Skip to main content

دوستان گرامی، آن چه که مرا

دوستان گرامی، آن چه که مرا
تبریزی

دوستان گرامی، آن چه که مرا برانگیخت تا این نوشتار را بنویسم این است که جوانان کم سن و سال و ساده دلی که پژوهش های گسترده ای درباره تاریخ جهان و جستارهای سیاسی ندارند برای آن که بدانند ناسیونالیسم و یا اینترناسیونالیسم چه چیزی هستند در موتورهای جستجوی اینترنتی این دو واژه را با خط پارسی می نویسند و بدبختانه به جای دیدن شناسه های درست درباره ناسونالیسم و اینترناسیونالیسم نوشته هائی صد در صد نادرست را درباره این دو جستار می بینند! بسیاری از تارنماهای اینترنتی ناسیونالیسم را برابر با ملی گرائی دانسته اند و پیاپی واژگان: ملت، ملل، ملی، ملیت، ملی گرا را به کار برده اند و با این واژگان چند پهلو خوانندگان گیج و منگ می مانند که اگر ناسیونالیسم برابر با ملی گرائی است و آدولف هیتلر و بنیتو موسولینی و صدام حسین ناسیونالیست هستند پس ناهمسانی چنین کسانی با نلسون ماندلا و مهاتما گاندی و دکتر سون یات سن و

دکتر مصدق و ..... که آنها نیز در این تارنماها ملی گرا نامیده شده اند چیست؟ درباره واژه های دو پهلوی ملت، ملل، ملی، ملیت، ملی گرا پیش از این نوشتاری در لینک زیر نوشته ام و در این باره پژوهیده ام که نگاه کردن به آن سودمند است http://iranglobal.info/node/17981 ****** بسیاری از جوانان کم سن و سال و ساده دلی که پژوهش های گسترده ای درباره تاریخ جهان و واژه های سیاسی انجام نداده اند درباره اینترناسیونالیسم و ناسیونالیسم نوشته های نادرستی را در تارنماهای گوناگون اینترنتی می بینند و با این پندار نادرست که آن نوشته ها سروش ایزدی هستند آنها را بی چون و چرا می پذیرند! بسیاری از این تارنماهای اینترنتی از نوشته های نویسندگان گوناگون کپی برداری های نیمه کاره ای کرده و نوشته های آنها را به گونه ای گمراه کننده در خود گنجانده اند! در برخی از این تارنماها نوشته شده است: ( ........ ناسیونالیسم یا ملی گرائی در قرن نوزدهم و متعاقب انقلاب صنعتی و برقراری نظام سرمایه داری در اروپا ظاهر شد! .......... ) نویسندگان این سخنان نادرست روشن نمی کنند که اگر ناسیونالیسم در سده نوزدهم و در اروپا پیدا شده است پس پیدایش صدها کشور با مرزبندی های گوناگون پیش از سده نوزدهم و با پیشینه چند هزار ساله در چه چیزی ریشه دارد؟ و آیا پیش از سده نوزدهم هیچ مرزی میان هیچ سرزمینی نبود؟ گاهی در این تارنماها نوشته می شود: ( .......... ژان ژاک روسو و مونتسکیو اولین متفکران ناسیونالیست بودند! .......... ) همه می دانند که ژان ژاک روسو جامعه شناس و مونتسکیو نیز حقوقدان بود نه نخستین اندیشمندان ناسیونالیست! و اگر پیش از ژان ژاک روسو و منتسکیو پنداری به نام ناسیونالیسم در جهان یافت نمی شد پس کشورگشائی ها و نبردهای اسکندر مقدونی و آنیبال و آتیلا و چنگیزخان مغول با کدام انگیزه رخ داده اند؟ در این تارنماها و در نوشته هائی صد در صد نادرست درباره اینترناسیونالیسم نیز نوشته شده است: ( .......... انترناسیونالیسم یا جهان وطنی عقیده جدیدی است که در تضاد با ناسیونالیسم و متعاقب ظهور تفکرات ناسیونالیستی از قرن نوزدهم به بعد در اروپا پیدا شد! .......... ) دوستان گرامی، با این نوشته های گمراه کننده هرگز نه می توان به شناسه ای درست از ناسیونالیسم رسید و نه می توان به شناسه ای درست از تک میهنی یا اینترناسیونالیسم رسید و برای آن که همگان دانشی درست درباره این جستارها داشته باشند من نوشتار: " چگونگی پیدایش ناسیونالیسم و چگونگی پیدایش اینترناسیونالیسم در جهان" را نوشتم تا روشن شود ناسیونالیسم در زمان برده داری پیدا شد و پس از پیدایش ناسیونالیسم در زمان برده داری بود که صدها کشور با مرزبندی های گوناگون در جهان پیدا شدند، همچنین در این نوشتار نوشتم که دین و مردسالاری و زن ستیزی نیز مانند ناسیونالیسم در زمان برده داری پیدا شدند و در جهان کنونی مرزبندی های ناسیونالیستی به جای مانده از زمان برده داری به همراه پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی مانند نژادپرستی صد در صد نابود نشده اند و کشوری یکتا در جهان به نام کره زمین برپا نشده است اما این مرزبندی ها رو به نابودی هستند و جهان رو به سوی تک میهنی می رود و در فرجام تاریخ تنها کشوری که در سرتاسر جهان به جا خواهد ماند کشوری به نام کره زمین برای باشنده ای به نام انسان است و باورمندی به برپائی یک کشور در همه جهان به نام کره زمین به جای صدها کشور تک میهنی یا اینترناسیونالیسم نام دارد! دوستان گرامی، نوشتار من در این باره هاست نه درباره زبان شناسی و پارسی سره و جستارهائی این چنینی و یادداشت های بی پیوند با این نوشتار که چند تن فرستاده اند!