Skip to main content

بهروز گرامی، با تئوریهای

بهروز گرامی، با تئوریهای
آ. ائلیار

بهروز گرامی، با تئوریهای ﮔﻮﻧﺪرﻓﺮاﻧﻚ- سمیرامین - پل باران- و مانند اینها- مارکسیستهای جهان سومی- تا حدی آشنا هستم. حتی با نظر لنین مبنی بر اینکه اوکرایین عین مستعمره حکومت تزاری ست. حتی به سخن خودم حکومت پهلوی و اسلامی رفتارش با جنوب ایران عین مستعمره بود و هست. و حتی بدتر از آن. شاهرگ حیاتشان را به آنجا بسته بودند و بسته اند- و شاهرگ حیات مردم را بریده اند. من جنوب را زمان شاه هم دیده ام . مردمی که روی طلای سیاه زندگی میکردند اما خود فاقد یک توالت بودند. چه رسد به خانه و رفاه. ولی رفتار و شرایط برابر میتواند عاملهای جداگانه و متفاوت و متضاد داشته باشد. حکومتی که رفتارش مثل استعمارگر است هیچ دلیلی ندارد که همان استعمار باشد.

نه این حکومتها خودی هستند و از درون جامعه برخاسته اند و توسط خارجیها برایمان دولت سازی شده اند. و رفتار مستعمره مانند را با مناطق ملیتها دارند. که در تبعیض همه جانبه مشاهده میکنیم. من استفاده از مقوله حکومت تبعیضگر را که شامل همه انواع تبعیض در عرصه های مختلف میشود بکار میگیرم. در عین حال باید توجه کرد همه مسایل ایران به همه مربوط است. و همه ی نیروها حق تلاش و آزادی دارند.ما باید مسایل را در ایران عمومی حل کنیم. تا جلو جنگ داخلی و هرج و مرج و ویرانی و کشتار گرفته شود. نه آذربایجان میتواند به تنهایی مسئله اش را حل کند و نه کردستان. و نه جاهای دیگر. من مسایل آذربایجان و ایران را در مقالات خود توضیح داده ام خواستید میتوانید به آنها مراجعه کنید. این را هم اضافه کنم نظری که ملت فارسی زبان را استعمارگر میداند هنوز شناختی از مردم و حکومت و استعمار ندارد. و این دید در حل مسایل ایران فاجعه آفرین است. حکومت دیکتاتور و تبعیض گر خود دشمن ملت فارسی زبان است. هرچه در زمینه فرهنگ و رفاه در این رابطه میکند از وظایف حفظ فرمانروایی خود است. گروهایی از روشنفکران و تشکلهای سیاسی شونیست را نباید با ملت ستمدیده و سرکوب شده ی فارسی زبان یکی بگیریم. حداقل 90 درصد هر مردمی را زحمتکشان یدی و فکری تشکیل میدهند. اینان را با ده درصد و یا محافل شونیست نباید اشتباهی گرفت.