « ترکی» ست که در آذربایجان رایج است. یعنی « آذربایجان ترکی سی». و کوتاه آنرا «ترکی» میگویند. انتخاب نام رسمی و دولتی، و آکادمیک، تنها با تأمین اداره ی امور خود بعد از پیروزی ممکن است. اهالی ترکیه هم نام زبان ما را « آذری» و آذریجه، و گاهاً آذری ترکجه سی ، میگویند. و خود ما را آذری لر یا «آذری ترک لری» نام می برند. که از نظر من مهم نیست چه مینامند. 2- برای من مهم « هضم فرهنگ دگر پذیری و تکثر دوستی» در میان کوشندگان آذربایجانی است. چون همانطور که از قدیم تجربه کرده اند « تک الین سسی اولماز» و «ائل گوجو- سل گوجو».

بر این اساس برای پیروزی لازم است روی « همبستگی داخلی آذربایجان- و بیرونی آن» کار بشود . چگونه میتوان تشکلهای پراکنده ی آذربایجان را در یک چهار چوب متحد کرد؟ مشکل چیست که اینان تاکنون نتوانسته اند مثلاً « جبهه متحد» یا تشکلی بزرگ، حالا نام مهم نیست که چه باشد- تشکیل بدهند؟ از نظر من همانطور که در ایران این همبستگی ایجاد نشده و همه پراکنده اند؛ این شرایط شامل حال آذربایجان هم هست. ولی علت آن چه یا چه ها میتواند باشد. از نظر من برای اتحاد سازمانی و نظری، «فرهنگ آن » لازم است . و در ایران هنوز این «فرهنگ» در نیروها وجود ندارد. اگر واقعاً مشکل اصلی فرهنگ است؛ پس آن فرهنگ چیست؟ و چه مشخصاتی دارد؟ عامل مهم دیگر دوری تشکلها به علت وجود دیکتاتوری از جامعه و مردم است. یعنی 2 مشکل: دوری- فرهنگ . سوم : منافع است.اقتصادی -سیاسی. دیگر چه مشکلاتی هست؟