Skip to main content

آقای درسای گرامی؛

آقای درسای گرامی؛
اقبال اقبالی

آقای درسای گرامی؛

بر این باورم که نظرات جانبدارانه، تحریفگرانه و ایران ستیزانه که در ایرانگوبال ملاحظه می کنید؛ فاقد پایه اجتماعی بوده ولی مبنای سیاسی - تاریخی پیشاسرمایه داری دارند. مشروطه دو اقتدار ایلی و دینی را درهم شکست. قومپرستان هم نیز چون اسلامگرایان از مشروطه سیلی خوردند!آنها بیجهت به رضاخان بدوبیراه می گویند. چون ضربه را از مشروطه و مشروطه طلبان خوردند. نیروئی که مشروطه را به قاجار تحمیل کرد، به حکومت ایلیاتی در ایران خاتمه داد و بر جدائی دین از حکومت تاکید کرد، مشروطه طلبان بودند و نه سلطنت طلبان!

گذار از جامعه سنتی به جامعه متجدد برای قومپرستان و اسلامگرایان غیرقابل هضم بود و عصبیت ایلی و دینی در فرهنگ و منش آنها بازتاب یافته و می یابد. عصبیت "عشیرتی" معطوف به احیاء قدرت از دست رفته می باشد. اسلامگرایان "شیخ فضل الله" را از قبر بیرون آوردند و بر سر دستان اقشار نادان جامعه به جماران بردند. اما مدافعان احیاء اقتدار ایلی که شهامت بیان آرزوهاشان (احیاء اقتدار ایلی) و نفی انقلاب مشروطه را ندارند، به جعل تاریخ، فرهنگ، هویت و موجودیت ملت و کشور ایران می پردازند. مسئله اینست که آذربایجان 200 - 300 سال پیش، یعقوب لیثی نداشت تا از آغاز "راه اینتگراسیون" را پیشاروی سلطه طلبان قرار دهد.
افرادی که دو آتشه به ایران ستیزی مشغول هستند، در کشورهائی زندگی می کنند که پس از مدتی تابعیت آنجا پذیرفته و "اینتگریت" شده اند.آنها می دانند که اگر در دمکرات ترین کشور اروپا (مثلن آلمان) جدائی طلبی بعنوان یک اقلیت ترک، ایتالیائی، پونانی و ... را مطرح کنند؛ این موضوع بمثابه اعلام جنگ با دولت آلمان تلقی می گردد. چگونه ممکن است ترک تباران و عرب تباران در ایران پس از این تاریخ مشترک اینتگریت نشده باشند؟ پرخاشگری، ستیزه جوئی و ایران ستیزی چند محفل کاملن شناخته شده ربطی به شهروندان اینتگریت شده در جامعه شهروندی ایران ندارد. اما آنچه باعث گردیده تا این قلیل پشت شعارهای بی رمق قومی سنگر بگیرند، همانا فقدان آزادی تشکل، تحزب، نقض حق ملت ایران در تعیین سرنوشت خود بر بنیاد خودمدیریتی و خودگردانی محلی، شهری و استانی است. آزادی و دمکراسی فزاینده در جامعه در عرصه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ایجاد بسترهای کاملن دمکراتیک برای انتخاب شهروندان، میدان را برای نیروی آزادیخواه، دمکرات، سوسیال، لائیک، و همبستگی سراسری ایرانیان و ایجاد اراده دمکراتیک ملی فراهم می سازد. میکروب های فاشیسم قومی و مذهبی در لجنزار استبداد، خرافات و سرکوب استعداد رشد و تکثیر دارند و در فضای آزاد و دمکراتیک اضمحلال خواهند یافت! در سایه جمهوری نکبتبار اسلامی، همزاد خود (فاشیسم قومی - نژادی) پرورش می یابد. به امید اینکه جنبش ملی معطوف به جنبش های اجتماعی پیشرو پا در میدان بگذارد و خطاهائی که منجر به شکست انقلاب مشروطه و انقلاب بهمن گردید تکرار نشود.
اهداف آزادیخواهانه، دمکراتیک، سوسیال و لائیک ما، سلاح پیکار برای رفع تبعیض در جامعه، خشکاندن زمینه های قدرتگیری استبداد و ارتجاع نژادی، قومی و دینی در ایران است.
تندرست و سربلند باشید اقای درسای گرامی!