Skip to main content

با قبول اینکه آقای کردی این

با قبول اینکه آقای کردی این
Anonymous

با قبول اینکه آقای کردی این مقاله را از روی اعتقاد درونی نوشته اند باید گفت سرنگونیهای خشونت بار نتیجه انباشت خواسته های توده مردم ,دسته بندی های فلج کننده مافیا ئی در حاکمیت که قدرت هرگونه اصلاحات را از آن سلب میکند, دیکتاتوری همردیف فاشیسم و عطش همگانی برای شروعی نوین در سیستم هائی از جنس جموری اسلامی ایران امری اجتناب ناپذیر است. عمق و درجه بی ثباتی بعد از سرنگونی به میزان انرژی منفی ذخیره شده در بطن جامعه بستگی دارد که مخالفین جمهوری اسلامی اعم از چپ و راست بدون استثنا درارتقا آن دست داشته اند و همواره خود بخشی از مشکل بوده اند تا راه حل. این حقیقت ملموس اقایان را به چنان استیصالی رهنمونشان ساخته که چاره ای جز همراه شدن با خاتمی و سبز و بنفش نداشته اند و حالا هم دست از پا درازتر استاتوس کو تحمل ناپذیر را به گذار به زندگی با موازین انسانی قرن بیست و یکمی ترجیح می دهند!!!!

ایشان حتی واقف نیستند که صیانت دموکراسی نه بر عهده حکومت بلکه نهادهای پر قدرت مدنی, سیاسی, سندیکائی , محیط زیستی, زنان , اتنیکی و گروه های مختلف فشار در جامعه است که حضرات قادر به بازی نقش کاتلیزور در تکوین آنهارا ندارند چراکه هر کدام بنوعی وجود همه یا برخی از آنها را در چهارچوب افکار و عقاید خود نمی دانند. دموکراسی , کرامت انسانی, عدالت اجتماعی, تساوی حقوق انسانها در برابر قانون , برابری حقوق زن و مرد و حق تعیین سرنوشت ملل بر اساس قوانین بین المللی تنها با گذر ازدین سالاری جعهوری اسلامی ممکن است نه فقط با بر چیدن چادر و چاقچور. آیا درک این واقعیت بسیط تا این حد مشکل است؟