Skip to main content

وقتی این تحلیل نویسنده در

وقتی این تحلیل نویسنده در
Anonymous

وقتی این تحلیل نویسنده در مورد حوادث سیاسی اوکراین را می خواندم؛ یک لحظه تصور نمودم تحلیل کیهان شریعتمداری را در مورد مراحل طراحی جنبش سبز یا (جریان فتنه) را می خوانم بعد دوباره به نام نویسنده و تیتر نگاهی انداختم و دیدم نه بابا این دنیز ایشچی خودمونه. خودم نیز از این تشابه در تحلیل این فرد انقلابی و متعهد آزادیخواه با امثال کیهان متعجب شدم.
قهرمان داستان ما مدعی هدایت حوادث اوکراین از سوی غرب است؛ همانگونه که جمهوری اسلامی مدعی بود جنبش سبز و هر جنبش اعتراضی در ایران زیر سر شیطان بزرگ آمریکا و انگلیس خبیس است/ جمهوری اسلامی معتقد است که کشته شدن "ندا سلطان ها"؛ "سهراب اعرابی" و... سناریوائی بیش نبوده و از آنها به قصد تحریک مردم توسط رسانه های غربی بهره برداری و قهرمانسازی انقلابی میشود/ ریخته شودن مردم به خیابانها نیز آشوب خیابانی؛ مردم را خش و خاشاک یاد میکند./ برگزیدن رنگ سبز را

سندی بر غربی بودن و وابسته بودن به استکبار بخوانیم امپریالیزم یاد مینماید. / در سوی دیگر نویسنده از هیچ تلاشی در تخریب و سیاه نمائی حرکتی مردمی که باب طبعش نیست نیز فروگذاری نمیکند و شعارهای نژادپرستانه چند نفر در اوکرائین را علم کرده و از آن با عنوان فاشیزم و نئو نازیم یاد میکند و به همین ساده گی سعی فاشیستی جلوه دادن ان مینماید و روسیه را منجی عالم بشریت! اما فراموش میکند این اعمال روزانه در کوچه پس کوچه های مدینه فاضله اس روسیه خصوصا مسکو بر غیر روس ها اعمال میشود. چندی پیش در میزگردی در یک برنامه زنده تلویزوینی در یک ژورنالیت روس یک کارشناس آذربایجانی معترض به این وضعیت را در مقابل چشم میلوین ها بیننده و حضار به شدت مورد ضرب و شتم قرار داد! حال این روی صحنه است ببینید در پشت پرده چه خبر است. آنچه اوکرائین را تهدید میکند نئو نازیزم روس است نه اوکرائن! امثال ایشان که لالائی بلدند چرا خوابشان نمی برد؟
نتیجه اینکه وقتی مغز آدمی آرماتور گونه در 30 و اندی سال پیش سرد و منجمد شد؛ حوادث سیاسی را بر اساس تحلیل های دوران جنگ سرد آنالیز مینماید. او همیشه بر آن است که از هر ماده و موادی که به دست او داده میشود صرفا نظر از امکان پذیر یا منطقی بودن آن نتیجه مورد دلخواه و آرمانی خود را تولید کند. مثلا با ماست و آب چای شیرین درست میکند! این میشود که ایران هنوز که هنوز است از دستپخت این قبیل افکار خلاصی نیافته است و هر روز در منجلاب و بحران بیشتر فرو می رود. براستی فرق تفکر؛ رویکرد و جهانبینی جمهوری اسلامی با سایت هائی چون پیک نت یا افرادی چون نویسنده این مقاله به سلطه مافیا و رشوه؛ توتالیریزم؛ و انحصار قدرت و نظامی گری در حکومت؛ مسائل انسانی؛ حقوق بشری و تحولا ت سیاسی در منطقه و جهان در چیست؟