Skip to main content

دوست گرامي جناب سهند,

دوست گرامي جناب سهند,
Anonymous

دوست گرامي جناب سهند, زمانيكه آقاي نيكسون براي ابلاغ دستورات جديد در مورد ژاندارم منطقه اي بودن اعليحضرت آريامهر به ايران آمده بودند, همراه دوستاني چند به دليل مخالفت با اين سفر و انجام تظاهرات, گير دژخيمان ساواك افتاديم. در بازرسي محل اقامتم, چندين كتاب به قول خودشان ضاله پيدا شد از جمله كتاب تركي كور اوغلو. به دليل داشتن همين كتاب و . . .

سابقه ي نوشتن مطالبي به زبان تركي در دوران دبيرستان, نه تنها به حداكثر مجازات محكوم شده بلكه پس از سپري كردنن دوران محكوميت , به خدمت سربازي اعزام كردند كه آنجا نيز به بهانه هاي واهي تمرد از دستور فرماندهان اكثر اوقات در زندان هاي پادگان ها گذشت با همان تحقير هائي كه در مورد ترك زبانها بكار ميرفت. منظورم از درج اين مطلب , شوونيزم فارس را با تمام گوشت و پوستم حس كرده ام و بيگانه از سركوب مضاعف هم زبانان آذربايجاني توسط مستبدين فارس حكومت سابق نيستم. با تمام اينها, چشم بستن به واقعيت هاي جامعه ي ايران نه تنها دردي را دوا نميكند بلكه در دامي مي افتيم كه آخوندهاي مرتجع برايمان گسترده اند. و اما در مورد كامنت شما . . . تا آنجا كه توان فهم مطلب را داشتم, شما شما بر اين باوريد كه اولا اقوام ايراني قادر به زيست مسالمت آميز در كنار هم نيستند و ثانيا رژيم كنوني ايران همچون حكومت سابق دست راسيست هاي فارس هست كه به سركوب بقيه ي مليت ها, مخصوصا آذربايجاني هاي ترك زبان پرداخته و نتيجه ي آخر اينكه ترك زبانان بايستي به زور تكه اي از شمال ايران را سهم خود كرده و كشور مستقل تشكيل دهند. متاسفانه شما از همان ابتدا پايه ي منطق خود را كج نهاديد و نتيجاتا" در انتها نيز به كجروي افتاتيد. مذهبيون اعتقادشان بر اين هست كه هر كسي موقع تولد يا ذاتا ادم خوبي هست ( حلال زاده ) و يا صفات شيطاني دارد ( زنا زاده ), و وظيفه ي دينداران هست كه براي رفاه جامعه اشخاص ذاتا" خبيث را نابود كنند. بخاطر همين باورمندي, حكومت ديني ايران هزاران نفر را اعدام نموده. موضوعي كه تفكر مذهبي توان دركش را ندارد, اكتسابي بودن رفتار اجتماعي آحاد جامعه هست و نه كردار ذاتي شان. به سخن ديگر, اين تاثير جامعه و محيط پرورشي هست كه تفكرات و رفتار افراد را تعيين ميكند و تا زمانيكه بنيان جامعه اصلاح نشود, اعدام ها و زندان ها كاربردي نخواند داشت. به همين دليل با وجود هزاران اعدامي, پديده هاي ناهنجار كشور نظير فحشا, اعتياد, رشوه خواري, دزدي و . . . نه تنها از بين نرفته بلكه در حال فزوني هست. مناقشات قومي نيز نوعي رفتار اجتماعي ميباشد كه ريشه در ناهنجاري هاي جامعه دارد. در جامعه ي ايران مذهب نقش اساسي در باز توليد اين پليدي ها بازي ميكند. باور اينكه اقوام ايراني توان زيست مسالمت با هم ندارند, نه تنها از نظر تاريخي بي اساس هست, بلكه نوعي تفكر متافيزيكي ميباشد كه خود را در قوم گرائي نشان ميدهد. در مورد ماهيت رژيم ارتجاعي آخوندها, تعجب بر انگيز هست كه شما و برخي ديگر از دوستان, حكومت را نژاد پرست فارس ارزيابي ميكنيد كه به دشمني با بقيه مليت ها بر خاسته هست ! سردمداران مرتجع اين رژيم تنها مساله اي كه مفهومي برايشان ندارد, قوم گرائي هست. كافي است شما شيعه اثني عشري بوده و تبعيت از ولايت فقيه نموده و در تحكيم و بسط امپراطوري شيعي كوشش كنيد تا درهاي نعمت برويتان باز شوند. فرقي نميكند كه ترك و لر و كرد و هندي و. . . . باشيد. اگر ايت الاه شريعتمداري ترك با اينها مخالفتي نكرده بود, جزو ولايت فقها ميشد به همان دليلي كه آقاي منتظري فارس را حبس خانگي نمودند و آقاي زنجاني ترك به پاس خدماتش در بسط امپراطوري شيعه, صاحب پولهاي كلان شد. براي آخوندها نه تنها قوم و نژاد مطرح نيست, حتي بچه هاي خود را براي تحكيم حكومتشان لو دادند و با دست خود به دار زدند.