Skip to main content

آقای یونس شاملی ..... بی

آقای یونس شاملی ..... بی
Anonymous

آقای یونس شاملی ..... بی حقوقی مردم در ایران را به «شوینیسم فارس»نسبت دادن یعنی یک کاسه کردن فارس با حاکمیت سیاسی یعنی تکیه گاه ،ماهیت و تیپولوژی اتنیکی که ساختار جمهوری اسلامی را پایه ریزی کرده است ناسیونالیسم فارس است.این نسبت بیشتر در مورد کشورهای عرب که تیپولوژی اتنیکی آنها عربی است و معمولا خودشان را دول عربی میخوانند و یا در مورد جمهوری جعلی آذربایجان صدق می کند که با وجود اقلیت ملی تالشی و تات و لزگی و ارمنی این دولت خودش را متعلق به اتنیک ترک میداند و مدیریت کلان کشور براساس شاخص‌های قومی-نژادی ترک شکل گرفته قابلیت تایید دارد. در تبعیض ساختاری بحث را به سه زیرشاخه «مدیریت سیاسی»،«زبان،فرهنگ» و «اقتصاد» تقسیم کنیم .

مطابق آمار کسانی که قدرت سیاسی و اقتصادی را در اختیار دارند و یا طبقۀ متوسط جامعه، که بوروکرات‌ها، تکنسین‌ها و متخصصان را شامل می‌شود و طبقۀ پایین که کارگران را شامل می‌شود ، شاخصه‌های مثل قومیت و مذهب چقدر دخیل در تعیین این طبقات اجتماعی هستند و قومیت فارس در هیراشی قدرت کجا قرار دارد؟آیا در مدیریت کلان و حضوری در بوروکراسی سیاسی ایران پیش زمینه های خاص وابستگی‌ قومی و زبانی تعیین کننده است و یا تنگ نظریهایی که ماهیت ایدئولوژیک مذهبی-شیعی دارد. یک فارسی‌زبان سنی‌مذهبِ اهل خراسان با یک آیت الله صاحب قدرت عرب مثل آیت الله عباس کعبی‌ یا آیت الله ترک آذربایجانی‌ شیعه‌ مذهبِ معتقد و ملتزم به گفتمان حاکم از فرصت‌های یکسان بهره‌مند هستند؟در بحث اقتصاد ، اگر شکافی که امروز در ایران وجود دارد نتیجه سیاست ناسیونال شوئینستی فارس است دراین ساختار قومی و نژادی آیا ترک‌ها پیرامون ساختار قدرت مالی و اقتصادی قرار دارند؟ بورژوازی بزرگ آذربایجان که بخش نیرومندی از بورژوازی ایران را تشکیل میدهد از نقطه نظر تناسب قوای عینی طبقاتی سرکردگی بوژوزی را در دست دارد.اگردولتی که اتنیک فارس را نمایندگی میکند و سیاستش در سمت و سوی منافع ملت فارس است به چه دلیل ابزارهای قدرت را نه به نفع ملت خودش که در اختیار «ملتهای تحت انقیاد» خودش از جمله خود ترک ها قرار بدهد؟ این چه دولت شوینیستی فارس است که ميلياردها دلار از سرمايه كشور به جیب ملت عرب فلسطين ، ملت عرب لبنان و ملت عرب غزه ریخته می شود؟ سهم کارگر و تهیدستان زن و مرد و بچه های فارس از این مواهب و فرصت‌هایی مادی چقدر بوده است؟ زیرشاخه «زبان وفرهنگ» را در نظر بگیریم .مگر وزارت ارشاد جمهوری اسلامی جز مبلغ فرهنگ و ارزشهای اسلامی به عنون شاکله سوقات فرهنگ عرب در جامعه امروز ایران بوده است؟ این چه حاکمیت شوینیستی فارسی است که محتوای نظم و نثر، فیلم ، موسیقی، نقاشی و مجسمه سازی همگی باید رنگ و بوی دینی - اسلامی داشته باشد و هرهویت­ دیگه ای ­باید به نفع تقویت هویت اسلامی از صحنه بیرون بروند؟این چه حاکمیت شوینیستی فارس است که ماهیت و زیربنای سیاستهای راهبردی و نظام برنامه ریزی فرهنگی در نظام آموزش و پرورش از ابتدا تا عالیترین سطح آموزشی کشور نه تقویت و پیشبرد فرهنگ ایرانی که توجه به مبانی ایدئولوژی اسلامی است و در خصوص زبان عربی درقانون اساسی اش در اصل شانزدهم آمده است: از آن جا که زبان قرآن وعلوم و معارف اسلامی عربی است این زبان باید از دوره ابتدائی تا پایان دوره متوسطه تدریس بشود.