Skip to main content

آقای سعید،

آقای سعید،
یونس شاملی

آقای سعید،
من توصیه رفتار متعارف را در کامئنت قبلی برایتان کرده ام و لذا از لفظ های غیرمتعارف، غیراصولی و ضد دمکراتیک شما با اتهامات و اهانت ها در میگذریم. من میخواهم با شما گفتگو کنم اما گویا شما امده اید که فحش بدهید.
آنقدر پریشان گویی کرده اید که نمیدانم چگونه میتوانم بعضی از مسائل را برایتان توضیح دهم. نوشته اید که " وقتیکه پان ترک تضاد اصلی و ماهیت مبارزه اش با جمهوری اسلامی، برای تغییر «دولت فارسی» و در سمت و سوی تجزیه ایران است". (پایان نقل قول).

ماهیت مبارزه ملی

دمکراتیک خلق ترک در آذربایجان برای تغییردولت فارس، آنگونه که شما در تخیلتان جا داده اید نیست. مانع اصلی سیلان تمامی خلقهای ساکن در ایران، رژیم جمهوری اسلامی در تمامیت آنست. این تضاد اصلی جامعه ایران و جنبش های موجود در آنست. اما این تنها یک شعار تو خالی و کلی گویی نیست. این شعار بایستی تجزیه شود و مردم بدانند که برای چه با جمهوری اسلامی مشکل دارند. به همین خاطر است که شناخت دقیقتر از جمهوری اسلامی یکی از کارهای کلان جنبشهای اعتراضی است. یک نظام سیاسی از چند جهت قابل بررسی است. برای نمونه، دولت ایران بایستی از نقطه نظر سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، اتنیکی، جنسیتی و... مورد بررسی قرار گیرد و براساس این تحلیل میشود در قبال این دولت موضعگیری درستی کرد. من بارها نوشته ام و ماهیت دولت جمهوری اسلامی را از تمامی زوایای فوق بررسی کرده ام. یکی از ویژگیهای ساختاری ویژگی اتنیکی آنست. یعنی یک دولت فارسی است. خوب، زمانیکه ایران یک کشور چند ملیتی است، دولت اش نمیتواند تک ملیتی باشد. نمونه های این نظام ها را میتوان در سوئیس، در کانادا، در هندوستان و... یافت. امروزه اساسا جوامع چند ملیتی هستند و دولت برخاسته از آن نمیتواند نسبت به چند فرهنگ، چند زبانی و چند ملیتی جامعه را نادیده بگیرد. ام شما فقط نگاه من از تیپولوژی اتنکی دولت را برمیدارید و پیراهم عثمان درست میکنید تا حرفهای دیگرم را به سایه برانید. مسئله زبان و حقوق ملی در هیچ کشوری با شکل گیری دمکراسی و حتی بعد از رفتن استبداد هم حل و فصل نشده است. در اسپانیا که دمکراسی طولانی مدتی هم در آن وجود دارد هنوز حقوق ملی در آن کشور حل نشده است. میدانید چرا؟ چون حق تعیین سرنوشت به حقوق جمعی (اتنیکی) ربط دارد اما دمکراسی بر حقوق فرد تکیه دارد. این دو، مقوله هایی جدا از هم هستند. اما اغلب نخبگان فارس همواره در کج راهه توصیه یک راه برای دو شرایط و دو بلوک سیاسی بسیار متفاوت اند.