Skip to main content

آقا محسن، کل اگر طبیب بودی سر

آقا محسن، کل اگر طبیب بودی سر
Anonymous

آقا محسن، کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی! مردمان غیر فارس عطایت را به لقایت بخشیدند، ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان! بس است از کیسه خلیفه بخشیدن. شما دوباره حرفهای شاه معدوم، و پان ایرانیستهای درباری، و مشتی آخوند روضه خوان، و صیغه باز را تکرار میکنی! خمینی معدوم هم، میگفت: "بیاید! هه مه با هم!" دیدیم، جهنم ایران به چه وضعیتی افتاد، و مردم به چه دوزخی گرفتار شدند. شما انگار، بعد از سی و پنج سال از این فاجعه، و با وجود زندگی در اروپا هنوز هم، به مغز جامد و بتن آرمه تان، فرو نرفته است، که در جغرافیای جهنم ایران هر ملتی باید خودش زمام امور خود را بدست بگیرد، و خودش آنرا اداره بکند. هیچ خلقی آقا بالاسر احتیاج ندارد! و جز این هم هیچ راهی نیست. جز اینکه در خیابانهای عریض و طویل و شیک تهران، مسلسلها سه گاه زابل سر خواهند داد! و از همین جهت نیز، رژیم جنایتکار اسلامی، به دست و پا

افتاده، تا در اسرع وقت مقر حکومتش را به بهانه زلزله، به اصفهان، و یا شهر دیگری انتقال دهد، چون ملیتهای ایران خود نیز بهتر از هر کسی میدانند، که هیچ گروهی، نه زبانش بهتر از دیگری است، و نه نژادش! زبان فارسی، یکی از بزرگترین عامل عقب ماندگی، و بدبختی مردم ایران است! زبان فارسی، زبانی بغایت فقیر! و عقب مانده است. زبان فارسی زبانی غیر علمی است، که جز در بخشی از جنوب فلات ایران، و در بخش کوچکی از دامنه کوههای "پامیر" افغانستان، در هیچ کجای دنیا کاربرد ندارد. اکنون نزدیک صد سال است که این زبان عقیم و فقیر، بزور شلاق و اعدام، و کتابسوزی ها، و کشتار و اعدامهای دسته جمعی، بمردمان جغرافیای ایران تحمیل شده است. اما این زنجیر زنگزده کم کم، ولی حتمی دارد، به پایان استیلای خود نزدیک میشود. زبان فارسی نه زبان فلسفه است، نه زبان علم است، نه زبان صنعت است، نه زبان تکنولژی و تکنیک است، نه زبان اختراعات و اکتشافات است، و نه زبان سیستم کامپیوتری! زبان فارسی در صحنه بین المللی مثل یک شخص بیسوادی میماند، که به هیچ دردی نمیخورد. لطفا خودتان را گول نزنید! زبان فارسی، نه تنها، زبان وحدت نیست، بلکه زبان تشتت و انشقاق، و زبان استعماری و تنفر قومی است. پس بیهوده نگوئید، که زبان فارسی ائله است و بئله است! از این جهت هر چه زودتر باید این زبان عقب افتاده در جامعه جغرافیای ایران برچیده، و جای خود را به زبانهای مدرن اروپائی، مثل انگلیسی، و یا زبان مشابه آن یعنی، زبان آلمانی، که زبان علم، فلسفه، دانش و تکنولوژی مدرن، و سایر خصوصیات پیشرفته است، بدهد. و قوم فارس از این به بعد باید، حد و حدود خود را بشناسد، و به دیگران آقائی نکند. این را نیز باید خاطر نشان کرد، که دیگر دوران برده داری عهد بوق، و پارینه سنگی سپری شده است. در خصوص کلمه "حفظ تمامیت ارضی" لازم است به شما یاد آوری بکنم که تمام حقوق سیاسی، مدنی، انسانی، حقوق طبیعی، فرهنگی، زبانی، و آزادیهای سیاسی و اجتماعی خلقها و ملل جهنم ایران، تحت همین شعار ضد خلقی" تمامیت ارضی" لت و پار، و لگد مال شده است. پس واژه "تمامیت ارضی" در ذات خود، جز به زنجیر کشیدن، ملیتهای جغرافیای ایران در طول یک سده اخیر، هیچ مفهومی برای آنان در بر نداشته است. آقای محس! مردم را با چنین شعارهای پیش پا افتاده، که تاریخ مصرف بپایان رسیده است، دنبال نخود سیاه نفرستید. ممنون.