Skip to main content

در پاسخ جدایی طلبان از نگاه

در پاسخ جدایی طلبان از نگاه
محسن کردی

در پاسخ جدایی طلبان از نگاه یک پان فارس عرض میکنم که مشکل فارسها نیستند. مشکل ترک هایی هستند که سیاست و اقتصاد ایران را قرنهاست که بدست دارند. آنها پان ایرانیست واقعی هستند. خاستگاه شان آذربایجان و ترکمنستان است. یعنی جایی که قاجارها از آن برخاستند و در طی دو قرن گذشته بر جای جای ایران دست یافتند. پس از انقلاب هم بخش دیگری با اینها در قدرت شریک شدند و آنها نیز به همین اندازه پان ایرانیست هستند و آن «رانده شدگان عراقی» مانند برادران لاریجانی و دیگرانی که در وزارتخارجه و سایر وزارتخانه ها قدرت را بدست دارند. از نگاه یک پان فارس.. راستش ما فارسها در یک خراسان بزرگ شامل خوزستان زندگی خوبی میتوانیم داشته باشیم و نیازی نه به کردستان داریم، نه آذربایجان، نه بلوچستان فقیر و تو سری خورده. ما قدرت صنعتی و تجاری بزرگی داریم. از قرن بیستم به بعد برای آنکه ...ادامه

یک کشور قدرتمند باشید نیازی به خاک بزرگ نیست. ژاپن و آلمان و انگلستان مگر خاک پهناور دارند؟ خاک پهناور زمانی بدرد میخورد که کشور نیاز به دهقان و کار یدی او داشت پس زمین هم مورد نیاز بود. امروز چنین نیست. امروز حتا دوبی میتواند با تکیه بر آمریکا برای ایران شاخ و شانه بکشد. ما فارسها در خراسان بزرگ یا ایران بسیار راحت و بی دغدغه میتوانیم زندگی خوبی داشته باشیم بدون آنکه از مساله کرد و ترک در رنج باشیم. در خراسان بزرگ میتوانیم بخوبی مرزهای مان را در مقابل ترک و کرد و بلوچی که در گیر مشکلات قومی شان دارند یکدیگر را هزار هزار میکشند حفظ کنیم. در یک خراسان بزرگ همانگونه که امروز کارگر افغانی به دنبال کار از مرزها بطور غیر قانونی وارد کشور میشود شاهد خواهیم بود که کرد و ترک و بلوچ هم برای ورود به خراسان بزرگ و بدست آوردن لقمه نانی در مقابل کنسولگری های خراسان بزرگ یعنی ایران صف می بندند و از مرزها بطور غیر قانونی وارد ایران میشوند. اینها را گفتم که توجه حضرات جدایی طلب را به این حقیقت جلب کنم که سایر فارس زبانها را نمیدانم اما من بعنوان محسن کردی همچی خاطرخواه چشم و ابروی جدایی طلبان نیستم. اگر دم از ایران بزرگ میزنم و از چارچوب و تمامیت ارضی آن دم میزنم و دفاع میکنم از این جهت است که عقیده دارم که همانقدر که من ایران بزرگ و رنگارنگ و ترک و آذری و عرب و بلوچ را بعنوان هموطن دوست دارم او هم مرا دوست دارد و ایرانی آباد برای همه ما میخواهد. همانگونه که در خانواده کسی برادرش را بخاطر فقر طرد نمیکند بلکه دستش را میگیرد برادر بلوچم را دوست دارم و دلم میخواهد دست او را بگیرم و او را از فقر برهانم. دلم میخواهد بودجه آبادانی کشور به عدالت تقسیم شود و استانهای کشور خود راسا در مورد هزینه کردن بودجه شان تصمیم بگیرند. دلم میخواهد فرزندان این مرز و بوم زبان و فرهنگ مادری شان را در کنار زبان فارسی که ما را به یکدیگر پیوند میدهد فرا بگیرند. اگر کسانی هم هستند که از فارس و زبان فارسی نفرت دارند حق شان است که فرزندان شان در مدارسی به زبان خودشان تحصیل کنند. و خلاصه تا وقتی که آنها برای برادری ایستاده اند من هم بعنوان فارس زبان حاضرم از آن حق خودم در مورد خراسان بزرگ و تقسیم ثروت بین فارسها بگذرم و آن ثروت را با ترک و بلوچ شریک شوم. اما اگر او نخواست.. راه باز و جاده دراز!!