Skip to main content

شاهین نجفی و محمود دولت آبادی

شاهین نجفی و محمود دولت آبادی
Anonymous

شاهین نجفی و محمود دولت آبادی دو سر یک افراط و تفریط هستند. یک فرد سیاسی که خواستار برون رفت از بن بست سیاسی موجود است نمیتواند بی مهابا به هنرمندانی بتازد و آنها را بباد فحش و فضاحت بگیرد که با متانت درمراسمی که بدعوت نخست وزیر کشور برگزارشده شرکت کرده اند با پرسشی که در سیمای هرکدامشان هویدا بود که "آخرش چی آقای رئیس جمهور؟ آیا کانون نویسندگان بازگشائی خواهد شد؟ آیا کتاب های ممنوع شده اجازه انتشار خواهند یافت؟"

از سوی دیگر ثناگوئی دولت آبادی را هم نمیتوان پذیرفت که بستایش "درک ضرورت" از سوی روحانی پرداخته است و براستی کدام ضرورت؟ آیا انقلاب نتیجه همین ضرورت نبود که رهبران جمهوری اسلامی از فردای آن با اصرار و ابرام به زجر و کشتار نویسندگان و هنرمندان پرداختند؟ از زمانه این شرورت سیو اندی سال گذشته ست و شرایط سیاسی امروز ایجاب میکند که توده ها برای کسب خواسته هایشان هرچه بیشتر برفشار بر روحانی بیفزایند که این بر قدرت روحانی در برابر خامنه ای خواهد افزود. او برخلاف خاتمی که در سال های ٧٦ و ٨٠ درنتیجه مبارزه مردم روی کار آمده بود نتیجه توافقی ست که خامنه ای بناگزیرآنرا پذیرفته است. مخالفت با خاتمی و تحریم "معین" درانتخابات سال ٨٤ بسبب سیاست های وی به تضعیف مواضع اصلاح طلبان انجامید و باعث روی کار آمدن احمدی نژاد گردید. هرگونه تسامح دربرابری بی عملی روحانی، هدف خامنه ای را در پذیرش او برای پیش برد سیاست های اقتدارگرانه اش برآورده خواهد ساخت و دست هواداران اصول گرایش را در سرکوب آزادی های مردم باز خواهد گذاشت. در مقابل، مخالفت با روحانی در عدم انجام قول هائی که در زمان انتخابات داده ست موضع او را در برابر خامنه تقویت میکند چراکه برای وی راهی برای بازگشت از نرمش قهرمانانه اش باقی نمانده ست. درعین حال همچنانکه پس از انتخاب روحانی نوشتم "من بعنوان کسی که در انتخابات شرکت کرده و به روحانی رای داده‌ام امروز خود را در کنارهمۀ آنهائی می‌بینم که با دلایل قابل فهم و دربسیاری موارد درست و ارزشمند انتخابات را تحریم کرده و رای ندادند." ازین رو من خشم و کینه شاهین نجفی را بعنوان هنرمندی که زبان گویای بسیاری از مردم ست درک میکنم هرچند که لحن او را نمی پسندم وشیوه سیاسی اش نمی پذیرم.